به گزارش اشراف-وجیهه قاسمی،در جوامع مختلف طبقات اجتماعی اشکال گوناگونی دارند؛ مثلا در هندوستان جامعه به چند کاست مختلف، در اکثر کشورهای جهان به طبقات بالا، متوسط و پایین و در کشورهای صنعتی به طبقه پایین، طبقه کارگر، طبقه متوسط و طبقه بالا تقسیم میشود.
در جوامع صنعتی پیشرفته سه شاخص اصلی برای تعیین طبقه اجتماعی به کار میرود که عبارت هستند از: درآمد، شغل و میزان تحصیلات. علاوه بر این شاخصهای عمده، متغیرهای مهم دیگری مانند نژاد، مذهب، ملیت، جنس، محل سکونت، پیشینه خانوادگی و نیز به طور کلی ویژگیهای فرهنگی جزء شاخصهای طبقه اجتماعی به شمار میروند.
اگر شخصی به لحاظ درآمد، شغل و تحصیلات به طور مستمر در سطح بالا یا پایینی باشد، قراردادن این شخص در یک طبقه اجتماعی خاص کمابیش آسان است اما اگر این شخص با توجه به یکی از متغیرها در سطح بالا و با توجه به متغیر دیگر در سطح پایین قرار داشته باشد، تعیین جایگاه طبقاتی او بسیار دشوار خواهد بود. برای مثال شخصی را که از راه دلالی درآمد بسیار خوبی دارد اما بیسواد است، به آسانی نمیتوان در طبقه اجتماعی معینی جای داد.
هماکنون نظام قشربندی افراد را با توجه به امتیازاتشان رتبهبندی میکند و آنان را در آن طبقه اجتماعی که با این امتیازات متناسب است، جای میدهد. امتیازات اجتماعی را فرهنگ و جامعه تعیین میکند.
در جوامع جدید مزیتهای اجتماعی عبارت هستند از: تحصیلات عالی، درآمد بالا، ثروت کلان و داشتن شغلی که از منزلت اجتماعی بالایی برخوردار باشد اما ممکن است در فرهنگهای دیگر مثلا تعدد زوجات یا داشتن تعداد بیشتر دام مزیت اجتماعی به شمار آید.
هر طبقه اجتماعی مجموعهای از باورها و نظرهای مقبول خود را دارد. این باورها شیوه زندگی یک طبقه را تعیین میکنند. طبقه اجتماعیای که یک فرد در آن متولد میشود، در سراسر زندگی بر طول عمر، بهداشت روانی، تحصیلات، شغل، رفتار سیاسی، استواری زناشویی، وابستگیهای مذهبی، تشریک مساعی و گرایشهای فرد تاثیر عمیقی دارد.
هر قدر طبقه اجتماعی افراد بالاتر باشد، احتمال اختلال روانی در او کمتر است. درمان اختلالات روانی نیز با طبقه اجتماعی ارتباط دارد. بیماران روانی طبقه پایین اغلب به بیمارستانهای دولتی مراجعه میکنند. برعکس، بیماران روانی طبقه بالا را معمولا در بیمارستانهای خصوصی و مجهز درمان میشوند.
همچنین هر قدر طبقه اجتماعی فرد بالاتر باشد، معمولا سطح تحصیلات او نیز بالاتر است. اعضای طبقه پایین به لحاظ شغلی نیز در کارهای یدی اشتغال مییابند و فاقد مهارت یا نیمهماهر هستند. اعضای طبقه متوسط و بالا عموما در مشاغل حرفهای و مدیریتی و کارهای دولتی مشغول به کار میشوند.
از نظر رفتار سیاسی طبقات اجتماعی پایین گرایشات لیبرالی دارند و طبقات بالا تمایلات محافظهکارانه. افراد هر قدر در طبقه اجتماعی پایینتری باشند، معمولا کمتر در رایگیریها و انتخابات شرکت میکنند. همچنین امور مذهبی را طبقه متوسط جامعه اداره میکنند. اعضای طبقه پایین جامعه واکنش عاطفیتری به مذهب دارند. به لحاظ استواری زناشویی نیز طبقات اجتماعی پایین بیشتر احتمال دارد پیوند زناشوییشان گسسته شود. هر اندازه یک فرد متعلق به طبقه اجتماعی بالاتری باشد، احتمال اینکه با دیگران بجوشد یا در فعالیتهای اجتماعی شرکت کند، بیشتر است، به همین دلیل حضور در فعالیتهای سیاسی در میان طبقات پایین و متوسط کمتر است.
عوامل متعددی وجود دارند که زندگی اعضای یک طبقه متاثر از آنهاست یا بر آنها اثر دارد. شناخت این عوامل کمک میکند به سبک زندگی دلخواه خود یا فرزندانمان بیشتر بیندیشیم و نیز جامعه خود را بهتر و بیشتر بشناسیم.
https://eshraf.ir/?p=72672