اشراف – ملیحه عنبری: حراج هنری تهران، دوگانهای از یک رویداد فرهنگی و هنری و یک رویداد اقتصادی است؛ عدهای معتقدند که اقتصاد هنر نیاز به توجه دارد و حراج تهران در مسیر حمایت از جریان هنری کشور است اما برخی دیگر معتقدند که این حراج، برخلاف کشورهای دیگر، نسبتی با وضعیت هنرمندان و اقتصاد کشور ندارد و برای همین، بیش از اینکه رویدادی مثبت باشد، از آن با عناوین چون «فاجعه» یاد میکنند.
حراج تهران امسال در حالی برگزار شد که در مجموع ۸۰ اثر هنری با قیمتی بیش از ۱۵۸ میلیارد تومان در آن به فروش رفت؛ اثر پرویز تناولی، با قیمت ۱۴ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان گرانترین اثری بود که در این حراج به فروش رفت.
مسعود فراستی، یکی از منتقدین جدی این حراج بود. فراستی در این خصوص گفته است که «من متوجه نمیشوم در مملکتی که خط فقر آن به ۹ میلیون تومان رسیده چگونه در یک سالن کوچک ۱۵۰ میلیارد تومان پول، رد و بدل میشود، برای اثری مثلا هنری؟ در حالی که هیچکدام هم هنری نیستند. پولش را عدهای میگیرند و هنرمند را آلت دست کردهاند. واقعا فاجعه است.» اما در مقابل این نظر، محمود سالاری، معاون هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، معتقد است: «کالای هنری به میزانی که خریدار دارد، ارزش و قیمت دارد. قیمت اثر هنری به میزانی است که برایش پول میدهند. من به مکانیسم حراج تهران کاری ندارم ولی از اینکه اقتصاد هنر رونق بگیرد و اقتصاد هنرهای تجسمی رونق بگیرد، استقبال میکنم. برخی میگویند که این پول از جای ناثواب آمده یا پولشویی است. خب نهادهای نظارتی بروند، بررسی کنند تا اگر پولشویی است، جلوی آن را بگیرند.»
اقتصاد هنر در ایران، به خصوص در مورد آثار تجسمی، بازار چندان جذابی ندارد. بسیاری از هنرمندان تجسمی، برای فروش آثارشان بازاری ندارند و برای همین به سختی معیشتشان میگذرد. آثار بسیاری از همین هنرمندان هم با قیمتهای ناچیزی از سوی برخی گالریداران خریداری میشود و در نمایشگاههای خاص، با قیمتهای نجومی عرضه میشود. حراجهایی مثل حراج تهران یا اصفهان، بیش از آنکه کمک به جریان اقتصادی هنر باشد، کمک به جیب عدهای است که با دلالی آثار هنری را بالا و پایین میکنند. در حالی که بسیاری از اقشار کشور، در شرایط بد اقتصادی به سر میبرند، رد و بدل شدن چنین مبالغی، آنهم با چنین پوشش گسترده رسانهای، میتواند بیش از آنکه موجب گرایش عمومی به جریان هنر شود، به انزجار و خشم فروخفته از چنین حرکتهای بدل شود. انتشار تصاویری از بازداشت یک خرابکار در تهران که خودروهای بنز گران قیمت را به واسطه حسادت و حرص به آتش میکشید؛ نمونهای از همین خشم فروخفتهای است که میتواند به صورت بزه در جامعه نمایان شود.
از سوی دیگر، اگرچه مطابق با قانون مالیاتهای مستقیم، درآمد حاصل از فعالیت های انفرادی و یا جمعی اشخاص در حوزههای نقاشی، طراحی، خوشنویسی، مجسمه سازی، نگارگری که دارای مجوز فعالیت(یا پروانه تاسیس)از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی باشند، از پرداخت مالیات معاف است اما موضوعی که وجود دارد این است که برگزاری حراج، مطابق با قانون تجارت، یک عمل تجاری محسوب میشود و مشمول معافیتهای مالیاتی نخواهد بود و بنابراین شاید یکی از کارکردهای سازمان مالیاتی باید، بررسی پولهای رد و بدل شده و اخذ مالیات از آنهاست. اقتصاد هنر و حمایت از جریان هنری کشور امری مهم است اما این جریان باید به نفع آحاد جامعه هنری باشد نه تعداد معدودی که با روابط خاص میتوانند آثارشان را در چنین حراجهایی به فروش بگذارند.