به گزارش اشراف- یعقوب صلاحی، امیر سرتیپ دوم تقی خانی در تشریح برنامههای ارتش به مناسبت سالروز آزادسازی خرمشهر با اشاره به برنامههای تبیینی ، رونماییها و مراسم گفت: ۸ ترجمه کتاب «در کمین گل سرخ» که به زندگی خدمتی و پرافتخار شهید صیاد شیرازیمیپردازد، رونمایی میشود. این اثر بعد از تقریظ مقام معظم رهبری به زبان های خارجی انگلیسی، اردو، روسی، فرانسوی، ایتالیایی، ترکی استانبولی، آذری و عربی ترجمه شده است. این ترجمهها که فرازهایی از زندگی پربرکت شهید سپهبد صیاد شیرازی را به رشته تحریر درآورده، به همت معاونت اطلاعات ارتش به ۸ زبان زنده دنیا ترجمه و منتشر شدهاست.
مرجان، گلبرگ آن گل سرخ است؛ گل سرخی به نام علی صیاد شیرازی که دمی عطری خوش پراکند و رفت؛ و مرجان نام دختر اوست که تا صفحات پایانی «در کمین گل سرخ» هیچ نامی از او نیست؛ چرا که پدرش در کوران جنگ چنان نگران همه فرزندان ایرانزمین بوده که نمیتوانسته تنها به فرزند خود بیندیشد. محسن مؤمنی شریف قصهنویس است. به همینخاطر روایت زندگی صیادشیرازی را کاملاً غیرمنتظره و با تعلیق آغاز میکند؛ از آنجا که یک سرهنگ حکم بازداشت صیادشیرازی را صادر میکند و نمیداند چند روز بعد او ضامن جانش میشود. بعد قصه را از پدر صیادشیرازی که نظامی بوده شروع میکند تا برسد به کودکی و نوجوانی و جوانی صیاد. حالا او به عنوان یک نظامی در آستانه انقلاب، فعالیتهای انقلابی میکند و سرهنگ شعیبی او را به همین جرم به بازداشت میفرستد. چند روز بعد که انقلاب به ثمر میرسد جوانان انقلابی اصفهان میخواهند سرهنگ را اعدام کنند که صیادشیرازی شفاعتش را میکند. باقی قصه خواندنی مؤمنی، خواباندن غائله کردستان است و پاکسازی بانه و مریوان به دست صیاد شیرازی؛ رسیدنش به فرماندهی نیروی زمینی ارتش، فرماندهی عملیاتهای بزرگ جنگ، حضور موثر در آزادسازی هویزه و خرمشهر، انجام عملیات مرصاد و بعد شهادت گل سرخ داستان ما…
در بخشی از کتاب میخوانیم:
نزدیکﺗﺮﻛﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺗﻮﻗﻒ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺭﺍﻳﺶ ﺗﺎﻛﺘﻴﻜﻲ، ﮔﻔﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﻣﻨﻪ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺭﺍﺯﻛﺶ ﺑﺨﻮﺍﺑﻨﺪ ﻭ ﻛﺴـﻲ ﺑﻪ ﻫﻴﭻ ﻋﻨﻮﺍﻥ ﺗﻴﺮﺍﻧﺪﺍﺯﻱ ﻧﻜﻨﺪ. ﺁﻥﮔﺎﻩ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻞ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭼﻨﺪ ﻗﺪﻣﻲ بیشﺗﺮ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭘﺎﻫﺎﻱ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺷﻞ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﻣﻦ ﺩﻳﮕﺮ ﺟﻠﻮﺗﺮ ﻧﻤﻲﺁﻳﻢ .» ـ ﭼﺮﺍ؟ ـ ﺍﻳﻦﻫﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﻳﺴﺖ ﻣﻲﺯﻧﻨﺪ! ﭼﺎﺭﻩﺍﻱ ﻧﺒﻮﺩ ﺑﺎﻳﺪ ﻫﺮ ﻃﻮﺭ ﻛﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﺎ ﺁﻧﺎﻥ ﺗﻤﺎﺱ ﻣﻲﮔﺮﻓﺖ.
https://eshraf.ir/?p=8905