به گزارش اشراف- نرجس شهدوست، در سال ۱۳۶۷ اندکی پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸ از سوی جمهوری اسلامی ايران، اعضای پناهنده شده سازمان مجاهدین خلق (منافقین) به ارتش متجاوز صدام، با جمعآوری دیگر عناصر ضدانقلاب از کشورهای مختلف اروپایی، نیرویی فراهم و با بهرهگیری از جنگافزارهای اهدایی صدام از «تنگه پاتاق» در غرب کشور به ایران حمله کردند. نیروی هوایی صدام با حمایت مقدماتی، منافقان را برای ورود به عمق خاک ایران ترغیب کرد اما از سوی ایران، عملیات مرصاد در پنجم مرداد سال ۱۳۶۷ و به منظور مقابله با منافقین در مناطق «اسلامآباد» و «کرند غرب» آغاز شد. در این عملیات با فرماندهی سپاه پاسداران و پشتیبانی هوانیروز ارتش، رزمندگان از سه محور «چهارزبر»، «جاده قلاجه» و «جاده اسلامآباد ـ پلدختر» وارد عمل شدند و نیروهای ضد انقلاب را در دو مرحله سرکوب کردند.
در سی و چهارمین سالروز عملیات افتخارآفرین «مرصاد» به مهم ترین کتابهای منتشر شده درباره آن از نشر سوره مهر پرداختهایم.
در کمین گل سرخ
نویسنده: محسن مومنی شریف
درباره کتاب : محسن مؤمنی قصهنویس است. به همینخاطر روایت زندگی صیادشیرازی را کاملاً غیرمنتظره و با تعلیق آغاز میکند؛ از آنجا که یک سرهنگ حکم بازداشت صیادشیرازی را صادر میکند و نمیداند چند روز بعد او ضامن جانش میشود. بعد قصه را از پدر صیادشیرازی که نظامی بوده شروع میکند تا برسد به کودکی و نوجوانی و جوانی او. حالا او به عنوان یک نظامی در آستانه انقلاب، فعالیتهای انقلابی میکند و سرهنگ شعیبی او را به همین جرم به بازداشت میفرستد. چند روز بعد که انقلاب به ثمر میرسد جوانان انقلابی اصفهان میخواهند سرهنگ را اعدام کنند که صیادشیرازی شفاعتش را میکند. باقی قصه خواندنی مؤمنی، به خواباندن غائله کردستان و پاکسازی بانه و مریوان به دست صیاد شیرازی ،رسیدنش به فرماندهی نیروی زمینی ارتش، فرماندهی عملیاتهای بزرگ جنگ، حضور موثر در آزادسازی هویزه و خرمشهر، انجام عملیات مرصاد و بعد شهادت گل سرخ داستان پرداخته است.
سفر به قله ها
نویسنده: مرتضی سرهنگی
درباره کتاب : گزارشنویسی از جمله شیوههایی است که میتواند یکی از دقیقترین زبانها برای بیان یک حادثه باشد و این زبان دقیق، همان شیوهای است که در نگارش کتاب «سفر به قلهها» بهکار گرفته شده است. پنج گزارش جنگی که در این کتاب آمده به استثنای یک مورد در سالهای ۶۷ و ۶۶ به رشته تحریر درآمده است. صاحبان گزارشها بهبودی، سرهنگی و هشترودی هستند. آنها به عنوان شاهدان عینی به مناطقی که رژیم بعث بمباران شیمیایی داشته سر میزنند و دیدههایشان را در قالب گزارشها منعکس میکنند. گزارش آنها در این کتاب، مستندهایی است که با زبان و بیان نرم و دلنشین نگاشته شده است و از آنجا که قدرت توصیف تصاویر را به شکلی مطلوب دارند، توانستهاند برشهایی از این واقعیت تاریخی را نشان دهند. شیوههای گزارشنگاری در این کتاب حکایت از پختگی دارد و در بسیاری از قسمتها به مرزهای داستان نزدیک شده و جاذبهای دوچندان ایجاد میکند. در پنج گزارش این کتاب درباره عملیات آزادسازی حلبچه، منطقه عملیاتی بیتالمقدس ۶، عملیات مرصاد، بازدید خبرنگاران داخلی و خارجی از مناطق آزاد شده میخوانید.
بنبست در استراتژی؛ شکست در تاکتیک (نقش سازمان مجاهدین خلق «منافقین» در جنگ تحمیلی با تاکید بر عملیات مرصاد
نگارش و تدوین: ناصر شعبانی، مجید مختاری
درباره کتاب: مؤلف در این کتاب با توجه به اسناد قطعی، مصاحبهها، سندهای به دست آمده از منافقین و همچنین تجربههایی در عرصه فرماندهی دفاع مقدس، به بررسی دلایل و عوامل شکست منافقین در عملیات «فروغ جاویدان» (مرصاد) پرداخته است که تاکنون بیان نشده بود.
فرنگیس
نویسنده: مهناز فتاحی
درباره کتاب : خاطرات فرنگیس حیدرپور اثر برگزیده جایزه کتاب سال دفاع مقدس به قلم مهناز فتاحی است که به روایت خاطرات زنی شجاع که در مقام دفاع توانست سرباز دشمن را اسیر کند و نیروی دشمن را به خاک و خون بکشاند، میپردازد. رهبر انقلاب در سفرشان به کرمانشاه به این بانوی بزرگ اشاره کرده بودند و بر ثبت خاطراتش تاکید داشتند.
فرنگیس حیدرپور زنی کرمانشاهی است که از قضا در روستایی نزدیک گیلان غرب زندگی میکند.
در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به روستای اوازین، مردم به درههای اطراف فرار میکنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش جهت تهیه غذا به روستا باز میگردند. اما در طول راه پدر و برادر فرنگیس ضمن درگیری با عوامل عراقی کشته میشوند و فرنگیس در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن سلاح گرم، با تبر پدرش با سربازان درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با تمام تجهیزات جنگی اسیر میکند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل میدهد.
با توجه به موقعیت جغرافیایی محل سکونت فرنگیس و خانوادهاش، او صحنههایی از دوران دفاع مقدس را روایت میکند که جزو وقایع اصلی جنگ در آن دوران محسوب میشدند. از جمله بمبارانهای بیوقفه روستاهای اطراف گیلان غرب، حمله منافقین به اسلام آباد و عملیات مرصاد و دیگر وقایعی که جزو حوادث فراموش نشدنی آن دوران هستند؛ همچون سفر مقام معظم رهبری به استان کرمانشاه که در آن سفر مقام معظم رهبری به شهر گیلان غرب هم میروند و فرنگیس موفق میشود با رهبر معظم انقلاب دیدار کند.
لشکر خوبان
نویسنده: معصومه سپهری
درباره کتاب: نویسنده در این کتاب به کوشش ذهن تیز و حافظه قوی خود جزئیاتی شگفتانگیز و جذاب از عملیاتهای موسوم به شناسایی را در دوران دفاع مقدس روایت کرده و صحنههایی را توصیف میکند که در کمتر اثری از این دست میتوان دید. این خاطرات اما از سوی دیگری نیز قابل توجه است. رزمندگان دفاع مقدس در واحد اطلاعات عملیات به اصطلاح چشم رزمندگان بودهاند و مسئولیت هدایت نیروهای خطشکن را بر عهده داشتهاند و در اوج گمنامی و غربت به شهادت رسیدهاند و «لشکر خوبان» راوی این صحنههاست. کتاب «لشکر خوبان» در ۲۷ فصل تدوین شده است. راوی در ابتدا پس از شرح نحوه حضورش در جبهه که یکی از شیرینترین بخشهای کتاب به شمار میرود، به شرح حضورش در عملیات فتحالمبین و مسلم ابن عقیل میپردازد و در ادامه پس از بیان چگونگی ورودش به واحد اطلاعات عملیات به شرح عملیاتهای شناسایی که در آن حضور داشته، پرداخته است که از وقوع عملیات بدر تا مرصاد را در بر میگیرد. این کتاب همچنین در بخش پایان خود تصاویری از حضور رضایی در جبههها را نیز نشان میدهد.
عصرهای کریسکان
نویسنده: کیانوش گلزار راغب
درباره کتاب: کتاب عصرهای کریسکان نوشتهی آقای کیانوش گلزار راغب، خاطرات امیر سعیدزاده یکی از رزمندگان جنگ ایران و عراق را به تصویر کشیده است. در این اثر با سرنوشت غمناک و ناراحت کننده او همراه میشویم تا به عمق فجایع ضد انقلاب دموکرات و کومله پی ببریم.
راوی این کتاب یکی از خاصترین رزمندگان جنگ تحمیلی، است؛ دلیل این خاص بودن این است که او در هیچ سازمانی عضو نیست. او نیرویی آزاد بهحساب میآید، با این وجود او در مأموریتهای اطلاعاتی و عملیاتی حاضر میشود و همچنین برای شناسایی به مأموریتهای خارج از کشور نیز میرود. امیر سعید زاده از رزمندگان کرد و سنیمذهب دفاع مقدس بوده است. او بعد از این عملیاتها و فعالیتها وارد سپاه میشود. سعیدزاده قبل از انقلاب، توسط نیروهای ساواک، مورد بازجویی قرار میگیرد و از دست آنها فرار میکند. بعد از فرار از دست ساواک اسیر کومله میشود و از دست آنان نیز فرار میکند. ۴ سال بعد از جنگ، او به وسیلۀ حزب دموکرات کردستان عراق اسیر میشود. این دوران روزهای شروع انقلاب بود که تا سال ۷۴، یعنی یک دوره ۱۵ ساله به درازا میکشد.
کریسکان نام محدودهای در کوه سنجاق در کردستان عراق است که پایگاه اصلی حزب دموکرات ایران بهشمار میرفت. امیر سعیدزاده بیشتر از شش سال در زندانهای گروه کومله و دموکرات مورد شکنجه قرار گرفت. او تقریباً تنها نجاتیافته از زندان وحشتناک کریسکان است و دیگر همبندهای او همگی بدون محاکمه اعدام شدهاند. به این دلیل که بیشتر اتفاقات در این منطقه رخ داده است نام این منطقه برای کتاب انتخاب شده است.
https://eshraf.ir/?p=10722