به گزارش اشراف – سیده مهدیه قرشی: اتمام اجلاس گروه جی ۲۰، اگرچه گمانهزنیها درخصوص وقوع کودتا از سوی شاهزادگان سعودی در مدت خروج بن سلمان از عربستان و حضور در این اجلاس که در بوئنوس آیرس برگزار شد، راه به جایی نبرد، اما همچنان پایه های قدرت در این کشور لرزان است.
در واقع در شرایطی که هنوز افکار عمومی و رسانهها در سطح جهان خواستار روشن شدن دلایل قتل جمال خاشقجی هستند، عربستان سعودی همچنان گرفتار در گرداب جنگ یمن و بازتاب جنایات جنگی وقوع یافته در این کشور با حمایتهای مستقیم دربار سعودی است و حضور محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد سلطنت از جمله دلایلی است که می تواند همواره آتش وقوع کودتا را در این کشور روشن نگه دارد.
علاوه بر این، مواجه شدن عربستان با چالش تحریم سرمایهگذاری خارجی در این کشور پس از قتل روزنامه نگار واشنگتن پست و همچنین نوع مواجهه برخی از رهبران سیاسی جهان با بن سلمان به منظور ترغیب وی جهت پاسخگویی در این رابطه نشان میدهد که تا چه میزان به اعتبار و وجهه بینالمللی این کشور خدشه وارد شده است و در این زمینه ولیعهد فعلی این کشور بسیار آسیبپذیر است. اگرچه شخص وی مورد حمایت غرب خصوصا امریکا است، اما این مساله نتوانسته اذهان عمومی جهانی در مورد عملکرد این کشور را توجیه کند. لذا در این شرایط به نظر میرسد در صورتی که کشورهای حامی عربستان، هزینه – فایده کرده و درباره برکناری بن سلمان به اجماع دست یابند، بر گزینههایی مانند شاهزاده احمد بن عبدالعزیز تمرکز خواهند کرد تا از این طریق بتوانند وجهه عربستان را که بن سلمان آنرا تخریب کرده است، بهبود بخشند.
شاهزاده احمد بن عبدالعزیز پس از انتخاب محمد بن سلمان به عنوان ولیعهد عربستان در سال ۲۰۱۷ و بیعت نکردن با وی، از بیم جان خود، عربستان را به مقصد کشورهای غربی ترک کرد. وی در مدت حضور در خارج از کشور به طور علنی از جنگ علیه یمن انتقاد کرده و خواهان توقف آن توسط بن سلمان شده بود. احمد حتی محمد بن سلمان را مسئول جنایتها در یمن دانسته بود.
بازگشت احمد به ریاض با اخذ تضمینهایی که پیشتر درخصوص مصونیت جانی خود از امریکا و انگلستان دریافت کرده بود گویای این مطلب است که بازی تاج و تخت در ریاض به روزهای سرنوشتساز خود، نزدیک میشود. در این راستا احمد بن عبدالعزیز با وجود حامیان داخلی در آل سعود گزینه مناسبی برای مهار و کنترل قدرت بن سلمان به شمار میرود. البته نباید از نظر دور داشت که حتی در صورت تغییر مهره قدرت در عربستان، همچنان این کشور شریک اصلی امریکا برای موازنهسازی در برابر ایران و ادامه روند انجام معاملات نظامی و نفتی خواهد بود و در این میان، احمد بن عبدالعزیز صرفا حکم سوپاپ اطمینان برای فاصله گرفتن سلطنت از ورطه افول و فروپاشی خواهد بود، چراکه بنابر اظهارات احمد، وی بههیچوجه اصلاحات اقتصادی و اجتماعی را که بنسلمان آغاز کرده بود متوقف نخواهد کرد و افزون بر این، تداوم اجرای قراردادهای نظامی را تضمین کرده و وحدت و یکپارچگی خاندان پادشاهی را نیز تقویت خواهد کرد.
علاوه بر این، در داخل عربستان نیز گروهی از شاهزادگان ناراضی درصدد ایجاد ائتلافی در خاندان سلطنتی هستند تا بعد از مرگ ملک سلمان، برادر ناتنیاش، احمد بنعبدالعزیز را به سلطنت برسانند. تحرکات پنهانی شخص احمد بن عبدالعزیز از جمله برگزاری نشستهایی با برخی از اعضای خاندان سعودی مقیم خارج از عربستان و برقراری تماس با شخصیتهایی از این خاندان در داخل عربستان و تبادل نظر با آنها درخصوص سلب قدرت از بن سلمان، این فرضیه را بیش از پیش تقویت میکند که در شرایط کنونی، عربستان برای گذر از تنگنای انزوا در جامعه بینالملل و اعتباربخشی مجدد در صحنه جهانی نیازمند بازسازی تصویر خود و تبدیل آن از کشوری جنگافروز به کشوری متعادل و خواهان صلح است، لذا جایگزینی فردی با سیاستهای معتدل که نسبت به مقوله جنگ یمن و فجایع انسانی به وقوع پیوسته آن، موضعی انتقادی داشته باشد، ضرورت مییابد.
https://eshraf.ir/?p=4335