اشراف – شاهرخ صالحی کرهرودی: هر حادثه، در دل خودش، هم به نیاز به اطلاعرسانی دارد و هم مستندنگاری برای حوادث بعدی؛ هم افراد درگیر حادثه باید بدانند کجای کار قرار دارند و هم آیندگان باید بدانند که حادثه چه شد و به کجا رسید تا در ماجراهای بعدی، آمادگی بیشتری داشته باشند. یکسال پیش باشگاه آموزش و رسانه متولد شد تا همه «باور» کنند حادثه، تمام نمیشود؛ هر حادثهای که تمام میشود، شروعی برای یک آمادگی برای حوادث بعدی است و این آمادگی میسر نمیشود جز با اطلاعرسانی درست از حادثه فعلی و مستندنگاری دقیق برای درس آموزی در حوادث بعدی.
اگرچه ایران کشور حادثهخیری است و علیرغم وقوع حوادث متعدد در طول سالیان متمادی، همچنان با وقوع هر حادثه یا بحران بزرگی در کشور، مردم و مسئولان غافلگیر میشوند. بخشی از این غافلگیری، عدم توجه به مشکلات پیش آمده در حوادث قبلی و تلاش برای رفع آنهاست. برای توجه به مشکلات قبلی، باید مستندات دقیقی از اقدامات وجود داشته باشد و بر اساس آن بتوان به تحلیلهای دقیقی رسید. ضمن اینکه، اطلاع رسانی درست و شفاف، مانع از گیج شدن و سردرگمی مردم و نیروهای درگیر امداد است. وقتی این دو منظر، کنار هم قرار گیرد؛ اهمیت حضور تیمهای مستندسازی و اطلاع رسانی در صحنههای بحران، بیش از پیش قابل توجه میشود.
با چنین نگاهی، پس از چندین سال، تجربههای موفق، ناموفق و رها شده، بالاخره باشگاه آموزش و رسانه (باور) در جمعیت هلالاحمر شکل گرفت تا بتواند یک مسیر تعاملی و ارتباطی دو طرفه را در حوادث، بحرانها و پیشامدهای عمومی ایجاد کند. این مسیر تعاملی، از یک سو بر توانمندسازی داوطلبان تاکید داشته و از سوی دیگر، بر ارتباط موثر با جوامع مخاطب تاکید دارد. در این مسیر، داوطلب هوشیار، آگاه و آموزش دیده، میتواند در موقع حادثه – اعم از اینکه حادثه محلی باشد یا حادثه ملی – چه واکنشی را در لحظه حادثه و زمانهای پس از آن از خود بروز داده و در کنار اینها، چگونه با مخاطبان جوامع حادثه دیده ارتباط موثر برقرار کند. در این مدل، هم اطلاعرسانی زمان بحران مبتنی بر یک آموزش مستمر و تمرین شده قبلی است و هم مستندسازی و مستندنگاری رویدادها، شرایط بهتری را پیش روی آیندگان قرار میدهد.
واقعیت این است که در طول سالیان متمادی، هیچ رویکرد منظم و مستمری در خصوص اطلاع رسانی و مواجهه با حوادث در کشور وجود نداشته است؛ از حوادث جنایی و شهری گرفته تا بحرانهای بزرگ ملی. حالا در «باور» نیروهای داوطلب با هر گرایش، تخصص، سن و جنسیتی، آموزش میبینند تا هم خودشان را تقویت کنند و هم در زمان بحران، بازوی اطلاع رسانی صحیح در جامعه باشند. از سوی دیگر، ابزار رسانه، فرصتی در اختیار اعضای «باور» هست تا بدانند با چه کسی، در چه سطحی و با چه رویکردی ارتباط موثر برقرار کرده و از این ارتباط، جهت کمک به ساماندهی امداد در شرایط بحرانی کمک کنند. مستندسازی تمام این اقدامات نیز با استانداردهای بهتری نسبت به گذشته صورت میگیرد تا بتوان در حوادث بعدی، اوضاع را به صورت مستمر ارتقا داد. کشوری که روزانه، ماهانه و سالانه در معرض مخاطرات مداوم قرار دارد؛ نیروهای آمادهای نیاز دارد تا هم در اطلاعرسانی و ارتباط موثر با مخاطبان و هم مستندنگاری تلاشها و اقدامات بتوانند موثر واقع شوند. «باور» یکسالی میشود که این جای خالی را پر کرده است و قرار است مسیر جدید هم در حوزه رسانه و هم در حوزه آموزش مواجهه بحران در کشور باشد. واقعیت این است که این ضعف، در بخشهای مهمی از حوزههای رسانهای کشور، اعم از خبرنگاری حوادث، خبرنگاری شهری، خبرنگار بحران و خبرنگاری جنگ وجود دارد. مسیری که در سه دهه پیش توسط کشورهای پیشرفته برای آموزش خبرنگاران جنگ و خبرنگاران بحران آغاز شده بود، اگرچه دیر، ولی آغاز شده است. حالا باید تلاش کرد تا این نهال، به درخت تناوری تبدیل شود که بروز و ظهور آنها در حوادث عادی، یک تغییر بزرگ در نحوه مواجهه با بحرانها را در کشور رقم بزند.
خبرنگار آموزش دیده، هم جان خودش را در بحران حفظ میکند و هم در نقش یک امدادگر توانمند، توانایی اقدام و امداد را در شرایط بحرانی را دارد؛ در عین حال میداند که در اصول اطلاعرسانی چه مسیری را طی کند و مخاطب را در معرض چه اخباری قرار دهد. سپس، از تمامی فرآیندهای امدادی با مستندنگاری تصویری و مکتوب، یک منبع ارزشمند را برای تدوین دستورالعملها و بازنگری در رویههای آتی در اختیار مدیران قرار میدهد. این مسیر، در جهت پیشگیری از حوادث و کنترل بحرانها یک نقطه طلایی محسوب میشود که نتایج خوبی برای کشور در پی خواهد داشت. باید به آینده «باور» داشت تا بتوان تغییر ایجاد کرد.