×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
چرایی فراز و فرود مخاطبان تلویزیون

اشراف – شاهرخ صالحی کرهرودی:  بررسی و مقایسه درصد مخاطبان صداوسیما در سه برهه زمانی ۱۳۸۳، ۱۳۹۸ و ۱۴۰۲ نشان می‌دهد، میزان مخاطبان رسانه ملی به صورت مداوم در حال کاهش است. مخاطبانی که در سال ۸۳ بیش از ۵۰ درصد بوده‌اند، در سال ۹۸ به قریب ۳۰ درصد و حالا به کمتر از ۱۷ درصد رسیده‌اند. رئیس سازمان صداوسیما البته معتقد است که این ریزش مخاطب از حدود یک دهه قبل آغاز شده و ربطی به دوره فعلی یا مدیران فعلی آن ندارد. این اذعان مدیران صداوسیما، نشان می‌دهد که موضوع جدی است؛ هرچند که مدیران فعلی معتقدند در حال اصلاح این روند هستند، اما با این وجود، آمارها چیز دیگری می‌گویند.

 

مدیران صداوسیما چه می‌گویند؟

پیمان جبلی، رئیس رسانه ملی در دیداری که اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۱ با هنرمندان داشت، با پذیرفتن این موضوع که مخاطب صداوسیما کم شده است، گفت: «همه ما، چه شما به‌عنوان هنرمند، چه ما به‌عنوان مسئولان صداوسیما باید از خودمان بپرسیم چرا احساس علاقه‌ای که مخاطب به هنرمندان و آثارشان داشت، کاهش یافته است؟ چرا بعضی آثار که در گذشته با هزینه‌های کمتر ساخته می‌شد، ماندگارترند؟ همه ما مقصریم و نمی‌توانیم خودمان را تبرئه کنیم.»

البته عده‌ای معتقدند بی‌مهری صداوسیما با برخی افراد مشهور باعث شده تا با رفتن آنها، مخاطبان کاهش یابد. موضوعی که وحید جلیلی، قائم‌مقام رئیس سازمان صداوسیما هم در مصاحبه با ماهنامه‌ سوره آن را رد می‌کند و معتقد است که حتی زمانی که سلبریتی‌ها هم در تلویزیون برنامه داشتند، مخاطب کاهش یافته و این افول مخاطب ربطی به حضور آنها ندارد. جلیلی گفته است: «موقعی که صداوسیما را تحویل گرفتیم، متوسط بیننده سریال‌ها ۲۴ درصد بود. نتفلیکس که تحویل نگرفتیم. طوری حرف می‌زنند که یک جریان رسانه‌ای متنوع، رنگارنگ، پررونق و پرمخاطب داشتیم و یک‌باره افول کرد! دلیل اینکه تحول لازم و ضروری شد این بود که شما گفتید به ما اجازه دهید از آرمان‌ها کوتاه بیاییم و خط سبزی اداره نکنیم تا می‌توانیم به سلبریتی‌ها میدان دهیم که اینها برای ما مخاطب بیاورند تا نظام قوی شود. بعد از ۲۰ سال چه شد؟ هم مخاطب به‌شدت ریزش و افت کرد، هم سر بزنگاه‌ها کسانی که برکشیدید، از جبهه دشمن سر برآوردند.»

البته علی‌رغم این صحبت‌ها، صداوسیما بازهم در روزهای اخیر مجبور شد تا با دعوت از چهره‌هایی که از تلویزیون رفته بودند و برنامه دادن به آنها سعی در جذب دوباره مخاطب داشته باشد. موضوعی که به نظر نمی‌رسد تفاوتی در آمار مخاطبان ایجاد کند و مشکل را باید جای دیگری جستجو کرد.

 

مشکل کجاست؟

اگرچه برنامه‌های ترکیبی و مناسبتی (مثل حسینیه معلی و فوتبال برتر) به صورت تقریبی بینندگان مناسبی دارند؛ اما واقعیت این است که آمار سایر برنامه‌هایی که روزگاری مخاطبان خوبی داشتند، دیگر چنگی به دل نمی‌زند؛ برای نمونه برنامه اعجوبه‌ها که در آذرماه ۹۸ قریب ۳۰ درصد مخاطب داشته حالا به حدود ۱۷ درصد کاهش یافته است. برنامه سمت خدا هم که همیشه جزو برنامه‌های پربیننده صداوسیما بوده، از ۲۷ درصد مخاطب ثابت در سال ۹۸ به ۱۵ درصد در سال جاری کاهش یافته است.

واقعیت این است که بخش مهمی از برنامه‌های تلویزیونی دچار افت کیفیت شده و ایده چندانی برای رقابت با سایر تولیدات محتوایی را ندارند. اگرچه بخشی از مخاطبان درگیر شبکه نمایش خانگی شده و ترجیح می‌دهند سریال‌های نمایش خانگی را دنبال کنند ولی آمار دقیقی هم از مخاطبان تولیدات شبکه‌های نمایش خانگی وجود ندارد و به نظر نمی‌رسد که آنها هم چندان موفق بوده باشند. امروزه سریال‌های تولیدی در شبکه‌های ماهواره‌ای بخش مهمی از مردم را درگیر کرده است به طوریکه موسیقی‌های آسیای شرقی به نحو جدی در میان نوجوانان دارای مخاطب بوده و سریال‌هایی تولیدی شبکه‌های آمریکایی و ترکیه‌ای هم که جای گفتگو ندارد.

علاوه بر اینها، شبکه‌های اجتماعی نیز بخش مهمی از وقت و انرژی مردم را به خود اختصاص داده است به نحوی‌که در سراسر دنیا، مخاطبان تلویزیونی کاهش یافته است. پیمان جبلی، رئیس سازمان صداوسیما هم که در تاریخ ۱۰ خرداد ۱۴۰۲ به دانشگاه امام صادق رفته بود، بر این موضوع تاکید داشته و گفته بود: «صداوسیما در روند نزولی ۱۰‌ساله قرار گرفته و فرآیند نزولی مخاطبان صداوسیما از سال۹۲-۹۱ شروع شده بود. در کل دنیا از زمانی که پخش اینترنتی و شبکه‌های اجتماعی و رقبای برودکست به‌وجود آمدند، روند مخاطبان تلویزیون در جهان نزولی شد. چه در انگلیس و آمریکا و چه در منطقه ما، فرقی نمی‌کند.»

با این همه، به نظر می‌رسد همچنان امکان بازگرداندن مخاطبان به صداوسیما وجود دارد به شرطی که صداوسیما بتواند از همه ظرفیت‌های موجود به خوبی بهره ببرد. برای نمونه، در همین ایام، سریال فاخری چون سرزمین مادری که به دلایل نامعلوم حدود ۱۰ سال متوقف شده بود، در حال پخش است اما تلاشی از سوی مدیران صداوسیما برای دیده شدن این اثر و افزایش مخاطبان آن دیده نمی‌شود. از سوی دیگر، سفارش‌های خاصی به برخی نهادها داده می‌شود تا سریال‌هایی مثل مستوران را تولید کنند که پایان آن، نه نسبتی با فرهنگ دینی دارد و نه نسبتی با فرهنگ ملی و مشخص نیست که قرار است چه پیامی را به مخاطب انتقال دهد. بخشی از اینها، مرتبط با سیاست‌های کلانی است که مدیران باید تدارک ببینند و بخشی هم مربوط به بدنه عریض و طویلی است که باید برای ارتقای کیفیت تلاش کنند. شاید معکوس شدن نسبت کارمند به هنرمند در صداوسیما از جمله کارهایی است که بتواند تحول ایجاد کند.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.