×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
قاب‌های ماندگار به وقت شام

به گزارش اشراف- علی میرزاجعفری، شاید آن زمان که روی تابوت پدر خوابید و دستش را در دست برادر گذاشت، به روزهایی فکر می‌کرد که پدر را فقط در خواب دیده بود یا فقط با عکسش صحبت می‌کرد، چون آن زمان که پدر دیگر نیامد، خیلی کوچک بود و حالا بعد از چهار سال دوری، پدر بازگشته و می‌تواند در آغوشش که نه، روی تابوت او راحت بخوابد؛ انگار پدر در آغوشش گرفته است. اینها شاید گوشه‌ای از وصف‌حال فرزندان شهدای مدافع حرم باشد که دوری از پدر را تحمل می‌کنند. چند روزی است عکس دختر شهید مدافع حرم، جواد الله‌کرم روی تابوت پدر دست‌به‌دست می‌چرخد و همه این عکس را در اینستاگرام‌شان استوری می‌کنند و برایش کپشن می‌نویسند، اما اگر اصل داستان را بخواهید، هیچ‌چیزی به ذهنم نمی‌رسد تا برای این عکس بنویسم؛ نه برای این عکس و نه برای عکس‌های دیگری که از دیگر شهدای مدافع حرم و فرزندان‌شان بیرون می‌آید. غربت و حزنی که این عکس‌ها دارد آنقدر زیاد است که گفتن از آنها و نوشتن درباره‌شان را سخت می‌کند. حالا به بهانه بازگشت پیکر شهید جواد الله‌کرم، قرار است در این صفحه هم از این شهید بگوییم و هم از این عکس‌ها که دنیایی از حرف هستند؛ عکس‌هایی که به قابی ماندگار تبدیل شده‌اند. قاب‌هایی که پر از حرف نگفتنی است و سرشار از غربت و دلتنگی. سال ۹۶ بود که یک عکس، همسر و فرزند شهید مدافع حرم افغانستانی بیرون آمد که در معراج شهدا تنها نشسته بودند. غربت این عکس آنقدر زیاد بود که خیلی‌ها را به واکنش واداشت. حالا به‌سراغ عکس‌هایی رفته‌ایم که همه سرشار از غربت و دلتنگی‌اند؛ دلتنگی بچه‌هایی که پدر را ندارند، که یا عکسش را در آغوش می‌گیرند یا مزارش را.

برای شهیدی که بعد از ۴ سال به خانه بازگشت

پیکر مطهر فرمانده شهید جواد الله‌کرم که سال ۹۵ خبر شهادتش در عین ناباوری حماسه عظیم او را تا ابد ماندگار کرد، در کربلای خان‌طومان در جریان تفحص پیکر شهدا کشف شده و هویت او ازطریق آزمایش DNA شناسایی شد. پیکر این فرمانده بعد از چهار سال به کشور بازگشت.

جواد الله‌کرم، شهید مدافع حرم، متولد دوم تیرماه سال ۱۳۶۰ و اهل محله مهرآباد تهران بود. وی از مستشاران زبده نظامی و فرماندهان مقاومت بود که برای دفاع از حرم داوطلبانه به سوریه اعزام شد. او سه بار در سال‌های ۹۳ و ۹۴ در جریان جنگ سوریه مجروح شد و در ۱۹ اردیبهشت سال ۹۵ در جریان حمله نیروهای تکفیری به خان‌طومان در جنوب‌غرب حلب هنگام آتش‌بس به شهادت رسید. پیکر وی در منطقه ماند و در زمره شهدای جاویدالاثر قرار گرفت. او همیشه به دوستانش می‌گفت: «مهم نیست چه مسئولیتی داریم و کجا هستیم، هرجا هستیم باید درست انجام وظیفه کنیم.»

جواد الله‌کرم نیز ازجمله شهدای مدافع حرمی بود که شهادت خود را پیش‌بینی کرده و برای آن آماده بود. یکی از همرزمان شهید، خاطره‌ای از شب قبل از شهادت او نقل کرده و می‌گوید: «شب بود، همه جمع نشسته بودیم و داشتیم شوخی می‌کردیم، جواد گفت: «بچه‌ها امشب کمتر شوخی کنید.» تعجب کردم، به شوخی گفتم: «جواد نکنه داری شهید می‌شی!» گفت: «آره نزدیکه.» هاج‌وواج مانده بودیم چه بگوییم. همه لحظه‌ای سکوت کردند. یکی از بچه‌ها دوربین آورد و گفت: «بگذار چند تا عکس بگیریم» قبول کرد، نشستیم چند تا عکس مجلسی انداختیم، فردا جواد شهید شد.»

همسر شهید درباره زندگی با او می‌گوید: «من از همان ابتدا و زمان آشنایی با هدف و خواسته آقاجواد آشنا بودم. همه ما برایمان جا افتاده بود که درکنار علاقه‌ای که به خانواده‌اش، من و بچه‌ها دارد، ادای تکلیفش را مهم‌تر می‌داند. برایمان جا افتاده بود که آقاجواد خانواده‌اش را دوست دارد، اما تکلیف را مهم‌تر از خانواده می‌دانست. ما هم هرگز مانع رفتن ایشان به ماموریت نمی‌شدیم. در جواب اینکه چرا اصرار بر رفتن به سوریه دارد، به همه می‌گفت اگر به سوریه نرویم باید در ایران با دشمن روبه‌رو شویم. آیا شما دوست دارید دشمن وارد تهران شود و خانه و زندگی ما را ویران کند؟ پس بهتر است در سوریه با دشمن روبه‌رو شویم و او را عقب بزنیم. معتقد بود حتی اگر حرم حضرت زینب(س) هم در سوریه نبود، باید می‌رفت و چیزی از اهمیت رفتنش کم نمی‌شد، چه برسد به اینکه بحث حرم هم پیش آمده بود. آقاجواد می‌گفت سوریه محور مقاومت ماست. اگر از دست برود، خطر بزرگی برای انقلاب اسلامی است. از طرف دیگر غرور و غیرتم اجازه نمی‌دهد زنان و کودکان مسلمان در این کشور بی‌دفاع و بی‌سرپناه بمانند. نسبت‌به اوضاع‌واحوال همه نگران بودند و تمام تلاش‌شان بر این بود که تا جای ممکن از دوروبری‌ها کسی مشکلی نداشته باشد. حتی نسبت‌به بنده و بچه‌ها دلسوز و مهربان بود. همیشه عادت داشت به‌محض رسیدن به خانه تمام مشغله‌های کاری را کنار بگذارد و مشغول بچه‌ها می‌شد. کسی در خانه احساس کمبود محبت و معاش نمی‌کرد.»

مادر شهید جواد الله‌کرم درباره این شهید می‌گوید: «روزی که خبر شهادت فرزندم را شنیدم، از صبح آیه شریف «ولا تحسبن‌الذین قتلوا فی سبیل‌الله امواتا بل احیا عند ربهم یرزقون» ورد زبانم بود و خاطرم هست روزه بودم. نزدیک ظهر بود که دیدم یکی از دخترانم به خانه آمد، اما چهره‌اش آرام نبود. چندبار پرسیدم: «چیزی شده که انقدر به‌هم ریخته‌ای؟» گفت: «نه؛ فقط آقاجواد مجروح شده است.» دیدم چشمان دخترم اشک داشت. گفتم: «مادر! می‌دانم آقاجواد شهید شده است. به من بگو، چون از صبح انگار به‌من تلقین شده که امروز خبر شهادتش را می‌شنوم.» همین موقع بود که دیدم جمعی از اقوام و همسایه‌ها برای تسلی دادن وارد منزل شدند. خداوند در قرآن فرموده وعده من حق است و عملی می‌شود. اگر بپذیریم وعده مرگ و شهادت هر انسانی آن‌طور رقم می‌خورد که تقدیر خداوند است، دیگر دلیلی ندارد برای رفتن فرزندمان به جبهه دفاع از حرم اهل‌بیت(ع) ممانعت کنیم.»

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.