به گزارش اشراف- وجیهه قاسمی، امروزه شاخهاي از روانشناسي به نام روانشناسي كار بسيار مطرح شده. اين شاخه از روانشناسي به كار بهعنوان فعاليتي كه در راستاي نيازهاي زيستي، رواني و اجتماعي آدم از او سر بزند و همراه با صرف انرژي باشد، ميپردازد؛ حال اين فعاليت در محيط خانه باشد يا سازمان. در روانشناسي صنعتي و سازماني يا به طور كلي روانشناسي كار، رفتار انسان هنگام كار در همه مراحل توليد، توزيع و مصرف كالاها و خدمات بررسي ميشود. درواقع امروزه به رابطه ميان انسان و كار و سازگاري انساني در جريان امرار معاش با عوامل و ويژگيهاي محيط كاري و همكاران و نوع شغل اهميت فراواني داده ميشود؛ اما دليل اهميت روزافزون سازمانها به اين مساله چيست؟ براي پاسخ به اين سوال بايد هدف روانشناسي كار يا روانشناسي صنعتي و سازماني را بيان كنيم. هدف، يافتن فرد مناسب براي شغل، آموزش و انگيزش فرد است تا شرايط به گونهاي باشد كه فرد تحت تاثير آن بتواند براي رفع نيازهاي خود و جامعه هر كاري كه انجام ميدهد را بهتر، بيشتر و راحتتر انجام دهد. به عبارتي، روانشناسي كار ميكوشد كمك كند فردي مناسب براي كاري معين انتخاب شود؛ ضمن اينكه كاري مناسب نيز براي فردي معين در نظر گرفته شود. همچنين ميزان كارايي و چگونگي عملكرد شغلي هر فرد تابعي از توانشهاي ذهني (هوش، مهارتهاي مكانيكي و رواني-حركتي) او نيز هست و موفقيت شغلي هر فرد بستگي به شخصيت و ويژگيهاي خلقي، ارتباطي و نگرش فرد نيز دارد. به علاوه انگيزش نيروي كار در عملكرد او تاثير فراواني دارد و نكته تاثيرگذار ديگري كه امروزه بيشتر سازمانها برخلاف گذشته آن را هزينه نميدانند و براي آن هزينه ميكنند، متغيرهاي فيزيكي محيط كار مانند نور، حرارت، صدا، ايمني و سهولت استفاده از تجهيزات است كه رابطه نزديكي ميان آنها با ثمربخشي فعاليت افراد ديده شده است. بنا به دلايل ذكر شده امروزه روانشناسان كار جاي خود را در محيطهاي كاري باز كردهاند و به بازدهي و كارايي سازمانها ميافزايند.
https://eshraf.ir/?p=8084