به گزارش اشراف- سیده مهدیه قرشی، بوریس جانسون شروع خوبی داشت، به طوری که تغییر مجدد در کابینه او سریع و قاطعانه انجام شد و توانست میزان پاسخگویی کابینه جمعی را که در دوره ترزا کاهش یافته بود به کابینه بازگرداند.
وی در اولین جلسه کابینه خود که ریاست آن را بر عهده داشت، مقابل دوربینها و جمعی از رسانهها قرار گرفت و خواستار سوگند وفاداری به برگزیت تا ۳۱ اکتبر شد. وی در این نشست خبری با بکارگیری ادبیاتی مانند دونالد ترامپ با مخاطب قرار دادن اعضای حکومت منتخب در این خصوص گفت که یا این کار را انجام دهید و یا بمیرید.
وی سپس در اقدامی که بیشتر به لاف زدن شبیه بود برنامهای را در قالب یک بسته به مجلس عوام، ارائه داد. در این برنامه پاسخ به ۱۲۹ سؤال تعبیه شده بود که جانسون باید با پاسخ به آن سوالات توضیح میداد که بریتانیا بزرگترین مکان روی زمین است. (که البته این اقدام وی بیشباهت به شعار “ایجاد دوباره امریکای بزرگ” ترامپ بود)وی تصور میکند که به عنوان یک نخستوزیر توانسته موفقیت کامل را در انتخابات به دست آورده و ریاست اکثریت پارلمان را نیز کسب کند. اما در واقع اینطور نبود و با رای منفی در پارلمان مواجه شد. با این وجود، اگر وی بتواند طی چند هفته اول نخستوزیریاش سرعت سیاسی فعلی خود را حفظ کند، احتمال دارد که سکان سیاست بریتانیا را به دست گیرد. این در حالی است که منتقدانش امیدوارند دوران نخستوزیری وی کوتاه باشد.
چالشها
بوریس جانسون در این مسیر با چالشهای سختی مواجه است؛ ۲۷ کشور عضواتحادیه اروپا به جز بریتانیا از انجام هر اقدامی خودداری میکنند و کمترین احتمال برای ورود یکی از آنها به موضوع برگزیت وجود دارد. در عین حال این کشورها با بریتانیا به عنوان دولتی پوپولیستی اپورتونیستی برخورد میکنند و این اقدام بریتانیا دقیقا نوعی پیشقدم شدن در روندی است که آنها نمیخواهند در سراسر قاره اروپا رواج یابد. اگرچه طرح برگزیت مخالفهای بسیاری در قاره اروپا و حتی در پارلمان این کشور دارد، اما ممکن است بوریس جانسون در این خصوص طرحی داشته باشد، یا در نظر داشته باشد که این مساله را با استفاده از سیاست ورزی و به طریق دیگری حل کند. اگرچه ممکن است وی هنوز به تمام جوانب این موضوع اشراف کامل نداشته باشد اما میتواند پارلمان را به خاطر برگزیت بدون انجام هیچ معاملهای به عقب رانده و به چالش بکشد و حتی اگر نتواند در این زمینه پارلمان را وادار به عقب نشینی کند، خواستار برگزاری یک انتخابات عمومی میشود تا به این وسیله نتیجه را مشخص کند.
طرح نخستوزیر
بحث جانسون درباره مذاکره مجدد درخصوص توافقنامه خروج (برگزیت) با اتحادیه اروپا، یک نشانه است. برای اتحادیه اروپا غیرممکن است که امتیازات قابل توجهی درباره ایرلند ایجاد کند، در عین حال، اگر دولت ایرلند چراغ سبز نشان می داد، ممکن بود جانسون حس کند که قرار است برگزیت به تاخیر بیفتد. پس اعضای اتحادیه اروپا نمیخواهند در این زمینه اقدامی کنند و حتی اگر میخواستند نیز دیگر زمان کافی برای کنار آمدن با مصالحه درباره این توافقنامه پیش از برگزاری شورای اتحادیه اروپا در ۱۷ – ۱۸ اکتبر یا به تصویب آن از طریق پارلمان تا ۳۱ اکتبر وجود نخواهد داشت. مهمتر از همه، مشخص نیست که چگونه عقبنشینی اتحادیه اروپا میتواند جانسون را در این زمینه یاری کند، این در حالی است که هنوز خط قرمزهایی از سوی اتحادیه اروپا برای جانسون وجود دارد.
اولا، جانسون به طور جدی با “دوره انتقال” توافقنامه خروج مخالف است. ذیل این موافقتنامه، بریتانیا در پایان سال ۲۰۲۰ به اتحادیه گمرکی اتحادیه اروپا و قوانین بازار مشترک متصل خواهد شد و این در حالی است که دو طرف تلاش کردهاند تا مذاکرات مربوط به روابط آینده را تکمیل کنند. بریتانیا در طول این دوره به قوانین جدید اتحادیه اروپا و اقدامات تجاری و موافقت نامه های تجاری می پردازد، اما بدون تردید در تهیه و اجرای آن نقشی نخواهد داشت. در ماه نوامبر سال ۲۰۱۸، جانسون این وضعیت گذار را برای بریتانیا به مثابه وضعیت یک دولت دست نشانده دانست که به شدت موجب محدودکردن دستورالعمل تجارت آزاد بریتانیا میشود.
دوما، حتی اگر جانسون دوره گذار را بپذیرد، بریتانیا پس از آن باید مذاکرات مربوط به روابط آینده که قبلا متعهد به پرداخت مالیات بیش از ۳۰ میلیارد پوند بود و ترزا می به عنوان بخشی از برگزیت با آن موافقت کرده بود، موافقت کند. جانسون نیز مانند بسیاری از سیاستمداران محافظه کار و حزب کارگر در مقابل از دست دادن اهرم هاش مقاومت میکند؛ چراکه از دست دادن اهرم های فشار در این مرحله موجب بحرانیتر شدن مذاکرات خواهد شد.
همچنین با نزدیک شدن به ۳۱ اکتبر مسلما این ملاحظات درخصوص احتمال بهرهگیری از مذاکره بدون معامله در موضوع برگزیت بیشتر شده است. لذا بر همین اساس، جانسون، با مهندسی اختلافات یا به رسمیت شناختن آنها در سپتامبر، میتواند از اتحادیه اروپا پیشی گرفته و پیش بینی کند که انگلستان فرآیند ماده ۵۰ را درخواست نکرده و در ۳۱ اکتبر مذاکرات را ترک خواهد کرد. به این ترتیب جانسون میتواند برای سه یا چند ماه پس از آن، مذاکرهای را برای توقف زمان برگزاری مذاکرات انجام دهد تا زمان بریتانیا برای ایجاد موانع اقتصادی در مرزها، بازارهای مالی و دیگر تعاملات بین انگلیس و اتحادیه اروپا، حداقل اقدامات اضافی را انجام دهد. در همان زمان، دولت جانسون خواهان آغاز مذاکره در رابطه با تجارت و روابط امنیتی در آینده است. البته، اتحادیه اروپا ممکن است بخشی از چنین محدودیت های آسیبپذیری را رد کند، اما آنها باید به نوعی پاسخ شان را به رویکرد جانسون گسترش دهند.
صرف نظر از پاسخ اتحادیه اروپا، هنگامی که نمایندگان مجلس متوجه شدند که این “مذاکره بدون معامله” مسیر ارجح جانسون است ، ممکن است راهی برای مسدود کردن آن پیدا کنند. در آن صورت ، جانسون یک انتخابات عمومی را (از طریق پشتیبانی حزب کارگر) فعال میکند و اتحادیه اروپا نیز احتمالاً برای این منظور ماده ۵۰ را تمدید میکند. محافظه کاران طرفدار جانسون میخواستند بلافاصله اتحادیه اروپا را ترک کنند ، اما با ایجاد یک توافق پس از برگزیت و برنامهای برای شروع مذاکره درباره یک توافق نامه تجارت آزاد بلافاصله پس از آن از این تصمیم منصرف خواهند شد و این در حالی است که احتمالاً کار به رفراندوم دوم کشیده میشود.
همچنین با وجود سرزنشهای اتحادیه اروپا به دلیل “نبود مذاکره” و “مجبور کردن” انگلیس به خروج از اتحادیه اروپا (شرایطی که جانسون در اولین اظهارات خود در مقابل خانه خیابان ۱۰ داونینگ دنبال می کرد) و با دو برابر کردن رویکرد محافظه کار یک ملت، وی امیدوار بود که تصمیمات نهایی را برای طرف محافظه کار تثبیت کند. همچنین او با تلاش برای عدم توافق درخصوص حضور دومینیک کامینگز در سمت خود، امیدوار است که حزب برگزیت را خنثی کرده و نیاز به توافق نامه رسمی با نیگل فارژ را نیز منتفی کند.
برنامهای که ممکن است کار کند
چرا ممکن است این طرح کارایی داشته باشد؟ اولا، اپوزیسیون حزب کار در قالب ادعاهای ضد یهودی خود را نشان میدهد و همچنان در تلاش برای بیان یک موضع معتبر درخصوص برگزیت است. نتایج نظرسنجی موسسه تحقیقاتی و مطالعاتی YouGov در این هفته نشان میدهد که رای دهندگان ۲۰ تا ۳۸ درصد، بوریس جانسون را بیشتر از جرمی کوربین انتخاب میکنند. در حال حاضر، هیچ نشانه روشنی از بروز اختلافات سیاسی داخلی در این باره وجود ندارد.
دوم، جانسون، حزب محافظه کاری را در پارلمان رهبری میکند که به خاطر سه سال تلاش ناکام در تحویل برگزیت، هنوز هم از دادن کلید خانه خیابان داونینگ به کوربین ناامید نیست. این در حالی است که ۱۶۰ عضو حزب در رأی گیری نهایی پارلمان از بوریس جانسون حمایت کردند و آنان افرادی بودند که طرح برگزیت را امضا کرده بودند. همچنین محافظهکاران معتقدند باید در صورت عدم توانایی تحویل برگزیت، دور هم جمع شوند و از آسیبهای عمیقی که حزب متحمل میشود، جلوگیری کنند. بوریس جانسون و حزب محافظهکار سعی میکنند کشور را از یک بحران سیاسی خودساخته رها کنند. بیشتر مردم این موضوع را تشخیص میدهند. اکثریت نیز احتمالاً حضور جانسون را به عنوان نخستوزیر تحمل میکنند، زیرا این کشور را قادر میسازد از حلقه برگزیت فرار کند و نتیجه این امر نیز دردناک هم، نیست. سبک سیاست جانسون که اعلامی و مواجهه است، چرخه خبری را خاموش میکند و ممکن است فضای مورد نیاز برای اقدامات او نیز به این ترتیب فراهم شود. در واقع فقط ممکن است این طرح، عملی باشد. این در حالی است که اگر برنامههای جانسون توسط اتحادیه اروپا، پارلمان یا عموم مردم در انتخابات مسدود شود، یا اگر اقتصاد در میان عدم قطعیتهای برگزیت بدون معامله به بن بست برسد، صبر و وفاداری سیاسی جمعی دیگر وجود نخواهد داشت و سیاست بریتانیا نه تنها درخصوص بوریس جانسون، بلکه در مورد ثبات سیاسی آینده بریتانیا نیز متحمل هزینه خواهد شد.
منبع: دکتر رابین نیبلت، چتم هاوس، ۳۱ تیر ۱۳۹۸
https://eshraf.ir/?p=4832