
اشراف – شاهرخ صالحی کرهرودی: روند تخریب آثار فرهنگی و بیتوجهی به حفظ و حراست از این آثار روندی نگرانکننده در کشور گرفته است؛ ضعف قوانین موجود از یک سو و عدم اهتمام متولیان و کمبود بودجه از سوی دیگر باعث شده تا آثار فرهنگی و تاریخی کشور که یکی از عناصر مهم در هویت سازی ملی به حساب میروند، تخریب شده و جای خودشان را به ساختمانهای جدید و بناهای بیقوارهای بدهند که نه نسبتی با فرهنگ ایرانی و اسلامی دارند و نه در تاثیری در هویت سازی فرهنگی برای نسل جوان بازی میکنند. اما سوال اساسی این است که چرا کار به اینجا رسیده است؟
بر اساس آمارهای رسمی، ۲۴ اثر ملی و ۱۴ میراث ناملموس در فهرست آثار جهانی یونسکو از سوی ایران به ثبت رسیده است؛ موضوعی که باعث شده ایران جزو ۱۰ کشور اول دنیا به لحاظ تعداد آثار جهانی در حوزه میراث فرهنگی باشد. اما تنها این عدد کافی نیست؛ وقتی که بررسیها نشان میدهد که ایران به لحاظ اقتصاد گردشگری از بین ۱۳۶ کشور دنیا رتبه ۹۳ را به خود اختصاص داده است(گزارش مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۱۷) موضوع، بیش از ثبت این آثار نگران کننده به نظر میرسد.
علاوه بر این، گزارشهای رسمی نشان میدهد که تخریب آثار فرهنگی در کشور رشد فزایندهای به خود گرفته است؛ آخرین نمونه آن، تبدیل خانه پدری جلال آل احمد به ویرانه و محل تجمع معتادان بود. خانهای که متعلق به دوره احمدشاهی بوده و در دوره استبداد رضاخانی به محل تجمع و برگزاری جلسات سرّی روحانیون و علمای مبارز تهران بدل شده بود، علی رغم ارزش فرهنگی بنا از یکسو و ارزش هویتی آن به لحاظ تاریخی از سوی دیگر، حالا به راحتی رها شده و اکنون به ویرانهای برای تجمع معتادان بدل شده است.
البته خانه پدری جلال، تنها مشتی از خروار آثار در معرض تخریب در کشور است. شاید یکی از مشکلات جدی در این خصوص را بتوان در ضعف قوانین موجود در این حوزه جستجو کرد. متاسفانه مهمترین قانون حوزه میراث فرهنگی که در آن الزامات حفظ و جلوگیری از تخریب آثار و بناهای میراث فرهنگی مورد بررسی قرار گرفته است مصوب آبان ماه ۱۳۰۹ شمسی است که با گذشت ۹۰ سال از زمان تصویب آن، نیاز به بازنگری جدی متناسب با شرایط امروز جامعه دارد. قدیمی بودن این قانون باعث شده تا در موارد مختلفی، دیوان عدالت اداری، علیرغم ارزشهای تاریخی یک اثر، حکم به ارزشمند نبودن آن بدهد و در مدت کوتاهی هم با خروج اثر از فهرست آثار ملی، سودجویان آن را تخریب و به ساختمان مدرن تبدیل میکنند.
در کنار این ضعف قانونی، بیعملی مسئولان و عدم تامین بودجه مناسب برای حفظ و نگهداری این آثار و عدم استفاده صحیح از ظرفیتهای بخش خصوصی باعث شده تا هر روز شاهد از بین رفتن یکی از آثار مهم باشیم.
البته این بیتوجهیها در شرایطی است که کشورهای همسایه، به راحتی درصدد مصادره آثار ملموس و ناملموس فرهنگی کشور هستند تا از نمد بیخیالی مسئولان ایرانی، کلاهی برای هویت و فرهنگ خود بسازند؛ شاید آخرین نمونه آن، نصب مجسمه «ابن سینای ترکی!» در بیمارستانی در آنکارای ترکیه باشد که ترکها در بیخیالی مسئولان ایران، به دنبال مصادره آن هستند.
https://eshraf.ir/?p=8226