×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
خداي روان‌شناختی

به گزارش اشراف- وجیهه قاسمی، يونگ در كتاب «روان‌شناسي دين» مي‌گويد «دين يك حالت خاص روح انساني است كه مي‌توان آن را اين‌گونه تعريف كرد: «دين عبارت است از يك حالت مراقبت و تذكر و توجه دقيق به بعضي عوامل موثر كه بشر عنوان «قدرت قاهره» را به آنها اطلاق مي‌كند و اين‌ها را به صورت ارواح، شياطين، خدايان، قوانين، صور مثالي، كمال مطلوب و… مجسم مي‌كند. بشر در تجربه خود به عواملي برخورده كه آنها را يا آن‌قدر توانا يا خطرناك يا مساعد يافته است كه توجه دقيق به آنها را لازم بداند يا آن‌قدر بزرگ و زيبا و پرمعني يافته كه بخواهد آنها را با خضوع و خشوع بپرستد و دوست بدارد و بر اين عوامل نام‌هاي گوناگون گذاشته است.»

او در جاي ديگري از همين كتاب صراحتا از خدايي سخن مي‌گويد كه صرفا حقيقتي روان‌شناختي است: «آن حقيقت روان‌شناختي كه در وجود انسان بزرگترين قدرت را اعمال مي‌كند، به‌عنوان «خدا» نمايان مي‌شود زيرا هميشه مقتدرترين عامل رواني است كه نام «خدا» به آن اطلاق مي‌شود. به مجرد اينكه خدايي توانايي خود را به‌عنوان يك عامل مقتدر از دست بدهد،‌ديگر چيزي جز يك اسم نخواهد بود زيرا جوهر وجودش فوت و قدرتش نابود مي‌شود»، «خدا قوي‌ترين و موثرترين عامل در روحيه انساني است؛ قوي‌ترين و بنابراين موثرترين عامل در روحيه هر فرد همان ايمان يا همان ترس يا همان انقياد و اخلاص را ايجاب مي‌كند كه يك خدا از بشر انتظار خواهد داشت. هر عامل قاهر و اجتناب‌ناپذيري به اين معني «خدا» است و اين عامل صورت مطلق به خود مي‌گيرد، مگر اينكه انسان به‌وسيله يك تصميم اخلاقي كه آزادانه اتخاذ كند، بتواند در برابر اين پديده طبيعي سنگري همانقدر محكم و خراب‌نشدني برپاكند. اگر چنين سنگر رواني مطلقا موثر باشد،‌حقا مي‌توان آن را «خدا» و مخصوصا «خداي رواني» خواند زيرا از يك تصميم اخلاقي آزاد و بنابراين اساسا از ذهن بشر به وجود آمده است. انسان در اين تشخيص آزاد است كه خدا را «روح» بداند يا يك نيروي طبيعي مانند انگيزه مبرم اعتياد به مورفين؛ و به اين ترتيب مختار است كه «خدا» را به‌‌عنوان عامل خير يا به‌معني يك نيروي تباه‌كننده تلقي كند.

البته اين به معناي اين نيست كه بشر خدايي براي خود مي‌سازد، بلكه مراد، نوعي انتخاب‌گري است: «قدرت‌ها و نيروها هميشه در وجود ما حاضرند و ما نه مي‌توانيم و نه لازم است آنها را ايجاد كنيم. توانايي ما محدود است به اينكه مخدوم خود را انتخاب كنيم تا خدمتگزاري ما به او، ما را از سلطه آن ديگري كه انتخاب نكرده‌ايم، حفظ كند. انسان خدا را «خلق» نمي‌كند، بلكه «انتخاب» مي‌كند.»

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.