به گزارش اشراف به مقل از ایسنا، دکتر ابراهیم مقیمی، استاد دانشگاه تهران و عضو انجمن مخاطرهشناسی ایران با اشاره به زلزلههای ثبت شده در ۲۰ روز گذشته، گفت: یکسری لرزشهایی با قدرت کم ۲ تا ۳ ریشتر در گسلهای شرق تهران مانند گسل دماوند داشتیم و به دنبال آن زمینلرزههایی در گسل “اشتهارد” در شرق تهران نیز رخ داده است.
وی با بیان اینکه این لرزشهای کم در نهایت منتهی به زلزله ۵.۲ ریشتر در روز ۲۹ آذرماه شد، ادامه داد: علیرغم اینکه لرزشهایی داشتیم، ولی تاکنون رخداد لرزهای بزرگی را مشاهده نکردیم، ضمن آنکه گسل شمال تهران نیز در امتداد سطح گسلی “اشتهارد” و گسل “مشا” است؛ از این رو باید در این زمینه هوشیار باشیم که اگر بخواهد زلزله بزرگ دیگری رخ دهد، “گسل شمال تهران” خواهد بود.
مقیمی اضافه کرد: بر این اساس حرکت گسل شمال تهران در واکنش به لرزشهای پی در پی کم شدت شرقی مربوط به گسل مشا و پر شدت غربی مربوط به گسل اشتهارد خواهد بود.
استاد دانشگاه تهران، زلزله ۵.۲ ریشتر تهران را یک مانور طبیعی دانست و یادآور شد: باید از این فرصت در این جهت استفاده کنیم که بتوانیم تهران جدیدی را از اکنون تا ابد به لحاظ هوشیاری و آمادگی ایجاد کنیم.
وی با تاکید بر لزوم آمادگی کشور در برابر زلزله، افزود: آمادگی به معنی داشتن چادر، ذخایر و ملزومات نیست. بلکه آمادگی به معنی رعایت نظام مهندسی، توجه به زیر ساختها، توجه به مکانهای پایدار برای شهر، تراکم مناسب، توجه به سیستمهای هشداردهنده سریع و بالاخره واکنش سریع و مقاومسازی سازهها است.
این محقق ارتقای فرهنگ و دانش و وارد شدن به علوم جدید را از دیگر معانی آمادگی در برابر زلزله دانست و گفت: اگر با این دید آمادگی را معنا کنیم، میتوانیم مخاطرات زلزله را کاهش دهیم.
عضو انجمن مخاطرهشناسی ایران تاکید کرد: زلزله با انتخاب روشهای مهندسی جدید، محاسبات جدید و نظارت جدید بر ساخت و سازها، قابل مدیریت و کنترل است.
زندگی گسلها در کنار آتشفشان دماوند
مقیمی با اشاره به اثرات آتشفشان دماوند بر روی گسلهای اطراف آن، خاطر نشان کرد: آتشفشان دماوند کل گسلها را قطع کرده است و این پدیده جدید و محصول دوران کواترنری زمین است.
وی با بیان اینکه گسلها نسبت به آتشفشانها قدیمیتر هستند، گفت: آتشفشان دماوند ارتباط گسلی شرق و غرب البرز را قطع کرده است و زمانی که این گسلها قطع شدند، رفتارهای مستقلی پیدا کردند.
مقیمی با تاکید بر اینکه آتشفشان دماوند در قطع شدن گسلها موثر بوده است، ادامه داد: ولی باید تاکید شود ایجاد گسلها ربطی به پدیده آتشفشان ندارند و همچنان آثار مستقل گسلها حفظ شده است و شرایط استقلالی خود را دارند و آتشفشان ارتباط آنها را با یکدیگر قطع کرده است.
عضو هیات علمی دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران با تاکید بر اینکه آتشفشان دماوند ارتباط گسلها را با یکدیگر قطع کرده است، اضافه کرد: این امر موجب شده سطوح گسلی دفن شوند و در برخی موارد در مطالعات میدانی یکسری میکرو گسلهایی در لایههای سطحی دماوند مشاهده کردیم که این میکرو گسلها را نمیتوان در ارتباط با سیستم گسلی بزرگی که آتشفشان قطع کرده است، دانست.
وی با تاکید بر اینکه هنوز رفتارهای گسلهای قطع شده شناسایی نشده است، گفت: ما اطلاعات لازم را از رفتارهای گسلهایی که قطع شده در اختیار نداریم، ولی میدانیم این گسلها اتصالات پایهای با یکدیگر ندارند و بخش صفحهای آنها قطع شده است.
مقیمی، قاعده آتشفشان دماوند را ۴۰۰ کیلومتر ذکر کرد و گفت: در ناحیهای که آتشفشان دماوند پیدایش یافته است، ارتباط گسلی را هم میتوان قطع شده تلقی کرد، مگر در سطوح عمیق زمین.
این محقق دانشگاهی ارتفاع آتشفشان دماوند از سطح دریا را ۵ هزار و ۶۱۹ متر عنوان کرد و یادآور شد: این میزان سطح بیرونی این آتشفشان است و ممکن است ۴ تا ۵ هزار متر هم در درون زمین باشد؛ از این رو از عمق ۱۰ کیلومتری سطح دماوند ظهور پیدا کرده است و اگر زلزله در عمق ۳۰ کیلومتر رخ دهد میتواند این کوه را بلرزاند و آتشفشان آن را فعال کند.
فعالیت آتشفشانهای ایران
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه آتشفشانها معمولا بر روی سطح گسلی ایجاد نمیشوند، توضیح داد: الزامی وجود ندارد که تودههای آذرین به شکل آتشفشان و بر روی گسلها تشکیل شوند.
این محقق با بیان اینکه آتشفشانهای ایتالیا و ژاپن اغلب بر روی سطوح شکستگی ایجاد شدهاند، اضافه کرد: در ایران آتشفشانهای فعال نداریم، ولی این آتشفشانها فعالیت گاز زایی دارند و آثار و شواهد فعالیت در آنها مشاهده میشود، ولی هنوز به مرحله تکامل و بلوغ نرسیدهاند.
مقیمی با تاکید بر اینکه فعالیت آتشفشانها با زمینلرزه ناشی از حرکت گسلها همراه نیست، خاطر نشان کرد: انفجار آتشفشان ممکن است زمینلرزه ایجاد کند؛ ولی خود آتشفشانها توان لرزهزایی ناشی از ایجاد حرکت در گسلها را ندارند.
به گفته وی، اگر آتشفشانها انفجاری داشته باشند، میتوانند زمینلرزه ایجاد کنند، ولی این زلزله ناشی از گسل خاص نخواهد بود؛ اما میتواند زمینلرزه ناشی از تجمع ماگما و گازها در درون زمین باشد که همانند دیگ زودپز منفجر میشود.
درسهایی که زلزله ازگله کرمانشاه به ما گوشزد میکند
این محقق با تاکید بر ضرورت توجه به مدل چند مرحلهای تغییر رفتار زمین در زلزله “ازگله” به عنوان درسآموزی و سر مشقگیری از زلزله برای کاهش مخاطرات، گفت: نتایج حاصل از دادههای محیط و ژئومورفیک سطح زمین ایران بیانگر این است که هیچ منطقهای از ایران مصون از زلزله نیست.
وی با بیان اینکه معنی این جمله این نیست که همه مناطق ایران از نظر زلزله مخاطرهآمیز است، ادامه داد: معنی و مفهوم این جمله آن است که هوشیار باشیم و با استناد به درس آموزی، چنین محیطهایی را شناسایی کنیم تا بتوانیم راهکارهای کاهش مخاطره را در پیش بگیریم.
مقیمی با بیان اینکه ۳ تفکر و مدل “ساختاری”، “رفتاری” و “ترکیبی” را میتوان اساس بررسی مخاطرات زلزله در ایران تلقی کرد، ادامه داد: ما اخیرا با استناد به شواهد لرزهای چون بزرگی به لحاظ مقیاس، فراوانی و توالی رخداد زلزلهها و “رگباری بودن” زلزلهها در ازگله و در غرب زاگرس، به این نتیجه دست یافتیم که رفتار زلزله در زاگرس در حال تغییر است، به گونهای که زلزلههای این منطقه به تدریج در مقیاس بزرگتر و پیچیدهتر جلوه میکنند.
پراکندگی زلزلههای پهنه زاگرس از بعد از زلزله ازگله کرمانشاه
مقیمی با تاکید بر ضرورت توجه به مقاومت حداکثری ساخت و ساز در پهنه زاگرس، خاطر نشان کرد: با توجه به اینکه شدت زلزله ازگله استان کرمانشاه ۷.۳ ریشتر گزارش شد و قلمرو ثبت شدت این زلزله و تکانهها، شمال تهران را نیز در برداشته و همچنین کشویی بودن بسیاری از گسلها در زاگرس و چینهای زاگرس به سمت ایران مرکزی (شرق) چولگی ساختاری دارند، چنین به نظر میرسد این زلزله میتواند محرک گسلهای تهران باشد.
به گفته وی، این زلزله امتداد شمال – جنوب لبه غربی زاگرس را به طول بیش از ۱۲۰۰ کیلومتر و امتداد عرضی زاگرس با طول بیش از حدود ۶۰۰ کیلومتر از کانون زلزله را متاثر ساخته است.
این عضو هیات علمی دانشگاه تهران با ابراز امیدواری از اینکه کشور هیچ گاه شاهد رخداد زلزلههای ویرانگر نباشد، خاطر نشان کرد: ولی آنچه مسلم است این است که زلزله خواهد آمد و این وضعیت مرحله دیگری از تغییر رفتارشناسی زلزله و متاثر از تغییرات پهنه زاگرس است.
وی ادامه داد: به این معنی که زلزله بزرگی در غرب زاگرس میتواند نقطه آغاز بیتعادلی یا ایجاد تعادل جدیدی در شرق این رشتهکوه عظیم که کیلومترها از آن فاصله دارد، ایجاد کند و این موضوع را با استفاده از مدل تعادل ژئومورفولوژیک مورد کنکاش قرار خواهیم داد.
عضو انجمن مخاطره شناسی ایران خاطرنشان کرد: ریزش آواری و حجمی مواد سنگی (خود آواری یا آوار برجا)، لغزش بزرگ در “مله کبود” و “قوچ باشی” استان کرمانشاه، تداوم پیوسته حرکات زمین و فروپاشی شبکههای آب زیر سطحی و انحراف سیالات در زیر سطح، ماهیت پیچیدهای از زلزله بزرگ کرمانشاه را نشان میدهد که میتواند برای زمین تهران درسآموز باشد.
پراکندگی گسلها در تهران
وی با تاکید بر ضرورت توجه به رفتارهای شهروندان ایرانی در برخورد با زلزله و مخاطرات آن، گفت: تمام تلاش مردم، دانشمندان، مهندسان، مجریان و مسوولان در ایران معطوف به کاهش آثار سوء ناشی از رخداد زلزله است، ولی تاکنون این امر در کشور رخ نداده است و شواهد موجود نشان میدهد در این زمینه تلاشها از ماهیت دیدگاههای آکادمیک و تکنولوژیک جدید بهرهمند نیست و در مسیر ادراک و اقدام نیز قرار ندارد.
مقیمی با بیان اینکه ما همچنان شاهد خانهها و سازههای متعدد خشتی، غیرمقاوم، غیر اصولی و ساخته شده در مکانهای نامناسب هستیم، یادآور شد: باید به دنبال پاسخ سوالاتی چون “ما در حوزه مقابله با زلزله در کدام یک از مراحل قرار داریم؟” و “دیگر ملتها در کدام مرحله قرار دارند؟” باشیم تا بتوانیم با استناد به رخدادهای زلزله ازگله مدل رفتار با زلزله را در کشور انطباق پذیر کنیم. شاید با واکاوی این مدل و با استناد به زلزله ازگله بتوان هم ایران و هم دیگر ملتها را از مخاطرات ناشی از زلزله رهایی داد.
https://eshraf.ir/?p=754