اشراف – نسیم اسدپور: یک سال و یک ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ملت ایران، در ۲۲ اسفند سال ۱۳۵۸ به دستور امام خمینی (ره) نهاد مقدس «بنیاد شهید» تأسیس شد. ۲۵ سال بعد یعنی در سال ۱۳۸۳ این روز با عنوان «روز بزرگداشت شهدا» نامگذاری و به تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی رسید و وارد تقویم رسمی کشورمان شد.
شاید برای خیلیها این سوال پیش بیاید که چرا یک روز مشخص در تقویم ملی با عنوان «روز بزرگداشت شهدا» نامگذاری شده است؟! اساسا مگر مفهوم شهید و شهادت در فرهنگ انقلاب اسلامی منحصر به یک روز و دو روز است که چنین روزی در تقویم نامگذاری شده است؟
این سوال و دغدغه در جای خودش مهم و قابل تأمل است؛ هرچند نامگذاری یک روز مشخص برای اجرای برنامههای نمادین و ملی، خوب و مناسب است، اما نباید فراموش کرد که مقوله ایثار و شهادت و مقام والای «شهید»، باید همواره در معادلات سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جامعه ساری و جاری باشد و در اعماق دل و جان مردم و مسئولان، مخصوصا آنها که تصمیمسازی و تصمیمگیری برای امور مهم را برعهده دارند، جای گرفته باشد.
* نسخه حیاتبخش ۴۵ ساله
وقتی نگاهی به تاریخ چهل و چند ساله پس از پیروزی انقلاب اسلامی تا امروز میاندازیم، به عینه مشاهده میکنیم که هرجا روح ایثار و شهادت در تحولات جامعه جریان داشته، آن تحولات به نتیجه رسیده و کام مردم را شیرین کرده است. برای درک بهتر این مطلب، بهتر است کمی واضحتر صحبت کنیم؛ فرهنگ ایثار و شهادت، به زبان ساده یعنی گذشتن از خود برای عزت و آرامش جامعه، برای سعادت جامعه و برای رسیدن به هرآنچه که خیر دنیا و آخرت مردم در آن است.
در ماههای ابتدایی بعد از پیروزی انقلاب اسلامی که نهادهایی مانند جهاد سازندگی، بسیج مستضعفین و سپاه پاسداران تشکیل شد، این نهادها با همین روحیه ایثار و از خود گذشتگی، برنامههای رفع محرومیت یا برقراری امنیت را آغاز کردند. کمی بعدتر که جنگ تحمیلی آغاز شد و دیکتاتور احمق حاکم بر کشور همسایه، به مدد و کمک قدرتهای فاسد شرق و غرب تهاجم همهجانبه به مرزهای غربی و جنوبی کشور را آغاز کرد، باز هم این روحیه ایثار و شهادت بود که باعث شد تا همه اقشار و سلایق مردم، دست به دست هم داده و در مقابل دشمن بایستند و با تقدیم هزاران شهید سرافراز و جانباز و آزاده، او را بیرون کنند و ابهتش را بشکنند. بعد از جنگ تا امروز هم، اوضاع به همین منوال بوده است؛ یک روز در تامین امنیت شهرها، روز دیگر در واکسیناسیون عمومی فلج اطفال یا مقابله با کرونا، زمانی دیگر در امدادرسانی به سیل زدگان و زلزلهزدگان و کاهش آلام مردم و زمانی هم در رفع محرومیت و برگزاری اردوهای جهادی و سرانجام در دفاع از حرم مقدس اهل بیت (ع) در مقابل تهاجم دشمنان تکفیری و حامیان غربی آنها، دستاندرکاران با روحیه ایثار و شهادت از عهده کارهای بزرگ برآمدهاند.
حالا سوال اینجاست که امروز و در مواجهه با انبوه مسائل و مشکلات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی، اساسا میتوان از آن روحیه بهره گرفت یا حرف از فرهنگ ایثار و شهادت، ممکن است به شعار و شعارزدگی تعبیر شود؟!
* امتحان مسئولان
چند روز قبل، انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شد و مردم – صرفنظر از نصاب مدنظر و آسیبشناسی آن – دوباره پای صندوقهای رای آمدند و یک گام دیگر در تعیین سرنوشت خود برداشتند؛ مردمی که با وجود گلایههای بحق بابت مشکلات آزاردهنده اقتصادی و بعضا اجتماعی، اما باز هم نشان دادند که علاقمند به انقلاب و نظامشان هستند و نگرانند.
حالا با شکلگیری مجلس جدید، همه نگاهها متوجه و معطوف به وکلای جدید مردم است که با چه منش و روحیهای پای کار پیگیری مشکلات مردم میآیند؟ آیا به پشتمیزنشینی و گرفتار شد در بروکراسیهای اداری یا خدای نکرده منافع باندی و فساد تشکیلاتی دچار میشوند یا با سنگر محسوب کردن میز خود و با همان روحیه دوران دفاع مقدس و با عنصر عقلانیت و برنامهریزی، برای رفع دردهای مردم قدم برمیدارند؟ این فقط مجلس است؛ سایر ارکان نظام سیاسی و اداری کشور هم همین مسئله را پیش روی خود دارند و باید در پیشگاه خداوند و مردم و در مقابل وجدان خود، به این سوال جواب دهند که نسبت مسئولیت آنها با امانتی که شهدا برایشان به جا گذاشتهاند، چیست و چگونه میخواهند از پس آن برآیند؟
اگر حقیقت میراث شهدا و فرهنگی که در رفتار آنها حاکم بوده، توسط برنامهریزان و مسئولان کشور فهم شود و در منش و رفتار آنها حاکم شود، بدون تعارف نیمی از مشکلات کشور حل میشود و نیم دیگر، با کمی جدیت قابل حل است؛ فقط کافیست کمی فکر کنیم.
https://eshraf.ir/?p=88587