به گزارش اشراف- فاطمه شهدوست، وحید تاج از خوانندگان موفق این روزها و شاگرد محمدرضا شجریان است. با او درباره اسطوره آواز ایرانی زندهیاد شجریان حرف زدیم و خواستیم برایمان از این خواننده، دلایل موفقیت و همینطور شخصیتش بگوید. تاج در جایجای مصاحبه شجریان را از دو نگاه بررسی میکند، اول اینکه از نگاه یک شاگرد در نهایت فروتنی از استاد میگوید و دوم بهعنوان یک خواننده موسیقی ایرانی او و فعالیتهایش را نگاه کرده و نقد میکند.
از وجوه مختلف تاثیری که استاد شجریان روی موسیقی معاصر گذاشتند، بگویید.
از نظر من باید استاد شجریان را یک انسان چند بعدی دید، نه اینکه صرفا به خاطر داشتن یک صدای توانمند وخوش ایشان را بررسی کنیم. آن صدا ابزاری است برای هنرمندی که همه جوانب یک اثر را از شعر گرفته تا اجتماعی و…. را میسنجد و در ادامه با صدایش آنها را بیان میکند. استاد شجریان ابزار بسیار قدرتمندی دارد؛ صدایی که آنقدر انعطاف پذیر است که میتوانند هر حالتی که میخواهند را به آن بدهند. به هر حال این اتفاق گذشته از موهبتی که خداوند به ایشان عنایت کرده، تمرین، ممارست و از همه مهمتر زیرکی و باهوشی خود استاد شجریان است. ایشان بسیار باهوش، زیرک، با فراست و در واقع نکته بینی بودند. شما گاها در آثارشان میبینید که او بیتی را در اثر میخواند که معنا و مفهوم آن را چنان ماهرانه با آواز بیان میکنند که شاید اگر انسان به تنهایی و بدون کمک گرفتن از صدای ایشان بخواند، به این شکل متوجه مفهوم آن نشود. میخواهم بگویم که استاد شجریان مثل یک معلم برای ارائه آن بیت به مخاطبش، چنان دقیق و جانانه ملودی و شعر را در وهله اول خودشان درک میکنند و بعد با مهارت آن را به گوشها میرسانند ، آنقدرکه انگار دیگر بهتر از این نمیشود خواند، چون ایشان بهترین اجرا را داشتند. همه اینها باعث میشود که استاد شجریان را کسی بدانیم که در موسیقی معاصر ما واقعا تاثیرگذار بودند.
ایشان در تربیت و آموزش شاگردانشان چطور بودند؟ در واقع با چه نگاه و رویکردی در عرصه آموزش فعالیت میکردند؟
من یادم است که ایشان از همان ابتدا معتقد بودند که فرق زیادی بین فردی که آوازدان باشد یعنی آواز را بداند (اینکه ردیف چیست، گوشهها چطور خوانده میشوند، جمله بندی آنها چطور باید باشد و…) با یک آوازخوان وجود دارد. ما از همان جلسات اول استاد شجریان با این مقوله آشنا شدیم که اینجا باید آوازخوانی کنیم، یعنی ایشان به شکلی به ما آموزش دادند که مبنا بر آوازخوان شدنمان بود. از همین رو همه تکنیکهایی که از او یاد گرفتیم در راستای این بود که هنرجوها با خواندن مثلا ابوعطا بتواند آنچنان مهارت و تسلط خودش را در آواز نشان دهد، که تاثیرگذار و اصولی باشد. این رویکردی بود که ایشان در کارگاه داشتند و از ما هم میخواستند که بخوانیم و اجرا کنیم و بیشتر مهارتهای خوانندگی را بیاموزیم، تکنیکها و فراز و فرود هنر خوانندگی را.
با توجه به اینکه شما هم از شاگردان ایشان هستید، فکر میکنید این تجربه چه تاثیری روی کار شما داشت؟ و درکل هنرجویان او چقدر از این تاثیرات بهره گرفتند؟
استاد شجریان دارای شیوه و نگارشی نسبت به آواز بودند که خودشان صاحب آن هستند. به عقیده من هر هنرجوی رشته آواز دوست دارد که به آن درجه و جایگاه برسد و تکنیکهای مورد علاقهاش را بتواند اجرا کند. در مورد هر استاد آواز و هنرجوهایش این قضیه صدق میکند. از آنجایی که شیوه استاد شجریان در آواز خوانی منحصر به فرد بود، به قول خودشان ایشان مجموعهای از خوانندههای قبل از خودشان هستند؛ خوانندههایی مثل بنان، تاج اصفهانی، قمر، طاهرزاده و… . شما میتوانید همه این خوانندهها را در صدای استاد شجریان بشنوید و ببینید. اینکه ایشان چنین شیوهای که مختص خودشان است را به نسل جوان انتقال میدادند، باعث شده کسانی که این مسیر را دنبال میکنند، با یادگیری این سبک و سیاق مسلما ادامه دهنده آن راه باشند.
صدای استاد شجریان به شکلی ترجمان، بازنگری و به روز رسانی صداهای درخشان قبل از ایشان است و زمانی که هنرجو بتواند آن را اجرا کند، اتفاق خوشایندی رخ میدهد. حداقل این تاثیر در جامعه وجود دارد که اگر خوانندگانی که با این شیوه کار کردند آن را درست و به جا به نسل بعدی ارائه دهند، شاید ادامه دهنده راه استاد و حتی بزرگان قبل از ایشان باشد. اتفاقی که جای خرسندی دارد.
خاطره ای از این کلاس ها و برخورد با ایشان دارید؟
خاطره که از ایشان زیاد است اما صبوری، متانت و اخلاق والایی که در این سن و سال باعث میشد تا از صبح روز یکشنبه حدود ۵ ساعت با خانمها کلاس داشته باشد و بعد از استراحت کوتاهی بعداز ظهر همان روز گاهی نزدیک ۷ ساعت با آقایان، از مواردی است که همیشه در خاطرم هست. گاهی این کلاسها تا ۱۰ شب هم طول میکشید و این صبوری ایشان واقعا ستودنی است. ما گاهی میدیدیم که در انتهای کلاس استاد خسته است اما بازهم اگر حتی بعد از کلاس حرفی با ایشان داشت، میماندند و پاسخ میدادند. من بارها دیدم که استاد وقتی همه موسسه را ترک کردند، بازهم پای صحبت ما مینشست و همراهیمان میکردند. اینها بزرگ منشی ایشان را میرساند که حتی گذشته از مقوله آواز باعث میشد ما خیلی چیزها از ایشان یاد بگیریم.
استاد شجریان سازهای ابداعی زیادی هم داشتند، چقدر در جریان این فضا هستید؟ و فکر میکنید آن سازها چقدر کاربردی اند؟
تا جایی که من در جریان هستم، سازهایی که ایشان ساختند بر مبنای یک کمبود در صدای ارکستر ایرانی بود. در واقع ارکسترهای ایرانی تقریبا صدای زیر داشت و در بین سازهای ایرانی غیر از یکی دو ساز عود و بربط که صدای ارکستر را تقریبا کمی بم میکردند، مابقی سازها مثل تنبور، ستار، تار، کمانچه و … سازهای زیر و اوجی هستند که در ارکستر خودنمایی میکنند. در این بین هدف استاد شجریان بیشتر این بود که سازهای بم را هم وارد ارکستر کنند تا آنها حجم ارکستر را بیشتر کنند.
همچنین طبیعی است که هر ابداع و حرکت نویی باید استمرار پیدا کند و اینطور نیست که یک حرکتی صورت بگیرد و ناقص بماند. خود ایشان هم همیشه اعتقاد و تاکید داشتند که دیگران باید بیایند و این سازها را تکمیل کنند و روندی که شکل گرفته را ادامه دهند. الان هم در نسل امروز میبینیم که خیلی از سازندگان محترم، سازها ابداعی زیادی ساختند که در مورد آنها هم این نکته وجود دارد. به طور کلی همه این موارد باید ادامهدار باشند، آزمون و خطا رویشان صورت بگیرد که به جایی برسد و بخش بم ارکسترهای ایرانی هم تقویت شود. اینها همه از عقایدی بود که استاد داشتند.
روند فعالیتهای استاد شجریان در قبل و بعد از انقلاب را چطور میبینید؟ وچه سیری را در این مدت طی کرده؟
من فکر میکنم یک اندیشه یکسان و تفکر واحد در کارهای استاد شجریان از قبل تا بعد از انقلاب بوده و آن هم سبک و سیاق آوازخوانی و انتخاب راه روششان است. همه به این اذعان دارند که استاد شجریان از ابتدای فعالیتشان تا انتها نحوه نگرششان به موسیقی چه بود؟جریانی که در آثارشان هم مشهود است. اگر بخواهیم با شرایط امروز به کارهای ایشان نگاه کنیم، او خوانندهای نبود که مدام از این شاخه به آن شاخه بپرند و در واقع یک روند واحد و یکسان را از اول تا انتهای فعالیتشان دنبال کردند. من فکر میکنم که این وحدت و یکسانی اندیشه و تفکر وی از رموز موفقیت و ماندگاری ایشان است. همچنین معتقدم که اگر امروز هم یک هنرآموز بخواهد پیشرفت کند و ماندگار شود، باید در راهی که از ابتدا انتخاب کرده، ثابت قدم باشد.
کدام قطعه یا اثر استاد همیشه در ذهن شما به شکل پررنگی وجود دارد و مدام زمزمه اش میکنید؟
ما با خیلی از آثار ایشان زندگی کردیم و من از کودکی با این آثار بزرگ شدم. اگر بخواهم حقیقت را بگویم من تمام آوازهای استاد شجریان را مو به مو با اشتیاق شنیدم و خیلی از آنها از بر هستم. در کلاسهای آواز هم خیلی از آثار ایشان را در حضور خودشان موبه مو اجرا کردیم و با آن شیوه و تکنیک هم آشنا شدیم. با همه اینها همانطور که گفتم این قضیه همیشه از کودکی با ما بوده اما سرکلاسهای آواز خیلی دقیقتر، با جزییات و وسواس بیشتر در حضور خودشان خیلی از این آوازها که جزو تمرینات و درسهایمان بوده را اجرا کردیم. از همین رو همه این آثار خوب هستند و نمیشود بین آنها از نظر حسی فرق گذاشت، با این حال اگر بخواهم از علاقه شخصیام بگویم، «دستان» را بینهایت دوست دارم، «نوا» مرکب خوانی، «بیداد»، «سرعشق»، «همای مثنوی»و بسیاری از کارهای دیگر که واقعا انتخاب از بین آنها سخت است چون پشت تک تک این کارها اندیشه بوده و هرکدام از آنها حال و هوای عجیبی دارند که با دیگری متفاوت است.
با توجه به اینکه ایشان را بارها دیدهاید و میشناسید، شخصیت او را چطور توصیف میکنید؟
ایشان یک انسان بسیار وارسته بودند. شما هم حتما دیده اید که انرژی و وجاهت بودن و حضور بعضی آدمها چقدر محسوس است، استاد شجریان هم در این گروه بودند. ایشان بسیار با اخلاق، بزرگ منش و سرشار از صفات این چنینی بودند. به هر حال ما از نزدیک ایشان را دیدیم و گفتن از این ویژگیها و حس ها شاید قابل بیان نباشد.
https://eshraf.ir/?p=8854