به گزارش اشراف ـ فرزاد روستايي، سالها بود که وعده توخالی داده می شد، موانع را با وعده و وعید های بی عمل، به طور موقت کنار می زدند و ادامه راه می دادند. هنر مدیران دولتی دو باشگاه سرخابی پایتخت فقط قرض بالا آوردن و باختن در پرونده های ورزشی در کنفدارسیون فوتبال آسیا، فیفا و دادگاه عالی ورزش بود تا جایی که هر کس ـ چه خاطی و چه برحق ـ شکایت کرد برنده شد و فقط بدنامی برای فوتبال ایران با این ورزش بی برنامه و بی در و پیکر باقی مانده است.
فوتبال ایران در مجامع بین المللی هم ردیف شده است با ” بازنده مطلق” چه در برنامه، چه در اجرا و چه در تفکر! و جالب اینکه هیچ کس هم پاسخگو نیست. ظاهرا اکثر مدیران سرخابی تکلیف دارند بیایند خراب کنند، نابود کنند و با ژست آدم های طلبکار بگذارند و بروند.
امروز ۱۷ دی ۱۴۰۰ به طور رسمی سه تیم ایرانی از جام باشگاه های آسیا کنار داشته شدند تا تاثیرگذارترین حرکت برای سروسامان گرفتن این دو باشگاه صورت گرفته باشد. من هم به عنوان یک ایرانی از این خبر و اتفاق ناراحت هستم اما این مهم می تواند برای همیشه دست دولتی ها را از بازی با اعصاب و روان هواداران کوتاه کند.
سالها مدیران از رئیس سازمان تربیت بدنی گرفته تا وزیر ورزش ها آمدند، وعده خصوصی سازی دادند، شعار دادند، کار موثر نکردند تا ” کارد به استخوان ” رسید و به حذف دو تیم پایتخت از فوتبال قهرمانی آسیا منجر شد. مدیرانی که فقط وظیفه دارند مصلحت اندیشی کنند، مدیر عامل های با ورزش بیگانه بر سر کار بگمارند و صد البته بدون کمک مالی در اداره این تیم ها !
گفتم تیم بله ” تیم ” چون این دو باشگاه حتی زمین تمرین هم ندارند چه رسد به ساختار باشگاه. باشگاه به مجموعه کاملی از امکانات مالی، سخت افزاری و اداری گفته می شود که طبق قوانین خاص تعریف شده برای رسیدن به هدف تعیین شده تلاش می کند. به نظر شما کدامیک از این سه عامل به طور موثر در دو تیم سرخابی پایتخت وجود دارد و اجرایی می شود؟
در پایان این اتفاق تلخ را به فال نیک گرفته و امید دارم با اصلاحات بایسته، در ادامه دو تیم سرخابی در مسیری قرار گیرند که به دست ” اهل ” سپرده شوند نه به دست مصلحت اندیشان جویای نام، باید ورزش را به ورزشی ها سپرد نه به سیاسیون، باشد که ورزش در آینده به دوراز سیاسی کاری اداره شود.