به گزارش اشراف- یعقوب شیدایی، روز گذشته و همزمان با سیامین سالگرد تاسیس اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان، رستمی رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاههای سراسر کشور با حضور در نشست اعضای این اتحادیه دانشجویی در دانشگاه علوم و تحقیقات پیامی را از جانب رهبر انقلاب خطاب به تشکلهای دانشجویی قرائت کرد. پیام شفاهی رهبر انقلاب خطاب به تشکلهای دانشجویی به شرح زیر است: «اولا سلام من را به آنان برسانید، ثانیا بگویید امروز بیشتر از همیشه کشور به عنصر مومن حزباللهی احتیاج دارد. هرچه میتوانند روی مبانی پافشاری کنند.»
توجه به جریان دانشجویی و در میان آنها به صورت ویژه به تشکلهای فرهنگی و سیاسی که نماد بارز آن ارسال پیامهای نوبهای به این تشکلهاست، از آن رسمهای قابلتوجه و خاص رهبر انقلاب است که علاوه بر نشان دادن توجه ویژه رهبری به عنوان بالاترین فرد در انقلاب و ساختار حاکمیت به قشر جوان و دانشگاهی کشور، در برهههای مختلف نقش هدایت و به نوعی استانداردسازی حرکت آنها را نیز ایفا میکند.این پیام رهبر انقلاب نیز همین نقش را برعهده دارد چنانکه دیگر پیامهای رهبری در ادوار مختلف نیز همینگونه بوده است.
در مورد این آخری، هرچند پیام کوتاه است اما مشخص است که دوباره رهبری جریان دانشجویی و اعضای تشکلها را نیروهای مهم، پیشبرنده و قابلاتکای کشور دانستهاند و البته مطابق آنچه در بیانیه گام دوم ذکر شده بود، اینبار هم برای دچار نشدن انقلاب به سرنوشتی مشابه سرنوشت دیگر انقلابهای تاریخ معاصر، از نیروی محرکه کشور که حالا نسلهای چهارم و پنجم هستند، خواستهاند که به مبانی انقلاب توجه کرده و بر همان اصول ۴۰ سال پیش تمرکز و پافشاری کنند.
مراجعه به حدود ۲۰ پیام رهبر انقلاب به تشکلهای دانشجویی گویای این است که رهبری در ادوار مختلف علاوه بر اینکه براساس مقتضیات روز نکاتی را به دانشجویان یادآور شدهاند، همواره بر چند محور مهم تاکید داشته و به اصطلاح از آنها عبور نکردهاند.
اولین مساله این است که رهبری همواره و در قریب به اتفاق پیامها، پس از تاکید به مجاهدت و کوشش بیشتر در علمآموزی و نظم در امور، از دانشجویان خواستهاند به افزایش ایمان و تذهیبنفس توجه کنند. انذار از عدم توجه به خودسازی و غرق شدن در مسائل سیاسی روز از آن دست نکاتی است که نقش پررنگی در تاکیدات رهبری داشته است. کلیدواژه «فهم درست دینی» و «ایمان روشنبینانه» برای مقابله با «تردیدافکنی در مبانی اسلام و انقلاب» که در برهه سالهای پایانی دهه ۷۰ و یکی از پیامهای رهبری در سال ۸۰ آمده، عینا مشابه همان چیزی است که در سال ۹۸ به دانشجویان گفته شده است.
مساله دوم، فهم سیاست و فرهنگ و به اصطلاح داشتن تحلیل سیاسی است، اهدافی که به نظر میرسد به نحوی از انحا در هرکدام از پیامهای رهبری آمده است. در مقاطع مختلف تاکید بر ایجاد و تقویت چنین ویژگی مهمی در سازمان فکری دانشجویان، به منظور شناخته شدن برنامه و مسیر حرکت دشمن عنوان شده و رهبری آن را از ضروریات فعالیت تشکلهای دانشجویی دانستهاند. برای مثال حتی یکبار در ابتدای دهه ۸۰ رهبر انقلاب در یکی از پیامهای خود با تذکر این مساله تاکید میکنند که «امروز افراد دیرباور را نیز به دغدغه افکنده است و کسانی که دیروز هشدار در برابر شبیخون فرهنگی را جدی نمیگرفتند، امروز آن را به چشم خود میبینید.»
مساله سوم بصیرت است، مرتبه متعالی داشتن تحلیل و فهم در سیاست، فرهنگ و ….. در این مورد باید گفت که در پیامهای مربوط به دهه ۷۰ رهبری بیشتر از واژههایی چون «ژرفاندیشی» و «ارتقای فکری دانشجویان در زمینه فرهنگ و سیاست» استفاده شده و بعدها واژه «بصیرت» به عنوان یک کلیدواژه با مفهوم گستردهتر جای این دست عبارات را گرفته و بیشتر به کار رفته است. در میانه دهه ۸۰ و بعد از آن این کلیدواژه از پرتکرارهاست و به نوعی ضامنی برای عبور سالم از فتنهها و چالشهایی است که انقلاب را درگیر خود کرده است. «شما افسران جوان جنگ نرم هستید و عرصه جنگ نرم، بصیرتی عمارگونه و استقامتی مالکاشتروار میطلبد؛ با تمام وجود، خود را برای این عرصه آماده کنید.» نمونه مشخصی از این مساله است که در پیام رهبری در ابتدای دهه ۹۰ به چشم میآید.
مساله چهارم عدالتخواهی است که البته نه تنها در پیامها که به صورت مشخص در تمامی سخنرانیها و دیدارهای رهبری با دانشجویان به چشم میآید و تاکیدات ویژهای هم روی آن شده است. در این موضوع میتوان اشاره کرد که اولا رهبری کارویژه انقلاب که همان بسط مساله عدالت است را ازجمله تکالیف و مسئولیتهای اصلی تشکلهای دانشجویی میدانند و ثانیا برای آن بایدها و نبایدهایی مدنظر دارند که به دفعات بر آنها تاکید کردهاند. از یکسو عدالت، معنویت و عقلانیت را رهبری سه شعار اصلی و سه ضلع هویتی انقلاب میدانند و آن را عینا برای تشکلهای دانشجویی هم مفروض دانستهاند و از سوی دیگر آیتالله خامنهای تاکید دارند که نباید «کسانی با انگیزههای دیگر، این شعار حق (عدالتخواهی) را ابزار کنند و ثانیا نباید به نام عدالتطلبی، حرکتی غیرمنصفانه از سر جهل یا غفلت انجام گیرد.»
«مسابقه رفاه میان مسئولان» اعتراض علنی و مطالبه عدالتخواهی
خیلیها میگویند که عباراتی چون «عدالتخواهی لب انتظار ما از دانشجویان است» تکلیف جریان دانشجویی را برای همیشه مشخص کرده است، اما باید گفت که این دست تاکیدات رهبر معظم انقلاب نسبت به خط و عمل جریان دانشجویی، علاوهبر تاثیر در سرنوشت کشور از یکسو و هدایت جریان دانشجویی از سوی دیگر، باعث شکلگیری یک اتحادیه هم شده است. جنبش عدالتخواه دانشجویی محصول توجه دانشجویان به این مطالبه رهبر انقلاب است. این اتحادیه دانشجویی، جوانترین تشکل دانشجویی است که این روزها ظهور و بروز زیادتری نسبت به گذشته دارد. نسلهای قدیمیتر آن این روزها در صداوسیما مسئولیت تولید چند برنامه تلویزیونی را دارا هستند و همچنین با ایستادن کنار برخی افراد دیگر، فکر حضور در انتخابات مجلس را هم در سر دارند.رهبر معظم انقلاب اسلامی اما در سال ۸۱ پیام مهمی خطاب به دومین همایش سراسری «جنبش دانشجویی؛ گذشته، حال و آینده« ارسال کردند که نهتنها موجب شکلگیری یک اتحادیه دانشجویی شد که گفتمان غالب سیاسی در کشور را نیز با یک شیفت پارادایمی وارد مساله جدید و مهمی کرد که سرنوشت کشور را دگرگون ساخت. آن روزها شرایط اجتماعی حاصل از دوران سازندگی با تداوم مسیر دو دولت هاشمیرفسنجانی توسط دولتهای اصلاحات، نسبت به مساله تبعیض و فساد حساستر از همیشه شده بود و موج عدالتخواهی بیشتر از همیشه بهعنوان یک مطالبه عمومی در میان مردم شکل گرفته بود و البته نتیجه آن هم به سرعت در جریان انتخابات مجلس هفتم و بعد در انتخابات ریاستجمهوری نهم خود را نشان داد، چنانکه در آن روزها مبارزه با تبعیض و فساد یک شعارمحوری میتینگهای سیاسی بود و همان هم در انتخابات غالب شد.در سال ۸۱ پیام رهبر معظم انقلاب به همایش یادشده که توسط حجتالاسلام صدر قرائت شد و در آن با کلید واژه «مسابقه رفاه میان مسئولان» اعتراض بزرگ و علنی به رفتارهای مسئولان وقت در دولت بود، از آن پیامهای مهم و تاثیرگذار در سرنوشت کشور و جنبش دانشجویی است که مشروح آن اینچنین است:
بسماللهالرحمنالرحیم
جوانان و دانشجویان عزیز
در این گردهمایی دانشجویی مجموعههای متعددی از دانشجویان شرکت کردهاند. این نقطه روشن دیگری است که جذابیت طبیعی گردهماییهای دانشجویی را مضاعف میسازد.دانشجوی متعهد و آگاه از پیش از انقلاب تاکنون همواره در جستوجوی مهمترین مسائل جاری کشور بوده است. او باانگیزه آگاهی و نشاطی که لازمه محیطهای دانشجویی است در پی آن است که آرمانهای والا و تعهدآور خود را در پیگیری این گونه مسائل جستوجو کند و در راه تحقق آن گام نهد. این نیز خصوصیت طبیعی دیگری برای محیطهای دانشجویی است.امروز سرآغاز فهرست بلند مسائل کشور مساله عدالت است. دانشجوی جوان اگرچه خود برخاسته از قشرهای مستضعف جامعه هم نباشد، به عدالت اجتماعی و پر کردن شکافهای طبقاتی به چشم یک آرزوی بزرگ و بیبدیل مینگرد. این احساس و انگیزه در دانشجو پر ارج و مبارک است و میتواند پایه قضاوتها و برنامههای عملی او برای حال و آینده باشد. اگر عدالت ــ عدالت واقعی و ملموس و نهفقط سخن گفتن از عدالت ــ آرزو و آرمان و هدف برنامهریزیهاست، پس باید هر پدیده ضدعدالت در واقعیات کشور مورد سوال قرار گیرد. مسابقه رفاه میان مسئولان، بیاعتنایی به گسترش شکاف طبقاتی در ذهن و عمل برنامهریزان، ثروتهای سربرآورده در دستانی که تا چندی پیش تهی بودند، هزینه کردن اموال عمومی در اقدامهای بدون اولویت، و به طریق اولی در کارهای صرفا تشریفاتی، میدان دادن به عناصری که زرنگی و پررویی آنان همه گلوگاههای اقتصادی را به روی آنان میگشاید و خلاصه پدیده بسیار خطرناک انبوه شدن ثروت در دست کسانی که آمادگی دارند آن را هزینه کسب قدرت سیاسی کنند و البته با تکیه بر آن قدرت سیاسی اضعاف آنچه را هزینه کردهاند، گرد میآورند. اینها و امثال آن نقطههای استفهام برانگیزی است که هر جوان معتقد به عدل اسلامی ذهن و دل خود را به آن متوجه مییابد و از کسانی که مظنون به چنین تخلفاتی شناخته میشوند پاسخ میطلبد و همچنین در کنار آن از دولت و مجلس و دستگاه قضایی عملکرد قاطعانه برای ریشهکن کردن این فسادها را مطالبه میکند.
امروز این مهمترین و مطرحترین مساله کشور ماست و نسل جوان دانشجوی متعهد و مومن نمیتواند نسبت به آن بیتفاوت بماند.
توفیقات همگان را از خداوند متعال خواستارم.
والسلام علیکم و رحمتالله
سیدعلی خامنهای ۶ آبان ۱۳۸۱
باید گفت که شکلگیری جریان جنبش عدالتخواه بعد از این پیام و از به هم پیوستن برخی گروههای دانشجویی که عموما پیشتر عضو بسیج دانشجویی بودند، انجام گرفت.
غارت فرهنگی دشمن مساله اصلی دانشگاه
پیام رهبر انقلاب به نخستین نشست سالیانه دفتر تحکیم وحدت بعد از انشقاق تشکیلاتی این مجموعه در سال ۸۰ اهمیتی دوچندان داشت. این تشکل یکبار دیگر هم در سال ۷۸ و چهار ماه بعد از حوادث کوی دانشگاه، انشقاق را تجربه کرده بود. انشقاقی که در آن تعدادی از دفاتر انجمنهای اسلامی دانشجویان، به دلایلی چون نوع نقشآفرینی این اتحادیه دانشجویی در بحران کوی دانشگاه، از آن خروج کرده و اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل را پدید آوردند.به فاصله دو سال بعد، دفاتر باقیمانده در این اتحادیه دانشجویی بار دیگر نتوانستند بر سر اصول و چارچوبهای مشترک با هم کنار بیایند و با اوج گرفتن این اختلافات، دو طیف علامه (با گرایشهای رادیکال و زاویهدار با نظام) و شیراز (طیف سنتی)، هریک متشکل از تعدادی از دفاتر با یکدیگر مرزبندی کردند.
نشست سالیانه دفتر تحکیم وحدت در سال ۸۱ که حالا طیف شیراز بهتنهایی نام آن را نمایندگی میکرد، از این منظر حائز اهمیت بود که این تشکل دانشجویی بهتازگی موجی از اختلافات درونتشکیلاتی را پشتسر گذاشته بود و نخستین نشست سالانه خود را برگزار میکرد.در چنین فضایی رهبر انقلاب دانشجویان عضو دفتر تحکیم وحدت را خطاب قرار دادند و ضمن بازخوانی مجموعه برکاتی که این تشکل از سالهای دور برای انقلاب به همراه داشته– ازجمله عملیاتی کردن آرزوهای امام درباره دانشجویان، ساماندهی و اعزام دانشجویان به جبههها و…- نسبت به انگیزههایی که همواره تلاش دارند این بخش از بدنه جنبش دانشجویی را از انقلاب و نظام جدا سازند، هشدار دادند.ایشان مثل بسیاری از پیامهای مشابه، مسئله اصلی را ورای این اختلافات، غارت فرهنگیای تلقی کردند که دشمنان، جوانان و بهویژه دانشجویان را در صف اول آن و بهعبارتی سیبل تهاجمات خود قرار دادهاند و یادآور شدند که تهی کردن این قشر از منابع نظری و معنوی مهمترین نقطه تمرکز آنهاست. موضوعی که بهطور ویژه آمریکا تلاش دارد با اتکا به آن، هزینه تهاجم نظامی را از دوش خود بردارد و با تهاجم نرم و شبیخون فرهنگی، جامعه ایرانی را از درون متلاشی سازد.رهبر انقلاب در این پیام که به نظر میرسید مخاطب آن فراتر از حاضران در نشست مذکور باشد، انتظار خود از جوانان و دانشجویان را خنثى کردن این شبیخون فاجعهبار و مقابله با تلاش دشمن برای غارت امید در این قشر عنوان کردند و از مجموعه تشکلهای دانشجویی فارغ از مرزبندیها و نامهایشان خواستار احساس کردن این بار مسئولیت بزرگ به دوش خویش شدند.
بسماللَّه الرّحمن الرّحیم
گردهمایى دفتر تحکیم وحدت براى اینجانب خاطرهانگیز است. آنچه در سالیان نخستین انقلاب در زیر این نام تحقق یافت، یکسره تاثیرگذار و در مواقعى تعیینکننده بود. این نام، فهرستى از ارزشهاى حقیقى انقلاب را در برابر چشم نگاه مىدارد: پایبندى جوانانه و پرشور به مبانى نظرى و عملى انقلاب، تشکیل صفوف مقدم در عملیاتى کردن آرزوهاى امام بزرگوار درباره دانشجویان، تاباندن نور امید به افقهایى که بیگانگان براى تیره جلوه دادن آن مىکوشیدند، افتخار و اعتزاز به مسلمانى و انقلابى بودن خویش و بالاخره سهیم شدن در تشکیل فهرست طولانى شهیدان انقلاب و جنگ تحمیلى. آنروز و امروز انگیزههاى شناخته و ناشناختهاى همواره خواستهاند این عنصر فعال و مفید را از انقلاب و نظام اسلامى جدا کنند. مراکز قدرت استکبارى نیز میل و اصرار خود را بر چنگ انداختن به ذهن و دل دانشجویان، امروزه آشکارتر از همیشه ابراز مىدارند.اکنون خط مقدم جبهه ظلم و استکبار در تهاجم به ملت انقلابى ایران و نظام جمهورى اسلامى عمله تبلیغ و بوقهاى فریب و نیرنگ است. این نیز امروزه دیگر حقیقتى آشکار است که همت زورگویان و قلدران آمریکایى بر غارت منابع نظرى و معنوى و تهیدست کردن ملت ایران از این پشتوانه اقتدار خویش است. این منابع همان ایمان و امید و انگیزه ملت ایران است و جوانان نخستین آماج این غارت فرهنگى هستند. نیت دشمن آن است که با اینکار هزینه تهاجم نظامى را از دوش خود بردارد و بدون آن به هدفهاى پلید خود دست یابد. اگر آنان در غارت امید و ایمان و انگیزه جوانان ما موفق شوند، سلطه دوباره آمریکا بر ایران حتمى و براى آنان بىهزینه است.آنچه از روح جوانى و دانشجویى انتظار مىرود، خنثى کردن جوانانه و شجاعانه این شبیخون فاجعهبار است. دفتر تحکیم وحدت و دیگر مجموعههاى دانشجویى باید این مسئولیت را به دوش خویش حس کنند. همت و اراده شما و تصمیم قاطعتان بر خسته نشدن از خباثتها و حماقتها، مهمترین سرمایه شماست. از خداى متعال کمک بخواهید و ارواح طیبه اولیاى خدا و شهداى راه حق را به مدد بطلبید و با استقامت در این راه به پیش روید و خدا با ما است. و َلَیَنْصُرَنّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُه.
والسلام علیکم و رحمهالله
سیدعلى خامنهاى۲۷ مرداد ۱۳۸۱
معرفتافزایی و ارتقای قدرت تحلیل سیاسی، پاسخ کوبنده به تلاشهای دشمن
چند ماه بعد از برگزاری هشتمین دوره انتخابات ریاستجمهوری و همزمان با تثبیت دولت دوم خرداد در فضای سیاسی کشور، بصیرتافزایی و ارتقای فکری دانشجویان در زمینه فرهنگ و سیاست، مهمترین ماموریتی بود که رهبر انقلاب در پیام خود به کنگره جامعه اسلامی دانشجویان برای فعالان دانشجویی درنظر گرفتند. ایشان با اشاره به تلاش روزافزون دشمن برای تسخیر پایگاههای فرهنگی کشور و زدودن باورهای اسلامی و انقلابی از جامعه و تردیدافکنی در مبانی اسلامی و انقلابی آن، معرفتافزایی و ارتقای قدرت تحلیل سیاسی جوانان و دانشجویان را امری ضروری و مهمترین پاسخ کوبنده برای بدخواهان برشمردند و یادآور شدند که اولویت شماره یک در این مقطع مقابله با همین شبیخون است. آیتالله خامنهای اثر انگشت دشمن در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی آن روزها که با هدف تغییر باورهای اسلامی و انقلابی در جریان بود را امری روشن و آشکار دانستند و تصریح کردند که فعالیتهای تشکلهای دانشجویی باید مبتنیبر این تحولات و متناسب با آنها طرحریزی و عملیاتی شود.
پیام به کنگره اتحادیه جامعه اسلامی دانشجویان در مشهد
بسماللَّه الرّحمن الرّحیم
جوانان عزیز گردهماییهایی که در آن، عنصر جوان دانشجو، باانگیزه ایمان و شور و احساس دینی، گرداننده و محور گفتوگو و تصمیمگیری است، از جمله مبارکترین گردهماییها برای حال و آینده کشور به شمار میرود.
دل بیآلایش جوان، هنگامی که با نور ایمان و فروغ اندیشه عالمانه روشن شود، گنجینهای الهی است که فرآوردههای آن، امروز و فردای کشور را بهرهمند میسازد. در مرحله کنونی، آنچه میباید پس از تحصیل علم، در صدر فعالیتهای دانشجویی قرار گیرد، ارتقای فکری دانشجویان در زمینه فرهنگ و سیاست است. امروز هیچکس نمیتواند انکار کند که فوریترین هدف دشمنان جمهوری اسلامی، تسخیر پایگاههای فرهنگی در کشور است. آنان درصددند به این وسیله، باورهای اسلامی و انقلابی را که اصلیترین عامل ایستادگی ملت ایران در برابر نظام سلطه استکباری است، از ذهنها و دلها بزدایند و باورهای سلطهپذیری و فرودستی در برابر غرب را بهجای آن بنشانند. تلاش آشکار از سوی واسطهها و دستنشاندگان امپراتوریهای زر و زور، در بسیاری از عرصههای فرهنگی برای تردیدافکنی در مبانی اسلام و انقلاب، امروز افراد دیرباور را نیز به دغدغه افکنده است و کسانی که دیروز هشدار در برابر شبیخون فرهنگی را جدی نمیگرفتند، امروز آن را به چشم خود میبینید. بیشک نخستین آماج این شبیخون، جوانانند، بهویژه آنان که در جاده دانش و فرزانگی قدم برمیدارند و آینده فرهنگی و سیاسی کشور در دست آنهاست. درست است که دشمن بهرغم تلاش و هزینه فراوان، نتوانسته است به محصول مورد نظر خود دست یابد، ولی به روشنی میدانیم که مهمترین پاسخ کوبنده بدخواهان، معرفت و ایمان روشنبینانه و قدرت تحلیل سیاسی است، و اینها همان است که تشکلهای دانشجویی شایسته همت گماشتن و پرداختن به آن میباشند. شما جوانان عزیز میتوانید اثر انگشت دشمن را در بسیاری از مسائلی که امروزه در فضای سیاسی و فرهنگی مطرح است، مشاهده کنید و نشانههای هدفمندی این مسائل و جریانات را بهسوی تغییر باورهای اسلامی و انقلابی ببینید. این واقعیت باید سمتوسوی فعالیتهای جامعه اسلامی دانشجویان و دیگر تشکلهای اسلامی دانشجویی را ترسیم کند. در این راه، آموختن دین و سیاست از انسانهای امین و آگاه و نیز رعایت پرهیزگاری و پارسایی در کار شخصی و جمعی، و البته کمک و راهنمایی طلبیدن از خداوند دانا و مهربان، خط روشن و مسیر بیضلالت است. از خداوند متعال توفیق همه شما را مسالت مینمایم.
والسلام علیکم و رحمهالله – سیدعلی خامنهای ۱۳۸۰.۶.۱۰
از این اصلاحات تا آن اصلاحات
پیام رهبر انقلاب به پنجمین نشست سالانه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل را به جرات میتوان یکی از مهمترین و راهبردیترین پیامهایی دانست که رهبر انقلاب در سالهای اخیر خطاب به دانشجویان صادر کردهاند. ایشان تلاش دانشجویان در آن مقطع برای زنده نگهداشتن شعارهای اساسی نظام اسلامی را ستودند و در یک مرزبندی شفاف، میان انگیزههای آنها برای اصلاح نظام اسلامی با شعارهای به ظاهر اصلاحطلبانهای که از سوی جریان غربگرا به افکار عمومی تزریق میشد، تمایز قائل شدند. فهم دقیقتر مضمون این پیام، بیش از هرچیز بازخوانی فضای سیاسی و اجتماعی کشور و بستر اجتماعی آن را که رهبر انقلاب، در آن فضا دانشجویان را خطاب قرار دادند، ضروری مینماید. تابستان سال ۸۳ را باید آغاز آخرین سال از عمر دولت اصلاحات تلقی کرد؛ دولتی که در طول استقرار آن بسیاری از اصول و آرمانهای انقلاب زیر ضرب عملیات روانی و رسانهای جریانی قرار گرفت که رهبر انقلاب از آن تحت عنوان «غفلتزدگان روشنفکرنما» یاد کردند؛ جریانی که چکیده و ماحصل اقداماتش به تعبیر رهبر انقلاب خدمت به نظام سلطه و جفا در حق مردم و نظام اسلامی بود.بهطور طبیعی غرض در این گزارش بازخوانی کارنامه دولت اصلاحات و اقدامات پیادهنظام همسو با آن در عرصههای مختلف اجتماعی، فرهنگی و سیاسی نیست و شرح آن از حوصله متن پیشرو خارج است.
کلیدواژه اصلاح و تلاش برای حرکت به سمت آن را باید مهمترین نقطهعطف این پیام تلقی کرد؛ کلیدواژهای که جریان دانشجویی، آن را در چارچوب زدودن پیرایهها و حرکت به سمت کمال انقلاب اسلامی تفسیر میکرد و جریان سیاسی حاکم، لااقل در طیفهای رادیکال خود با توسل به آن درصدد تغییر هویت نظام و استحاله آن برآمده بود.مروری بر مواضع ساختارشکنانه نظیر لزوم محدود شدن دین در برابر آزادی در صورت قرار گرفتن آنها دربرابر هم، قابلانتقاد دانستن قرآن، لزوم جدایی دین از سیاست، لزوم توقف احکام کیفری اسلام نظیر قصاص و اعدام و عامل خشونت تلقی کردن آنها، تاکید بر ممانعت تفکر شیعی از دموکراسی و… و مجموعه اقداماتی چون نگارش نامه جام زهر، تحصن نمایندگان و استعفای دستهجمعی مدیران دولتی، دامن زدن به غائله کوی دانشگاه و… در کنار فضایی که پروپاگاندای تبلیغاتی این جریان به افکار عمومی تحمیل میکرد، میتواند قدری به شرایط سیاسی و اجتماعی آن روزگار نور بتاباند و مقصود از تلاش طیفهایی از گروههای سیاسی برای تغییر در ماهیت و ایدئولوژی نظام سیاسی را بیش از پیش روشن سازد.
بسمه تعالی
«جناب آقای قمی، به این جوانان عزیز سلام مرا ابلاغ فرمایید. از خداوند متعال سپاسگزارم که این شور و همت مومنانه را برای زنده نگهداشتن شعارهای اساسی این دوره از حیات نظام اسلامی، به جوانان نخبه ما ارزانی داشته است.چه فاصله ژرفی است میان این دلهای روشن و نیتهای پاک، که اصلاح و اکمال نظام اسلامی را هدف خود ساختهاند با غفلتزدگان روشنفکرنمایی که در خدمت به نظام سلطه خشن و مسلح استکباری، مردم و نظام مردمی خویش را آماج تهمت و نیرنگ و جفای خود قرار میدهند.»
سیدعلی خامنهای
۱۸ شهریور ۸۳
https://eshraf.ir/?p=5432