به گزارش اشراف- خدیجه معینی، در سایه آفتاب، فروغی چند فرمند است که از آفتاب فرهنگ گرانسنگ و اندیشه شکفته و شاداب و هنر جانپرور و سهرآیینی بِهینِ ایرانی فراتافته است؛ آن آفتاب جهانتاب که پردههای ستبرِ پریشاندیشی و تباهکیشی را فرو شکافته است و راهی راست و روشن، به نهان و نهاد خواستاران دانایی و رخشانرایی و دوستاران والایی و زیبایی یافته است.»
کتاب در سایه آفتاب، نوشته میرجلالالدین کزازی، توسط نشر گویا منتشر و راهی بازار نشر شده است. این کتاب دربرگیرنده جستارها و یادداشتهایی از این نویسنده و پژوهشگر ادبیات فارسی است که درباره فرهنگ و ادبیات ایران نوشته شده است. کتاب برای کسانی خوب است که میخواهند از تاریخچه زبان فارسی بدانند یا اینکه ریشه یک کلمه از کجا آمده است؟ این کتاب سه فصل اصلی دارد که بهترتیب «جستارها»، «جستارها و دیگر نوشتههای کوتاه» و «دیباچهها» هستند. پس از این فصول هم فرهنگ واژههای دشوار چاپ شده است. فصل اول کتاب شامل اینعناوین است؛ چرا فارسی را باید پاس داشت؟ زبان پارسی: واژهها و واژهوارهها، ناسازانِ هنباز و همراز، وارْغَن، سونِشِ سوهان، نماد و نمادگونه، در نافِ سخن، گذری گُرج از چال و پُلوک، کلپا و هورپا، بیزِشِ باد، باد و باه، تخت و رخت و خواب، خفهخانِ هار بر دریچه، رستاخیز واژگان، راز و سازِ اندرز.«جستارها و دیگر نوشتههای کوتاه» هم بهعنوان فصل دوم این کتاب شامل این عناوین است؛ زرتشت و پیر مغان، همسازی در ناسازی، نامه هزارهها، فردوسی و شاهنامه، ایران: سرزمین سپندآرا و آشتی، روز سپند زن، اسب در ایران، بهار در جان هوشیار، نوروز: جشن شکوفایی و نوزایی، سیزده نوروز: خجستهترین روز، نوروز و بهار: گیتی فروز و شکوفهبار، ارمغان بهار و نورهان نوروز، دیگر بار بهار و هنوز نوروز، همایش هنر در نمایش، تندیسه پهلوان سخن، سوگ سهگانه، درمانده در دریای درد و اندوه، یادنوشتههای بداد.در سومین فصل کتاب هم مخاطب با چنین عناوینی روبهرو میشود؛ ویرایش متن و ناهمروزگاریِ زبانی، شیوههای ویرایش متن، ناهمروزگاریِ زبانی چیست؟، پیشینهشناسی زبانی و پچینشناسی، زندگانِ زیبنده زاگرس، هیاهوی خاموش، در آغاز راهی پیچاپیچ، نمود و نشانی ناب از خراسان کهن، فروغِ لشکرِ دانش، نالهای نو از نای کهن، ایران بزرگ در آیینه خرد، پایندان پایداری ایران، بیتنمای گرهگشای، دلارای هوشربای غزل، یادی از دلاوری دریادل، دُرجی از دُرهای لر، نگارستان فرهنگ و فرزانگی، دری گشوده بر جهانِ راز، ورجاوندِ بیهمانند، دختر ماه در درخششی دلخواه، بازگفتی نوآیین از داستانی دیرین، گنج سه پنج، یادی از اولاد، چشمهساری از چشمزد، هفت هزار روز دلافروز، چارانهای که بهارانه است، نامه نگارهها، یادی از رخدادی در سرزمین ماد، دریایی در کوزه، بزم در رزم، مم و زین: گرامی هم گزین، نمادی مانا در یاد، رنگ نو در آهنگ کهن، اندرزهای بِاَرْز
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:«من تا آنجا که زمان و توان داشتهام و برخوردار از بخت دمساز و یار بودهام در این کار باریک و دشوار کوشیدهام؛ و جستارهایی بسیار، در کاوش و بررسی واژههای کرمانشاهی و دیگر ساختارهای زبانی که در کردی و گویش پارسی در این شهر کاربرد و روایی دارد، نوشتهام تا به اینگونه، آشکار و در کردار، ارج و ارز بیمانند این گنجینههای دیرینه، فرهنگی و دانشورانه را فراپیش خوانندگان، بهویژه همشهریان کرمانشاهی بنهم، با این امید و آرزو که نخست آنان بهیکبارگی، سپس به همه آن ایرانیان که به زبان و گویش بومی سخن میگویند، با باوری استوار، که به کار گرفتن این گویشها و زبانها، نهتنها مایه سرافکندگی و خواری نیست، نشانهای است از فرهیختگی و دلآگاهی و روشنرایی و فراخاندیشی و مایهای مهینه، در نازش و سرافرازش و بزرگواری. اگر باوری بهینه و شایسته به نگهبانی و پاسداری از آنها، زیان و تاوانی بزرگ و چارهناپذیر را در پی خواهد داشت.»
https://eshraf.ir/?p=7420