به گزارش اشراف،یکی از معضلاتی که این روزها گریبان نشر ایران را گرفته و نیاز به این است که خیلی دقیق به علاج آن بپردازیم، ترجمه کتابهایی است که بدون تعامل با ناشران خارجی به بازارهای ایرانی تزریق میشود و نشر کشور را به نوعی زیر سوال میبرد.
اگر بخواهیم پایگاهی برای نشر خود تعریف کنیم میتوانیم اینطور بگوییم که نشر کشور فرآیندی را طی کردهاست که بعضی از دلایل این فرآیند باعث کاهش و تقلیل جایگاه نشر کشور در حوزه بینالملل شدهاست.
دلیل عمده این مساله این است که کتابهایی را وارد بازار نشر ایران میکنیم که از ناشر خارجی آن کتاب، اجازه نگرفته یا تعاملی با او نشدهاست. درست است که هنوز به کنوانسیون برن نپیوستیم، اما میتوانیم نقاط ضعف این قرارداد بینالمللی را عنوان و شرایط خود را برای پیوستن به آن بیان میکنیم تا در نتیجه آن جامعه بینالملل این دیدگاه را نسبت به ما نداشتهباشد که نمیخواهیم زیر بار این مسئولیت برویم.
زیرا این فقدان جایگاه نشر کشور را تقلیل داده و آسیب جدی به نشر کشور زدهاست. در حالی که به سادگی میتوانیم این مساله را کنترل کنیم.
برای نشر کتاب در داخل کشور قوانینی داریم که از جمله آنها لزوم دریافت فیپا و مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است. ناشر ملزم است اگر بخواهد کتابی را در ایران منتشر کند، با وزارت فرهنگ و ارشاد وارد تعامل شود و کتاب را ارئه کند.
پس از آن گروهی کتاب را مطالعه و بر اساس استانداردها بررسی میکنند و اگر کتاب استانداردها را داشت، حق چاپ پیدا میکند. این روند را اگرچه ممکن است نقدهایی بر آن وارد شود، پذیرفتیم و انجام میدهیم.
اما چرا برای کتابهایی که از دیگر کشورها میآید تا این اندازه دقت خود را افزایش ندادیم؟ چرا برای کتابهایی که از دیگر کشورها میآید، قرارداد، آییننامه و پروتکل نداریم؟ یا اگر چنین قوانینی وجود دارد، چرا به عنوان ناشر از آن بیاطلاع هستم.
کافی است در آییننامهای که مخصوص بررسی کتابها است دو موضع را بگنجانیم: نخست اینکه کتابهایی که از خارج از کشور وارد میشود نیازمند قراردادی است که میان ناشر ایرانی و خارجی به ثبت رسیدهباشد.
در این روش ناشر ایرانی موظف میشود به اینکه هنگامی که میخواهد کتاب ترجمه را در ایران منتشر کند، قراردادش را ضمیمه درخواستش برای دریافت مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کند. وزارتخانه میتواند این را جزو الزامات کتاب مورد ترجمه قرار بدهد.
این موضوع باعث جلوگیری از ورورد کتابهای ترجمه نمیشود؛ فقط مسیر آن را قانونیتر میکند. ناشری که کتابهای خارجی وارد ایران میکند لازم نیست نگران شود که مسیرش دشوار خواهدشد. در حقیقت تنها چیزی که ناشر برای ترجمه یک کتاب نیاز دارد مجوز نشر از ناشر اصلی است.
دومین اتفاق این است که در حقیقت در بخش بینالملل نشر خود کمک میکنیم و به آن جایگاه و شخصیتی میدهیم که قانونمدار است و به حقوق دیگران احترام میگذارد. این روزها هم این قوانین را در داخل داریم و اگر بخواهیم کتابی را از ناشر دیگر منتشر کنیم، باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای این اقدام مجوز دریافت کنیم. این اقدام جدید نیست و طبق آییننامه رفتار میکنیم.
باید توجه داشت در نتیجه این اقدامات سرعت انتقال مفاهیم ایرانی در جهان افزایش پیدا میکند، زیرا شرایط به شکلی شدهاست که برخی از ناشران خارجی از تعامل با ایرانیها واهمه دارند. در طول فعالیتم بارها به این مساله برخورد کردم و اگر به این بخش توجه ویژهای داشتهباشیم میتوانیم اقدامات خوبی در فضای نشر بینالملل ارائه کنیم.
در آخرین جلسهای که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی داشتم، یکی از مسئولان گفت که پروتکلی را به قوه قضاییه و مجلس ارائه کردند تا مورد بازنگری قرار بگیرد و اصلاح شود. امید است که این اقدامات زودتر انجام شود. این در حالی است که نیاز به تصویب قانون نداریم. تنها اقدامی که لازم است انجام شود، این است که باید وزارتخانه دستور رسیدگی به این موضوع را بدهد، زیرا این موضوع را مجلس وقت تصویب کردهاست. اگر این قرارداد و آییننامه ایجاد شود این بخش میتواند سامان بیشتری به شرایط ناشران فعال در حوزه بینالملل بدهد.
در نتیجه اگر کسی بخواهد در این بخش بدون اجازه اثری را منتشر کند، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میتواند خود را از این مساله مبرا کند، زیرا آنها آییننامه دارند و ناشر طبق این آییننامه عمل نکردهاست.
این از بخشهایی است که اگر دولت شجاعت لازم را به خرج بدهد و به آن بپردازد، یک یادگاری بسیار خوب برای نشر کشور خواهدبود. البته این اقدام موجب نارضایتی بسیاری از ناشران خواهدشد.