به گزارش اشراف – فرزاد روستايي، سالهاست ما ايراني ها به در لفافه حرف زدن عادت کرده ايم. از ” بگم بگم ” احمدی نژاد تا کدهاي مبهم برخي افراد سرشناس ورزشي! که مبادا بابت بار حقوقي حرف زده شده به دردسر بيفتند. حرف زماني ارزش دارد که گوينده آن بتواند با استدلال و به صراحت از حرف خود دفاع کند.

به ياد داريم ، پيش از اين بارها امیر قلعه نويي در اظهاراتي مبهم به “مهندسی لیگ” اشاره کرده بود. پس از پایان مسابقه استقلال و پارس جنوبي جم، محمد نوري در مقابل دوربين تلويزيوني عنوان داشت که براي دومين بار در مسابقه فوتبال است که گل صحيح او به استقلال مردود اعلام مي شود.

در همين رابطه به کارشناسي داوری مسابقه فوق در دو خبرگزاري استناد مي کنيم. نادر جعفری در گفت‌و‌گو با خبرنگار ورزشی خبرگزاری تسنیم درباره قضاوت سیدرضا مهدوی در دیدار استقلال – پارس جنوبی عنوان داشته است ” گل تیم پارس جنوبی مقابل استقلال به اشتباه مردود اعلام شده و یک ضربه پنالتی هم به سود این تیم گرفته نشده است.” همچنين حیدر سلیمانی کارشناس داوری در مصاحبه با ایسنا گفته است ” داور دیدار استقلال و پارس جنوبی قضاوت بدی در این بازی داشته است. کمک داور دوم این دیدار در حد و اندازه بازی نبود و بارها در صحنه‌های مختلف این داور پشت خط دروازه بود که به جای او به داور راهنمایی می‌داد. همچنین او به اشتباه گل پارس جنوبی که در دقایق پایانی زده شد را خطا گرفت. گل محمدی نوری درست بود و او در آفساید قرار نداشت. در دقیقه آخر بازی، پاس محکم بازیکن پارس به دست مدافع استقلال می‌خورد و با توجه به این که دست او باز بود و فضایی را اشغال کرده بود، داور باید یک پنالتی دیگر هم برای پارس جنوبی اعلام می‌کرد. در مجموع داور ۳ اشتباه تاثیرگذار داشت که می‌توانست نتیجه بازی را تغییر دهد.”

تا اینجا مستنداتي که حرف سرمربي تيم فوتبال پرسپولیس را ثابت کند، وجود دارد. پس او دروغ نگفته است اما صراحت کلام کالدرون که اعلام کرده براي اعتبار فوتبال ایران نگران است، باعث شده تا به فدراسيون دعوت شود که بعيد به نظر مي رسد، اين دعوت و نتيجه آن باني تحولات مثبت در فوتبال ايران شود چون اگر فدراسيون بپذيرد داوران دچار ضعف هستند، مي بايست اقدامات لازم را صورت دهد که بعيد به نظر مي سد.

از طرف ديگر اگر سرمربي پرسپوليس محکوم شود، جريمه شود ، محروم شود و حتي اگر از فوتبال ايران اخراج شود، بايد بپذيريم که در داوري ها چنين مشکلاتي وجود دارد و زيبنده فوتبال ايران نيست. بايد امروز اين معضل را برطرف کرد، اگر خواستي در کار باشد.

لازم مي دانم، موارد ذيل را براي اطلاع سرمربي محترم پرسپوليس گوشزد کنم:
ـ در فوتبال ايران حق پخش تلويزيوني معنايي ندارد ، به اعتراف وزير محترم ورزش .
ـ در فوتبال کشور سرزمين آفتاب، تلويزيون مسابقه اي را پخش نمي کند مگر صرفه اقتصادي داشته باشد، اصل ورزش بماند براي بعد.
ـ در فوتبال حرفه اي سرزمين من، پول اداره فوتبال را مردم مي دهند اما وزارت ورزش ـ دولت ـ سياست گذار آن است.
ـ در ورزش ايران ضرر حرف اول را مي زند و همه رشته ها و باشگاه ها در حال هزينه کردن هستند بدون توجيه اقتصادي!
ـ در فوتبال ما مديران ورزشي ” تکليف ” دارند بيايند، بدهي بالا بياوردند و بدون پاسخگو بودن بروند.
ـ در فوتبال کشورم، همه خوش استقبال و بد بدرقه هستند، وعده فردا مي دهند و برنامه ريزي در جايگاه هاي بعدي است.
ـ در فوتبال حرفه اي ـ بخوانيد آماتور ـ ما سالهاست به ياد نداريم قرارداد درستي با بازيکن بسته باشيم و در صورت شکايت بازيکن به فيفا برنده پرونده شده باشيم. به باختن و پرداخت خسارت های مضاعف عادت کرده ايم و گره اي را که با دست باز مي شود به دندان مي اندازيم.
ـ در فوتبال کشورم هميشه در حال تجربه کردن هستيم و هيچ وقت از تجربه قبلي سود نمي بريم، پس اميد به پيشرفت سخت است.

در جهان به فوتبال به عنوان یک صنعت شناخت شده نگاه مي شود و براي پيشرفت آن قوانيني که لازم است، نوشته شده است. در ساده ترين مغازه هاي خارجي ” حق با مشتري است ” و در ورزش حق با هوادار اما در ايران فقط لفظ آن وجود دارد و تماشاگر فقط …

آقاي کالدرون اگر بخواهيد با صراحت کلام در مورد معضلات بالا صحبت کنيد، فکر مي کنيد برف تهران را مي بينيد؟! دست خود را بر روي کلاهتان بگذاريد که باد سرد پاييزي آن را نبرد. ما سالهاست که به اين وضع عادت کرده ايم و اراده اي براي حل مشکلات وجود ندارد. ضرب المثلي هست که مي گويد ” يک دست صدا ندارد “.