×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
کارگردان سینما و تلویزیون؛ سوره پدیدآورنده زبان خاصی در ژورنالیسم ایرانی بود
زهرا سلیمانی

به گزارش اشراف: زهرا سلیمانی؛ سجاد مهرگان درباره اثرات و بازتاب های فکری شهید آوینی در مجله سوره ضمن اشاره به این موضوع که سوره زبانی خاص در ژورنالیسم ایرانی ایجاد کرد، گفت : ما با سوره یاد گرفتیم، می‌توان منتشر شد، می‌توان پیام شد، به شرطی که صاحب پیام خود انضمامی بر حقیقت شود.متن کامل این گفت‌وگو را می‌توانید در ادامه مطالعه کنید.

لیلایی به نام آوینی

بنده به عنوان مخاطب پس از دوران شهادت مرتضی آوینی، با تورق و آرشیوگردی مجله سوره به دنبال آوینی گمشده خود میان انبوهی از نوشته‌ها بودم. یک مجنون‌وارگی اندیشه‌ای داشتم که لیلایش آوینی بوده و بس. که تا امروز این جایگاه خالی پر نشده است. به نوعی سوره برای من تجسد آوینی بود. مقاله «آزمون‌پذیری تجربی و تعمیم نبوت» شهریار زرشناس برای من یعنی درک عقلِ متصل به وحیِ مرتضی آوینی و یا وقتی «داستانم را چاپ کنید آقای سردبیر» یاسر هشترودی را خواندم به خونسردی آوینی (یا به قول خودش بهتر است بگوییم صبوری) پی می‌بردم. بی‌شک مهم بود که داشتم مطالبی از بزرگانی چون یوسف میرشکاک و سید علی میرفتاح را می‌خواندم؛ اما مهمتر شناخت ظهور و بطون شخصی و اندیشه‌ای آوینی به عنوان سردبیر و دبیر سرویس مباحث نظری مجله سوره بود. سوره برای من آموزنده زیبایی‌شناختی زیست بود. نه تنها زیبایی‌شناختی هنری که نوعی سلوک زندگی بود. ذهنیت و زاویه دیدی که از دل تحریریه سوره برخواسته بود و بر دل و جان می‌نشست. شاید بتوانم بگویم امثال من به جهان پس از آوینی با گزاره‌های آوینی نگریستیم. گزاره‌هایی برآمده از اندیشه خمینی کبیر و انقلاب اسلامی. آوینی و سوره به ما از عقلانیت میگفت و در کنار آن به ایمان و عمل مبتلا می‌کرد. با خواندن هر مقاله دنیا دیگر دارِ قرار نبود. به بی‌قراری خو می‌کردی. شهود و تلاش برای جست و جوی حقیقت و رسیدن به شیدایی حقیقت در برابر حاد واقعیت شاید غایت برداشت ایمانی ما از سوره بود. وراجی تهوع‌آور روشنفکری با سوره برای امثال این حقیر بی‌معنی شد و فراخوانی حقیقت از دل واقعیت و از همه مهمتر عمل به آن حقیقت تاریخی جایش را می‌گرفت.

 

الهیات هنر از زبان آوینی

آوینی برای ما الهیات هنر می‌گفت . ما با سوره یاد گرفتیم، می‌توان منتشر شد، می‌توان پیام شد؛ به شرطی که صاحب پیام خود، انضمامی بر حقیقت شود. ما پس از آوینی دیگر میان دو گزاره بوتیکی بازنمایی و رئالیسم گیر نکردیم و خام‌فروشی واقعیت، امری قبیح و سهل‌انگارانه تلقی شد. ما با سوره آوینی به «روایت» رسیدیم. روایت فتحی که مشیعت خدا نمود زیبایی‌شناختانه در دوربین و میزانسن و کلمه پیدا می‌کرد. ما فهمیدیم قدرت اساسی رسانه که سلطه می‌آفریند، قدرت در بیان «روایت حقیقت» است.

 

سوره زبان خاصی در ژورنالیسم ایرانی

سوره یک نشان و نشانه در فرهنگ و هنر انقلاب اسلامی است. یک قله مرتفع که کلمه‌ها در آن شان کردار را پیدا کرده‌اند. یک سند که نشان می‌دهد این جبهه حرف‌های بسیاری برای گفتن دارد. سوره عدم قطعیت را از شناخت پدیده‌ها میزدود و نتیجه‌اش آگاهی بود. ما درگیر مفهوم «آزادی» و ابعادش بودیم که بازخوانی مقاله «آزادی و ولایت» شهریار زرشناس به ما توضیح می‌داد که آزادی در جهان اومانیستی مدرن چه مفهوم وهم‌آلود و هلاکت‌باری است و می‌گفت چگونه می‌توان به حقیقت آزادی و آزادی حقیقی رسید. سوره پیشنهاد سیاست‌گذارانه برای امر روز فرهنگ و هنر داشت. شاید از داوری جشنواره فیلم فجر می‌گفت اما در دل کنکاش خود پیشنهاد سیاستی راه‌گشا برای جشنواره داشت. از ویدئو و ماهواره می‌گفت و قدرت اقتصادی و کنترل محتوایی آن مغول مدرن را در آن دوره توصیف می‌کرد. من اولین بار درباره تراست‌های هنری، یا همان انحصارگران بازار هنر؛ در مجله سوره خواندم. به یاد دارم مطلبی را درباره تراست‌های گرافیکی ایران در شماره‌ای از سوره خواندم که ابعاد تخریب‌‌کننده این پدیده اقتصادی را به خوبی کالبدشکافی می‌کرد. علاوه بر آن‌ها آشنایی با سبک بصری کارگردانانی که دسترسی به آن‌ها سخت بود، چون کارل تئودور درایر و جاناتان دمی و … از ویژگی‌های ترجمه‌ای و تالیفی سوره بود. مجله سوره ژنرالی بود که روی نقاط اساسی دست می‌گذاشت و بدون تکلیف و پرهیز از فلسفه بافی حرفش را می‌زد. این قرائت از سوره که با مطالب اندیشه‌ای عجین شده است، شاید چندان مرسوم نباشد اما سوره پدید آورنده زبان خاص خودش در ژورنالیسم ایرانی بود. سوره ژورنالیسم پیش از خودش را فقط مصرف نکرد، بلکه به آن افزود. برای سوره و وزانتش مهم نبود مدیر سازمان یونسکو آقای فدریکو مایور را دست بندازد که آمده است در هتل آزادی اراجیفی درباره اقتصاد باز گفته است. و به مطایبه و زبان شعر در جایی از سرمقاله بگوید: هماهنگونه که شعر از بند وزن و قافیه آزاد شد ما هم /شویم آزاد در عالم /شلنگی، تخته‌ای چیزی بیندازیم /چه کم داریم /مگر ما از جهان روز؟/کلینتون روی پالان الاغ بخت می‌راند /و کبکش «کاک»cock می‌خواند /خروسان را چنین خوانند آمریکائیان، افسوس/جهان پر گشته از همبرگر و مرغان کنتاکی/خروسی نیست! /جهان بازار آزادی است.این مثال‌ها را زدم تا بگویم گفتاری که سوره از خود بجای گذاشته است فقط مقاله‌های بشارتی شهید آوینی، شهریار زرشناس، دکتر مددپور و یوسف میرشکاک نبود.

 

نقد عالمانه گفتمان اصلی سوره

سوره حرف روز داشت و آنچه به عنوان گفتمان اصلی سوره در ذهن‌ها مانده است؛ نقد عالمانه و بر اساس جهان بینی مشخص و بدون غرض‌ورزی است. سوره حتی زیبایی‌شناسی عصبانیت داشت. یعنی اگر قرار بود با چیزی مخالفت کند؛ حتی اگر از دست اثر یا پدیدآورنده اثر عصبی بود؛ هنرمندانه این نقد تند را برای مخاطب بازگو می‌کرد. از این بابت است که وقتی به مقاله، یادداشت، گزارش و یا مصاحبه‌های سوره نگاه می‌کنیم، فارق از موافقت یا مخالفت با متن، از متن لذت می‌بریم. نوعی لذت که انگار در حال تماشای فیلمی باشیم. یعنی مطالب سوره در عین آگاهی بخشی خود ارزش زیبایی‌شناختی داشتند. همین مساله در گرافیک بدیع رضا عابدینی در طراحی و جلد با توجه به دوره انتشار سوره نظرگیر است.

 

«روایت فتح» تلاشی برای مهار تکنیک بود

این کارگردان با اشاره به نقش سوره در تعریف فضای سینما و اینکه سوره را تا چه اندازه می‌توان نمایانگر گفتمان انقلاب در هنر دانست، افزود: پیش از این گفتم آوینی و سوره به امثال بنده الهیات هنر می‌آموخت. یک نوع ارزش‌گذاری هنری در سوره اتفاق می‌افتاد که به تعریف هنری می‌رسید. تعریفی که شهید آوینی و بعدها دکتر مددپور از هنر داشتند. سینمای اشرافی(یا بهتر است بگوییم سینمای شهودی) سید مرتضی آوینی توجه به فطر و فطرت است. انفطاری که نتیجه دریافت بدون واسطه هنرمند از جهان است. شاید بسیاری بر این باورند که این تعریف آوینی نوعی جهان عرفانی را نشانه گرفته است، اما چیزی که روایت فتح را از دیگر مستندهای جنگی متمایز می‌کند نه تنها عرفان آن که تلاش اساسی آوینی برای مهار تکنیک است. آموزه‌های آوینی حین ساخت روایت فتح که از دوستانش به ما رسیده است نشان دهنده مهارت کامل او بر تکنیک در وهله اول و بعد کنار گذاشتن آن و رسیدن به جهان تکنیکی جدیدی برآمده از جهان فطری هنرمند دارد. همین برخواستن از گور خویش‌ و تذکر ساختن با اثر هنری که هم جذابیت و کاربرد دارد و هم ‌اشاره به عالم بالا اساس ساخت و کار هنر در اسلام و انقلاب بوده است. انقلاب اسلامی بر خود بودن و مورد استثمار و استعمار نبودن تاکید دارد. مقابله با ظلم به هر نحوی اصل و اساس برداشت انقلابی است. سوره و آوینی به مقابله با استثمار و استعمار تکنیک و فرمی برخواستند که نشات گرفته از جهان غرب و دنیای وحشی مدرن بود. آن‌ها می‌خواستند ما خودمان باشیم، نه دندانه چرخ دنده سرمایه داری.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.