اشراف – ملیحه عنبری: «هر ۵۰ هزار تومان خرید یک شانس قرعهکشی»، «هر شب، هزاران جایزه»، «هر بسته خرید، یک کد قرعهکشی»، «این بار نوبت شماست که برنده باشید» و هزاران تبلیغ دیگر که در تلویزیون، رادیو، بیلبوردهای تبلیغاتی و روزنامهها و جاهای دیگر، مدام مردم را به مصرف بیشتر تشویق میکنند. اما این حجم از تبلیغ مصرفگرایی، چه نسبتی با «سبک زندگی ایرانی و اسلامی» و «الگوی اسلامی پیشرفت» دارد؟
زندگی ساده از نکات مهمی است که مدتهاست از زندگی ایرانیها رخت بربسته است؛ از جهیزیه سنگین برخی خانوادهها برای شروع زندگی جوانان گرفته تا چشموهمچشمیهای مرسوم زندگی ایرانی که در همه سنین جریان دارد. برخیها معتقدند که شروع «مانور تجمل در مسئولان» بیش از پیش به این موضوع دامن زده است، اما رسانهها هم نقش مهمی در وضعیت فعلی دارند. صدا و سیما به عنوان یک دانشگاه عمومی، سالهاست به بهانه کمبود بودجه، گوی رقابت در تبلیغ مصرفگرایی را از دیگران ربوده است و خودش به عاملی برای ترویج مصرف گرایی تبدیل شده است.
نتایج یک پژوهش علمی که در سال ۸۲ منتشر شد، با بررسی ۸۷۵۹ مورد آگهی که در طول سالهای ۱۳۷۷ تا ۱۳۷۹ از تلویزیون پخش شده بود به این نتیجه رسیده بود که بیشتر الگوها و ارزشهای پخش شده در تبلیغات تلویزیونی مربوط به زندگی مدرن و طبقات متوسط و مرفه جامعه است؛ حالا در شرایطی که ۲۰ سال از این بررسی علمی میگذرد، هم تعداد شبکههای تلویزیونی بیشتر شده و هم نوع تبلیغات به سمت و سوهای جدیدی کشیده شده است.
این تبلیغات به حدی تاثیرگذار است که به گفته پژوهش انجام شده، تعریف یک زندگی متوسط ساده را تا حد یک زندگی بسیار مرفه در سالهای گذشته بالا برده است و بنابراین تلقی افراد از یک زندگی ساده در زمان حاضر، همان چیزی است که در سالهای پیش، از آن به عنوان یک زندگی مرفه یاد میشد. البته توجه به زندگی ساده و دوری از تجملات همواره مورد تاکید بزرگان بوده است. برای نمونه رهبر معظم انقلاب اسلامی، وقتی خردادماه ۱۳۷۲ خطبه عقد یک زوج جوان را منعقد کردند، در توصیههایی به این جوانان فرمودند: «یکی از موجبات سعادت خانوادهها و اشخاص، این است که تقیّدات زاید و تجمّلات زیادی و پرداختن بیش از اندازهی لازم به امور مادی، از زندگیها دور شود. لااقل بخش اصلیِ زندگی محسوب نشود. یک چیز حاشیهای، یک کنار باشد. زندگی را از اوّل باید ساده برداشت و محیط زندگی را باید محیط قابل تحمّلی کرد.»
البته این توصیه رهبر معظم انقلاب، کمتر از سوی رسانهها مورد اقبال قرار گرفته است و سطح زندگی نمایش داده شده در فیلمهای سینمایی، تلویزیونی و تیزرهای تبلیغاتی، همگی نشاندهنده زندگیهای شیک و مرفه هستند و در همین راستا، این سوال وجود داشته که آیا فضای فیلمسازان کشور تنها در شمال شهر تهران خلاصه میشود و زندگی مردم جنوب تهران یا حتی شهرستانهای کمتر برخوردار، جایی در فیلمهای سینمایی و تلویزیونی یا تبلیغاتی ندارد؟
سید مجتبی حورایی، مشاور حوزه اجتماعی، در همین زمینه، با بیان اینکه تبلیغات قابلیت تغییر در سبک زندگی ما را دارند، معتقد است: «پیامهای بازرگانی به تدریج خلقیات ما را جابجا کرده و تغییر میدهند، در نتیجه مدل زندگی ما وابسته به تبلیغات می شود. در بعضی از تبلیغات مواردی نشان داده میشود که بخل، کینه و دریغ کردن از دیگری را ترویج میدهند و اینها خلاف موازین و اصول اخلاق اسلامی است. »
وی ادامه میدهد: «همچنین گاهی این تبلیغات در رنگ و لعابی که نشان میدهند از سطح زندگی مردم متوسط فاصله میگیرند به طوریکه وقتی کودکی آن را نگاه میکند به این فاصله پی میبرد و میبیند که آشپزخانهای که در این تبلیغات نمایش داده میشود از منزل ما بزرگتر است. این تصاویر به تدریج ذائقه آدمی را عوض میکند و یک مصرف گرایی افراطی و غیر عاقلانه را در جامعه شکل میدهد. در واقع افراد به مصرف تعلق خاطر پیدا میکنند بدون اینکه زیرساختهای اجتماعی آن فراهم شده باشد و یا کالای مورد نظر به راحتی در دسترس قرار بگیرد.»
همه این موارد در شرایطی است که کشور در رکود اقتصادی قرار دارد و پرهیز از هزینههای زائد و صرفهجویی در زندگی باید به یک اصل اساسی تبدیل شود، اما برخلاف آنچه که در بند ۲۱ سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی(ابلاغی رهبر معظم انقلاب اسلامی) مبنی بر تبیین و گفتمانسازی اقتصاد مقاومتی به عنوان یکی از وظایف رسانهها مورد تاکید قرار گرفته، رسانهها با دریافت هزینههای کلان از تولیدکنندگان به تبلیغ محصولات آنها و تشویق مردم به مصرف بیشتر میپردازند. فارغ از اینکه این نوع تبلیغ، نه با ساختار الگوی ایرانی – اسلامی پیشرفت همخوانی دارد و نه با سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی. اصلاح این مسیر، میتواند یکی از ضرورتهای آتی صدا و سیما و سایر رسانهها در کشور باشد.