«چه کسی جوجه تیغی را کشت؟» در دل خود، در کنار خنداندن مخاطب، غمی نهفته و عمیق دارد که که کمدی را به تراژدی تبدیل میکند. گفتوگوی دو فردی که در دو طرف میز طویل نشستهاند برآمده از یک غم عمیق است و آن فهم و درک هنرمندان و هنر آنها است. عدم درک «بازجو» از هنر موجب میشود که هنرمندان را به سخره بگیرد و او را دلقک بنامد؛ حال آن که به قول بهرام افشاری «دلقک» بهترین نامی است که میتوان برای او گذاشت.