به گزارش اشراف، روزنامه ایران در بخشی از سرمقاله امروز خود با اشاره به مساله این روزهای مهریه در جامعه ایران، نوشت: مهریه که در گذشته عامل بقا و دوام خانواده بود، اکنون به عامل ناپایداری آن تبدیل شده است. مهریه در ساختار خانواده سنتی کمابیش بهمنزله پولی بود که مرد به ازای سلب آزادی زن میپرداخت. زنی که حق انتخاب شغل، تحصیل، خروج از خانه و حق حضانت، حتی طلاق و خیلی از حقوق دیگر را نداشت. طبیعی است که این آزادیها را به ازای مهریه میفروخت ولی با مرور زمان و با افزایش تحصیلات زنان و توسعه اقتصادی و اجتماعی، زنان در موقعیتی قرار گرفتند که نمیتوانستند این آزادیها را با چیز دیگری معاوضه کنند، بنابراین باید در یک ازدواج برابر حقوقی وارد میشدند.
در ادامه این مطلب آمده است: این اتفاق ابتدا برای زنان طبقات میانی و بالای جامعه رخ داد ولی وزن زنان و خانوادههای سنتی بیشتر بود. در نتیجه صدای زنان طبقات متوسط و مرفه بالاتر بود و اعتراض کردند. پس از انقلاب حکومت متوجه شد که با الگوهای ازدواج سنتی نمیتوان مسأله را حل کرد، در اولین گام برخی شروط ضمن عقد را اضافه کردند تا موازنه برقرار شود ولی کمکم معلوم شد که این مسأله کارساز نیست. مشکل مهم این بود که زنان خواهان برابری در حقوق بودند، ولی در عین حال مهریه را نیز میگرفتند و چون تورم شدید بود، از دریافت و تعیین ریال به سکه رسیدند، چون مهریه بیمعنا شده بود، حالت فانتزی پیدا کرد. در خانواده سنتی مهریه امری واقعی بود و حتی در زمان ازدواج آن را میگرفتند. مثل باغ و خانه و… ولی در ازدواجهای جدید گفتند مهریه را کی داده کی گرفته، پس ارقامش فانتزی شد و مثلاً ۱۳۶۴ سکه طلا به مناسبت سال تولد عروس خانم! حتی برخی ۱۹۸۵ را ملاک گرفتند و خدا رحم کرد که تاریخ شاهنشاهی حذف شده بود و الا ۲۵۴۴ سکه مهریه تعیین میکردند.
این روزنامه افزوده است: تعارضات داخل خانواده بیشتر و بیشتر میشد و مهریه عندالمطالبه ابزار دست خانمها شد و به اجرا گذاشتن آن همان و به زندان رفتن مرد همان. اکنون هم که قیمت سکه در مدت کوتاهی ۴ برابر شده است و کسی که فقط ۵۰۰ سکه مهریه گرفته، چیزی حدود ۲ میلیارد باید بپردازد و اگر فقط ماهی یک سکه بخواهد بدهد، تا ۴۰ سال دیگر، ماهانه به قیمت امروز حدود چهار و نیم میلیون تومان باید بپردازد! بقای خانواده را به دست امواج نامرئی اقتصاد و تورم دادن، خطرناک است.
روزنامه ایران در این سرمقاله خاطرنشان کرده است: کوششهای بیهودهای برای حفظ مناسبات و الگوی سنتی خانواده صورت میگیرد؛ کوششهایی که نه تنها نتیجه مثبت ندارد، بلکه نتایج منفی هم دارد و در خانوادههای جدید که متحول شده است، بقای روابط پیشین جز زیان و تخریب نتیجه دیگری ندارد. باید یک بازنگری کلی به حقوق زنان و خانواده صورت گیرد. این مشکل منحصر به حوزه خانواده نمیشود بلکه در بیشتر حوزههای اجتماعی ، فرهنگی ، سیاسی و اقتصادی هم وجود دارد. تداوم این وضعیت بسیار خطرناک و زیانبار است. آیا امیدی هست که: «مردی از «خویش» برون آید و کاری بکند؟»
منبع: فارس
https://eshraf.ir/?p=2693