به گزارش اشراف-شیما ابوالفضلی، سوال بزرگ اما اینجاست که اگر چنین فهرستی از قبل تهیه شده بود، چرا سازمان خصوصیسازی قدمی برای ایجاد تغییر در باشگاه استقلال برنداشت؟ به طور کلی نقش سازمان خصوصیسازی در باشگاهی مثل استقلال چیست؟ آیا آنها قرار است همچنان پس از پایان هر واقعه، تازه در مورد علاج آن نظر بدهند؟ اگر آنها به شکل مداوم مشغول بررسی عملکرد مدیران باشگاهی مثل استقلال هستند، چرا هیچ ردپایی از سازمان خصوصیسازی در استعفای مدیرعامل باشگاه دیده نمیشود؟ چرا موضع این سازمان در مورد تصمیمهای عجیب کریمی، تنها سکوت بوده است؟
آنچه مرور گذشته نشان میدهد، کاملا با اظهارنظرهای حسین قربانزاده تفاوت دارد. قربانزاده و حجت کریمی در تمرین استقلال با هم دیدار داشتند و نوع رابطهشان هم اصلا رابطه بدی نبود. به خاطر بیاورید که رئیس سازمان خصوصیسازی از طریق حجت کریمی حتی به گروه خصوصی بازیکنان استقلال راه پیدا کرده بود. امروز معتقدید این مدیریت استقلال را به قهقرا میبرد اما دیروز از کانال همین مدیرها به بازیکنان استقلال وعده میدادید. وعدههای که هرگز نیز به سرانجام نرسیدند و هیچوقت نیز به حقیقت تبدیل نشدند.
سازمان خصوصیسازی، مسئول بخش مهمی از ماجراهای استقلال بعد از جدایی فتحاللهزاده بود. نقشی که امروز کاملا انکارنشدنی به نظر میرسد. اتفاقا در دوران حجت کریمی، این مدیرها بیشتر از همیشه به استقلال نزدیک شدند. حالا که دوران این مدیر به پایان رسیده اما، همه در حال کنار کشیدن خودشان از بازی هستند و همه از پیشبینیهای قدیمیشان علیه حجت کریمی حرف میزنند.
اگر بنا به رقم خوردن تغییر در باشگاه بود، چرا این تغییر در مجمع استقلال اتفاق نیافتاد؟ چرا مدیران باشگاه در پایان فصل گذشته وادار به جدایی نشدند؟ چرا این استعفا باید درست وسط فصل نقل و انتقالات رقم میخورد؟ سازمان خصوصیسازی باید به سوالهای پرشماری از این دست پاسخ بدهد.