به گزارش اشراف- خدیجه معینی، سری اول فیلم «زنها فرشتهاند» در سال ۱۳۸۶ به کارگردانی شهرام شاهحسینی که چندین پروژه مشترک با استودیو پویافیلم داشت، روی پرده سینماها رفت. تهیهکننده آن فیلم عبدالله علیخانی و حسین فرحبخش بهطور مشترک بودند و حالا حسین فرحبخش بهتنهایی سری دوم کار را تهیه کرده و آرش معیریان که وفادارترین کارگردان به این دو تهیهکننده بهحساب میآید، کارگردانی کار را برعهده گرفته است. در سال۱۳۸۶، ستارگان صاحبنام آن روز سینمای ایران، ازجمله امین حیایی، محمدرضا شریفینیا، نیکی کریمی، مهتاب کرامتی، لادن طباطبایی، لیلا اوتادی و احمد پورمخبر، در پروژه پویافیلم حضور داشتند، اما در سری دوم، از آن جمع بازیگران، فقط محمدرضا شریفینیا حضور دارد. چهرههای دیگری که در سری دوم زنها فرشتهاند بازی کردهاند، یا هنرپیشههای معمولی هستند یا اکثرا افرادیاند که شاید روزگاری میشد آنها را چهرههای پولساز سینمای ایران دانست و حالا مدتها میشود که فروغ گذشته را ندارند. نیوشا ضیغمی، سحر قریشی، نسرین مقانلو، میرطاهر مظلومی و علی صادقی از این جمله و مریم سعادت، سیروس همتی، مهتاج نجومی و شهین تسلیمی، از دیگر بازیگران فیلم هستند. «زنها فرشتهاند۲» را در حقیقت باید «زنها فرشتهاند۳» نامید، چون سال۱۳۴۲ فیلمی به همین نام و در همین سبک به کارگردانی و تهیهکنندگی اسماعیل پورسعید نمایش داده شد. آن روزها را میشد دوره اوج فیلمفارسی دانست. زنها فرشتهاند۲ قرار بود عید امسال اکران شود که کرونا همهچیز را بههم ریخت.
بالاخره بعد از مدتها، اواخر تیرماه ۱۳۹۹ تیزر یکدقیقهای فیلم همراه با وعده اکران آن در آینده نزدیک، پخش شد و حاشیههایی در فضای مجازی ایجاد کرد. پخش این تیزر انتقادات فراوانی را برانگیخت. این صرفا تیزری ۵۵ ثانیهای بود، سرتاسر پر از رقص و آواز و زنپوشی و خلاصه همه چیزهای دیگری که یادآور تئاتر روحوضی هستند، اما همین کافی به نظر میرسید تا قبل از اکران فیلم، سیل انتقادات را نسبتبه آن از هر سو روانه کند. انتقادات عمدتا متوجه ابتذال و سخیف بودن سطح کار بودند. هم تهیهکننده این فیلم یعنی حسین فرحبخش در زمینه تولید آثاری از این دست نام آشنایی بهحساب میآید و هم کارگردان آن یعنی آرش معیریان. آرش معیریان از همان سال ۸۲ که با فیلم «کما» وارد کار فیلمسازی شد، این سبک از فعالیت را انتخاب کرد و تابهحال روند خود را ادامه داده است. البته واکنشها طی این سالها به نوع کارهای او و بهطور کل آثاری که حسین فرحبخش یا عبدالله علیخانی تهیه میکنند، مقداری تفاوت کرده است. مثلا در سالهای پیش، آنها را همزمان نماد «موج جدید فیلمفارسی» و «سینمای خصوصی» میدانستند، اما طی سالهای اخیر با اینکه فیلمفارسیهای دیگری ساخته شدهاند، ازطرفی اکثر آثار فرحبخش و علیخانی در گیشه بهشدت ناموفق بودند و از طرف دیگر انتقادات نسبتبه آنها تندتر از بقیه کسانی است که کمدیهای روحوضی ساختهاند. این افول تجاری مقداری به روابط داخلی اهالی سینمای ایران با همدیگر و تضارب گروههای گوناگون برمیگردد و با رویکار آمدن دولتهای مختلف و نوع برخورد آنها با اهالی سینما هم مربوط است.
بههرحال هرچند علیخانی و فرحبخش بارها به میدان آمدهاند و پاسخهای تند و تیزی به منتقدانشان دادهاند، اما آرش معیریان که پای ثابت آنها برای کارگردانی این نوع فیلمهاست، هیچگاه پاسخی به این انتقادات نداده است و اساسا کسی چندان نمیدانست در ذهن او چه میگذرد. اینبار و پس از پخش تیزر زنها فرشتهاند۲ که در انتهای آن کاریکاتوری از آرش معیریان هم بهعنوان کارگردان نمایش داده میشد، نوک پیکان انتقادات بهسمت خود معیریان رفت. او همیشه مورد انتقاد بوده و حالا بیشتر از همیشه؛ اما کسی پاسخهایش را نشنیده است. آیا کسی میداند که معیریان اساسا پاسخی برای اینجور انتقادات دارد یا نه؟ اساسا دیدگاه او نسبت به سینما چیست؟ شاید لااقل یکبار لازم بود با خود آرش معیریان صحبت شود تا ببینیم اگر او میخواست پاسخ بدهد، به چه ترتیب پاسخ میداد.
پاسخهای معیریان در گفتوگویی که با او کردهایم، شکل متعارف گفتوگوهای سینمایی دیگر را ندارد، اما همین یک بار لازم بود که متن این مصاحبه بهطور کامل منتشر شود تا اولا بفهمیم چرا معمولا رسانهها با معیریان گفتوگو نمیکنند و درثانی مشخص شود که سازنده کسر قابلتوجهی از فیلمهای موج جدید فیلمفارسی و کمدیهای روحوضی، به چه کیفیتی فکر میکند، چه دیدگاهی دارد و با چه انگیزههایی کار میسازد. این شما و این هم گفتوگو با آرش معیریان، کارگردان ۴۸ساله فیلمهای کما (۱۳۸۲)، شارلاتان (۱۳۸۳)، چپدست (۱۳۸۴)، آنکه دریا میرود (۱۳۸۵)، احضارشدگان (۱۳۸۶)، شیر و عسل (۱۳۸۸)، داماد خجالتی (۱۳۸۹)، فیتیله و ماهپیشونی (۱۳۹۰)، ساعت شلوغی (۱۳۹۰)، کالسکه (۱۳۹۲)، شانس، عشق، تصادف (۱۳۹۳)، دریاکنار (۱۳۹۳)، آسوپاس (۱۳۹۴)، خالتور (۱۳۹۶)، دمسرخها (۱۳۹۶)، آپاچی (۱۳۹۷) و حالا زنها فرشتهاند۲ (۱۳۹۸).
آقای معیریان! به بهانه فیلم زنها فرشتهاند، تصمیم گرفتیم راجعبه فعالیت شما در سینما و کارهایی که طی این سالها انجام دادهاید، گفتوگویی داشته باشیم.
من خیلی اهل مصاحبه نیستم و عطش مصاحبه و عکس روی جلد روزنامهها را ندارم.
الان قبل از اینکه فیلم شما اکران شود، صرفا بهخاطر انتشار تیزر یکدقیقهای آن واکنشهای منفی بسیاری به شما صورت گرفته است. ما بهجد مصر هستیم که با شما گفتوگو کنیم، چون درباره فیلمهای شما همیشه نقدهای تندی میکنند و حالا یکبار هم باید با خود کارگردان صحبت شود و حرفهای او را بشنویم.
چه گفتوگو شود و چه نشود، همه مینویسند و درحالیکه هنوز فیلم اکران نشده، پیشداوری و قضاوت دارند. بعد که فیلم را میبینند، از بابت قضاوتها و اظهارنظرات زودهنگام شرمنده میشوند.
چطور میشود چنین حساسیتی ایجاد میشود؟ چرا درمورد شما کار به اینجا رسیده که شما فیلمتان را هنوز اکران نکرده و صرفا تیزر آن بیرون میآید، اما واکنشهای منفی از همینجا آغاز میشوند؟
نمیدانم چرا اینطور شده. الان چه اتفاقی افتاده است؟
مثلا میشود از بعضی رسانهها و منتقدان پرسید چطور با افرادی که «رحمان ۱۴۰۰» و «تگزاس» و «مطرب» و امثال اینها را میسازند، اینچنین برخورد نمیکنید، ولی یکسری افراد دیگر را بهمحض اینکه خبردار میشوید پروژهای را شروع کردهاند، حمله میکنید. اگر بد است هر دو را به همان شکل نقد کنید و اگر خوب است در هر دو مورد ساکت باشید و نقدی هم انجام ندهید. چنین جو سنگینی را روی کارهای فرحبخش و علیخانی، در چند سال اخیر احساس میکنید؟
من مشکلی با این مسائل ندارم. مشکل حاد و عجیبی نمیبینم.
احساس نمیکنید جو بین شما، فرحبخش و علیخانی بیشتر از قبل سنگین شده است؟
همیشه همینطور بوده و ماجرا اینچنین است. چیز عجیب و غریبی نیست.
با چه افرادی الان بدهوبستان پیدا کردید که بهعنوان مخاطب فیلم شما هستند؟ این افراد از کدام تیپ اجتماعی هستند؟
نمیدانم.
مخاطبان شما گروه سنی و گروه اجتماعی ندارد؟
دقیقاً منظور شما را متوجه نمیشوم.
هر فیلمی را برای یک طیف سلیقهای بخصوصی میسازند؛ مثلا فیلمی که روشنفکری و اجتماعی است، بهاحتمال زیاد مخاطب چنین فیلمی ممکن است از این نوع فیلمها که شما میسازید خوشش نیاید.
چون نمیدانم اظهارنظرها به چه صورت است، نمیتوانم جواب قانعکنندهای بدهم.
شما وقتی وارد سینما شدید و طی این سالها کار کردید، چشماندازی داشتید؟ به چه نوع سینمایی علاقه داشتید؟
من به همه علاقه داشتم.
فیلمساز موردعلاقه شما چه کسی بود؟
همه سینماگران خوب هستند.
در سینمای ایران به چه کسی علاقه داشتید؟
به همه علاقه داشتم.
مثلا آقای کیارستمی را هم دوست داشتید و فیلمهای ایشان را میدیدید؟
بله، بله. حتما اینچنین بود.
به سینمای قبل انقلاب چطور؟ یعنی جریان فیلمفارسی. چون فیلمهای شما را الان به فیلمهای قبل از انقلاب تشبیه میکنند.
آنها هم همینطور است. همه فیلمها و کارگردانها خوب هستند. از نظر من هر فیلمی به سهم خود، در ژانر و قالب خود خوب است.
بالاخره هرکسی وارد سینما میشود چند کارگردان و فیلم را جزء موردعلاقههای خود میداند. موارد خاص شما کدام هستند؟
من تاریخ سینما را موردعلاقه خود میدانم.
نکته خاصی در هیچ بخشی از سینما نسبت به بخشهای دیگر نمیبینید؟
من نکته خاصی ندارم. سینما خوب است، آدمها خوب هستند، فیلمها خوب هستند، همه آدمهای سینمای ایران قابلاحترام هستند. مخاطبان سینمای ایران هم خوب هستند. انتقادی ندارم.
فکر میکردم سوال از اینکه فیلمساز موردعلاقه شما کیست، جوابی داشته باشد.
چون من سینما را دوست دارم، همه آدمها و فیلمها و کارگردانها را دوست دارم.
زمانی که میخواستید کار فیلمسازی را شروع کنید، الگویی نداشتید؟
همه فیلمسازان، همه آدمها و سینمای همه دنیا برای من الگو بوده و است.
آخرین فیلمی که دیدید و لذت بردید چه بود؟
همه فیلمهای روزی که وجود دارد.
در سینمای جهان؟
هم جهان و هم ایران. من ۲۴ساعته فیلم میبینم.
به هرحال فیلمها با هم فرق میکنند. یکی بهتر و دیگری در درجه پایینتر است.
بله. فیلمها بهلحاظ ژانر با هم فرق میکنند، ولی همه برای من دوستداشتنی هستند.
یک نمونه از کمدی میتوانید معرفی کنید؟
تمام فیلمهای کمدی سینمای دنیا برای من قابلاحترام است و من از این فیلمها مطالبی را میآموزم و دوست دارم.
لابد دوست نداشتید بحث باز شود، والا یک فیلم معرفی میکردید.
قابلمعرفی نیست. شما به اندازه خودتان فیلم دیدهاید، من هم فیلم میبینم و این امر عادی در بین همگان است. در هر پنج دقیقه زمان بیکاری گوشی را باز میکنیم و فیلمی را تماشا میکنیم.
از خارج ژانر کمدی علاقه ندارید کار کنید؟
اگر شما کارنامه من را دیده باشید، من همه ژانرها را کار کردهام.
بیشتر کمدی است. علاقه شما چطور است؟
مگر میشود ژانری را علاقه نداشته باشید و کار کنید؟ قطعا به همه ژانرهایی که کار کردم علاقه دارم.
فیلم کما اولین فیلم شما بود که در ژانر کمدی بود و از آن زمان تا الان به کارنامه شما که نگاه میکنیم بیشتر فیلمها کمدی است.
مثل این میماند که در روزنامه «فرهیختگان» بیشتر شما مطلب نوشتهاید یا همکار شما مطلب نوشته است.
روزنامهها هم تیپ دارند.
منظور من این است که مطلب شما بیشتر درباره فیلمهای ایرانی است یا خارجی؟ بعد من مثلا بگویم شما چون برای فیلمهای خارجی زیاد نوشتهاید پس خارجپرست هستید. اینچنین نیست. شما به اقتضای روزنامه و موضوع و مطلب کار کردید. من هم همه ژانرها را دوست دارم و همه کارگردانها را دوست دارم.
یعنی به اقتضای زمان جلو رفتید.
بله، هرکدام از فیلمسازها یک قابلیت و توانمندیای دارند و یک نکته خوبی در کارهای آنها دیده میشود.
آخرین فیلم ایرانی که دیدید چه فیلمی بود؟
مثل این است که بگویید یک ساعت و نیم پیش چه فیلمی دیدید یا یک ساعت و ۵۰ دقیقه پیش چه فیلمی دیدید. یک ربع پیش همزمان سه کار را بهطور موازی چک میکردم و میدیدم. مفهوم دیدن فرق میکند. اگر از شما سوال اینچنینی بپرسند ممکن است به فیلمی که علاقه دارید اشاره کنید یا فیلمی را که دوست نداشتید اما دیدهاید. منتها دنیای من همیشه سینماست و همه فیلمها را دوست دارم.
شما بیان کردید سه فیلم همزمان تماشا کردید.
بله، پنج دقیقه از یک فیلم میبینم و پنج دقیقه بعد فیلم دیگری میبینم و دوباره ۱۰ دقیقه از فیلم اول را میبینم. بهطور موازی فیلمها را میبینم.
مطالعه سینمایی هم دارید یا مطالعهتان همان دیدن فیلمهاست؟
بله، مطالعه هم میکنم. مطالعه هم جزء ملزومات است. همزمان با فیلم دیدن این کار را هم انجام میدهم.
برای ساختن زنها فرشتهاند، فیلم بخصوصی دیدید؟
وقتی همه فیلمها را میبینید و دوست دارید و دنبال میکنید، زمانی که دکوپاژ میکنید، در ناخودآگاهتان همهجور فیلمی که میتواند کمک کند و به شما الهام و ذهنیت بدهد، وجود دارد. ولی فیلمم الهامگرفته مستقیم از فیلم بخصوصی نیست.
آقای معیریان! اجازه بدهید بپرسم آیا بهخاطر پرهیز از حاشیه است که جوابهای سرراستتری نمیدهید؟
من همین هستم. چیزی بر نوع اظهارنظرم تاثیرگذار نبوده و نیست. پاسخهایی که بیان کردم، آن چیزی بود که احساس میکردم درست است.
https://eshraf.ir/?p=7620