×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
ساخت این فیلم جرم است یا دیدنش؟

به گزارش اشراف- خدیجه معینی، مسعود فراستی با اشاره به سکانسی از فیلم «دیدن این فیلم جرم است» موضع خود را این‌طور تشریح کرد: «در سکانس پایانی این فیلم یک موسیقی فاجعه دراماتیک که بیشتر به کار یک روایت دراماتیک می‌آید، کل صحنه را خراب کرده است. با اینکه آدم‌های اصلی فیلم مظلوم و آرمان‌گرا بودند، من اما با آنها همدل نشدم. سال‌هاست می‌گویم تا زمانی که فیلمی به حداقل فرم نرسد، هیچ محتوایی خلق نمی‌شود. آنچه روی کاغذ می‌آید هم حداکثر مضمون است نه محتوا. فرم است که محتوا را ایجاد می‌کند.»

وی در ادامه خطاب به دانشجویان حاضر در سالن که حین نمایش فیلم در چند نوبت با تشویق جمعی به آن واکنش نشان داده بودند، گفت: «نگویید برای محتوای فیلم دست زده‌ایم، شما برای حرف و شعارهای فیلم دست زدید. ممکن است من هم برای آنها دست بزنم، اما برای فیلم دست نمی‌زنم.»
این منتقد سینمایی افزود: «زمانی که من با یک اثر هنری طرف هستم، مترم عقل نیست؛ مترم احساس است. به همین دلیل هیچ شعاری در فیلم روی من کار نمی‌کند، زمانی کار می‌کند که با «خوشه‌های خشم» جان فورد مواجه می‌شوم؛ فیلمی که شعار زیاد دارد، اما شعارهایش برای کاراکترها است نه فیلمساز. «دیدن این فیلم جرم است» تماما شعار است و می‌خواهد تو شعارهایش را قبول کنی. به همین دلیل چون درنیامده، اثری روی من نمی‌گذارد. در زمینه اثر هنری وقتی با اثر غیرعقلانی و حسی طرف هستیم، شعار جواب نمی‌دهد.»
فراستی با اشاره به روایت فیلم ادامه داد: «جوانی که دعوا را در فیلم شروع می‌کند هم فیزیک و چهره خوبی دارد و هم شروع خوب، اما ادامه ندارد. مظلومیت این جوان در پایان فیلم به جایی می‌رسد که در میزانسن پایانی کاملا حق با پلیس می‌شود. تحول کاراکتر سردار هم در پایان فیلم مشخص نیست؛ اینکه چطور از یک انفعال به‌ناگاه به نمای پایانی می‌رسد. درست است که نمای آخر فیلم دل‌تان را خنک می‌کند، اما الکی خنک می‌کند. آیا فیلم ساخته شده که دل ما خنک شود؟ اگر این است که خیلی بد است. قرار فیلم این است که حق‌خواه باشد و علیه بی‌عدالتی بشورد.»

    «دیدن این فیلم جرم است» اگر مقاله بود، روزنامه توقیف می‌شد

محمد قوچانی هم در بخش دیگری از نشست گفت: «این یک واقعیت است که جاهایی از روابط و اتفاقات در فیلم مانند سکانس ابتدایی به تعبیر اختصاصی مسعود فراستی، درنیامده است. اما سوال جدی‌تر این است که چرا این فیلم امروز ساخته شده است. در هر دوره‌ای ما آثاری داشته‌ایم که فرزند زمانه خود بوده‌اند. مانند «قیصر» و «آژانس شیشه‌ای» و معتقدم فیلم «دیدن این فیلم جرم است» به نوعی تلاقی نگاه حاکم بر این دو فیلم است.» او با اشاره به تشویق مخاطبان حین نمایش فیلم گفت: «همه شما غالبا بچه حزب‌اللهی هستید، اما همه جاهایی که در فیلم شما دست می‌زنید، همان جاهایی است که طیف مقابل شما هم دست می‌زند. همان آدم‌هایی که شما مسخره می‌کنید، آنها هم مسخره می‌کنند. جالب هم اینکه مسخره‌ترین شخصیت در این فیلم روحانی آن است. موقعی که برای اولین بار فیلم را می‌دیدم، مدام با خود می‌گفتم خب حالا مرحله بعد قرار است چه مقامی وارد داستان شود. اول با فرمانده پایگاه داستان شروع شد، بعد پلیس را گرفتند، بعد مامور امنیتی را گرفتند! با خودم گفتم بعد از این دیگر باید شخص اول کشور بیاید! جالب اینکه آن هم آمد، نامه‌اش رسید و بعد هم به حاج‌قاسم رسید که بازهم انگار حرفش شنیده نمی‌شود!» قوچانی در ادامه خطاب به تهیه‌کننده فیلم گفت: «شما هنر کرده‌اید و فیلم مهمی ساخته‌اید؛ فیلمی که می‌توانست مقاله‌ای در یک روزنامه هم باشد، اما اگر مقاله می‌شد، احتمالا روزنامه توقیف می‌شد! من درد این فیلم را درک می‌کنم، اما معتقدم آنچه در روایت آن وجود دارد، یک آنارشیسم کور است که حرف فیلم را به ضد خودش تبدیل می‌کند. دردناک‌ترین لحظه فیلم جایی که یک سردار که نماد حاج‌قاسم است و می‌دانیم در میدانی دیگر باید انگلیس را شکست دهد، وارد میدان می‌شود و حتی شریک سیستم می‌شود! انگار شما قهرمان خودتان را هم دارید زیر سوال می‌برید.»
این روزنامه‌نگار اصلاح‌طلب افزود: «من حرف فیلم را درک می‌کنم. من فساد و آقازادگی را درک می‌کنم و به‌نوعی با شما همدل هستم. اما ایراد فیلم همان‌جایی است که شما آن را نقطه قوت می‌دانید. این فیلم اگر می‌خواهد آژانس شیشه‌ای زمانه خود بشود، قهرمانش نباید برای خودش بجنگد. در آژانس قهرمان فیلم برای خودش نمی‌جنگد. شما بسیج را تبدیل به همان مفهومی کرده‌اید که در فیلم مطرح می‌کنید؛ یعنی یک گروه تروریستی، اما چرا این‌گونه کردید؟ شما از یک مطالبه بحق یک سرگشتگی خلق کرده‌اید که آن سرگشتگی شما را به این نقطه رسانده است. اگر می‌خواهید سوال جدی مطرح کنید، این است که چرا همه آنهایی که به‌عنوان ریش‌سفید در فیلم در مقابل این کاراکترها قرار گرفته‌اند، کارهایی را می‌کنند که یک حکومت غیردینی هم می‌کرد.»
قوچانی در ادامه گفت: «معتقدم باید از نمایش این فیلم به‌صورت محکم دفاع کرد و باید از آقای انتظامی دعوت کرد به تماشای آن در جمع بنشیند، اما باید به همان اندازه هم آن را نقد کرد.»
بعد از نقدهای تند و صریح مسعود فراستی و محمد قوچانی درباره «دیدن این فیلم جرم است»، رضا زهتابچیان کارگردان فیلم با انتقاد از قیاس فیلمش با فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا گفت: «این فیلم هیچ ربطی به «آژانس شیشه‌ای» ندارد. در مبنا، رویکرد و نظام ارزشی، فیلم «دیدن این فیلم جرم است» به‌کل متفاوت از فیلم استادم ابراهیم حاتمی‌کیا است. آنجا مردم گروگان گرفته می‌شوند، اینجا مسئولان. آنجا قصه در یک بنگاه بخش خصوصی روایت می‌شود، اینجا در یک پایگاه بسیج. آنجا صحبت از تحویل گرفتن رزمنده‌هاست، اینجا صحبت از اجرای عادلانه قانون است. اینها همه محصول ذهن جامعه سیاست‌زده ما است. ۱۳ سال پیش نه برجام و نه نامی از آتش به‌اختیار مطرح بود، اما داستان این فیلم همین بود.»
مسعود فراستی در بخش پایانی نشست در پاسخ به سوال مجری درباره ابهام در شرایط اکران عمومی «دیدن این فیلم جرم است» گفت: «با صدای بلند هم اینجا و هم در تلویزیون از اکران این فیلم دفاع خواهم کرد. من از سلامت و آرمان‌گرایی و اعتراض تیم سازنده فیلم دفاع می‌کنم، اما از فیلم‌شان دفاع نمی‌کنم. متاسفم که این فیلم بد است. خوشحال می‌شدم اگر فیلم قابل‌دفاعی بود. این فیلم سالم است و در برابر آشغال‌هایی مثل «مطرب» آن را روی سرم می‌گذارم. این آدم‌ها مساله دارند، در مقابل آدم‌هایی که در این سینما اساسا ماقبل مساله‌اند و دغدغه‌شان این است که فیلم‌شان در جریان اعتراض مردم فروشش آسیب دیده است! اینقدر وقیح هستند و قطعا فیلمی مانند «دیدن این فیلم جرم است» قابل‌قیاس با آثار این افراد نیست.»

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.