به گزارش اشراف- نسیم اسدپور: روز اول ماه ذیالحجه (۳۰ خرداد در تقویم امسال) مصادف است با سالروز پیوند آسمانی امیرالمومنین امام علی (ع) و حضرت صدیقه طاهره زهرای مرضیه (س). این روز در تقویم ملی ما با عنوان «روز ملی ازدواج» نامگذاری شده تا بهانه و فرصتی باشد برای توجه به اهمیت ازدواج در تعالی و رشد شخصیت انسانها و نیز اهمیت محبت و عشقورزی حقیقی میان همسران.
در آموزههای دینی ما، توصیههای روشن و صریحی درباره نحوه رفتار با همسر در محیط خانه و خانواده و نیز در حضور دیگران مطرح شده که راز نهفته در آن، تکریم و عزت متقابل زن و مرد است. علاوه بر آموزههای دینی در آیات و روایات و سیره عملی اهل بیت (ع)، زندگی علما و بزرگان دین هم الگوی روشن و جذابی از محبت و قدرشناسی نسبت به همسر است که حتی برای نسل جوان امروز هم درسآموز و کاربردی است.
* صبر و چشمپوشی
مرحوم آیتالله العظمی بهجت معتقد بودند: «هماهنگى و موافقت اخلاقى بین مرد و زن در محیط خانواده از هر لحاظ و به صورت صد درصد، براى غیر انبیاء و اولیاء ـ علیهم السّلام ـ غیرممكن است. اگر بخواهیم محیط خانه، گرم و باصفا و صمیمى باشد، فقط باید، صبر و استقامت و گذشت و چشمپوشى و رأفت را پیشه خود كنیم تا محیط خانه گرم و نورانى باشد. اگر این ها نباشد اصطكاك و برخورد پیش خواهد آمد. و همه اختلافات خانوادگى از همین جا ناشى مىشود».
* قدرشناسی از همسر، عامل پیشرفت معنوی
مرحوم شیخ علی آقا پهلوانی (سعادت پرور) نسبت به احترام و قدردانی از زحمات همسر میفرمودند: «از آنها تشکر کنید هر چند غذایی که پخته اند شور یا بد شده است. وقتی از غذا ابراز رضایت می کنید همسرتان خوشحال میشود و این باعث رشد و پیشرفت معنوی شما می شود».
ایشان در جای دیگری گفته بودند: «یک بار من در جوانی در خانه با خانواده بد اخلاقی کردم. در عالم معنا به من گفتند: بیست سال ناله های تو بیاثر شد.»
استاد در مکرر جلسات میفرمودند: «در مسائل مختلف معنوی و اجتماعی به خودتان سختگیری کنید ولی به خانواده های خود کاری نداشته باشید و عقاید خود را به همسرتان تحمیل نکنید. مثلاً اگر خواستند تلویزیون ببینند مانع نشوید، ولی اگر خودتان تشخیص دادید نگاه نکنید.»
* کمک به خانواده
همسر مرحوم حاج شیخ اسداللّه طیّارى نقل میکند: «در منزل همیشه رسمشان بر این بود كه كارهاى منزل باید تقسیم شود و خود بعضى از كارها را شخصاً به عهده داشتند و در هر حال و هر ساعت از انجام آن كوتاهى نمىكردند. به عنوان مثال هر زمان كه میهمان داشتیم از یك نفرتا صد نفر بعد از میهمانى، شستن ظرفها و مرتب و تمیز نمودن آنها را خود عهده دار مىشدند و مىفرمودند: كارهاى اصلى را شما انجام دادید، بقیه كارها با من. آنقدر مرتب و تمیز كار انجام مىدادند كه جاى هیچ گلهاى باقى نمىماند.
در كارهاى روزمره بسیار با سلیقه و با انضباط بودند. هرگز كارهاى شخصى خود را به دیگران محوّل نمىكردند. حتى دوخت و دوز لباس را اگر نیاز به دگمه و یا چیزى داشت، با حوصله و سلیقه آن را انجام مىدادند.
بیشتر كسانى كه به دیدنشان مىآمدند از حسن خلق و سعه صدرشان بسیار تعریف مىكردند. هر خواهش و تمنایى از ایشان داشتیم هیچگاه جواب رد نمىدادند و با خوشرویى و متانت آن را بر آورده مىكردند، یا اگر در حد توانشان نبود بسیار منطقى حل و فصل مىكردند.
* به یاد همسر
یکی از چهرههای معروف مذهبی معاصر مرحوم آیتالله «محیالدین حائری شیرازی» است. عالمی که ابایی نداشت فیلم و عکسهایش از کار کردن در خانه منتشر شود و دیگران ببینند. از پاک کردن سبزی گرفته تا جارو زدن خانه و بازی با نوهها. رابطه خیلی خوبی با همسرش داشت و وقتی دست اجل بین آنها جدایی انداخت غمش را پنهان نکرد. در یک نشست رسمی و بزرگ خبرنگارها برای پوشش برنامه آمدند. برنامه به پایان رسید و قرار شد با بستههای خوراکی از آنها پذیرایی کنند به هرکدام یک بسته داده شد اما آیتالله حائری آمد جلو و گفت: «نفری دو بسته به آنها بدهید. یکی برای خودشان یکی هم برای اهلبیتشان. من میدانم بدون اهلبیت به آدم چه میگذرد.» خبرنگارها کمی که پرسوجو کردند، متوجه شدند همسر آیتالله مدتی قبل به رحمت خدا رفته است. همیشه به شاگردانش و در منبرهای سخنرانی به آقایان تأکید میکرد: «مرد باید سختیهای کار همسرش را در خانه ببیند باید خودش را جای او بگذارد. زن که خدمتکار نیست به قول مولایمان امام علی(ع) زن گل است. مرد وقتی در خانه کار کند مثل جهاد است. کمک زنش باشد ظرفها را بشوید، خیاطی کند، بچهداری و جارو کند. تمام اینها عمل به وظایف شرعی است.»
* نه عبا را میخواهم، نه آبرو را
فرزند مرحوم آیتالله فاطمی نیا (ره) درباره سلوک این عالم بزرگ و کمنظیر با همسر خود، چنین گفته بود: «ایشان وقتی مادر وارد مجلسی میشوند، محال است تمام قامت بلند نشوند. وقتی میخواهند ایشان را به کسی یا جمعی معرفی کنند، حتماً با اکرام مادر را معرفی میکنند.
من بارها دیدهام وقتی در روز، مادرم خواب هستند، ایشان مطالعهشان را در جایی انجام میدهند که مراقب باشند اگر کسی وارد میشود و نمیداند مادر خواب است، به او بفهماند که با صدای بلند صحبت نکند مبادا مادر بیدار شوند.
روزی با پدر میخواستیم برویم به یک مجلس مهم؛ وقتی آمدند بیرون خانه، دیدم بدون عبا هستند. گفتم: عبایتان کجاست؟ گفتند: مادرتان خوابیده و عبا را رویشان کشیدهام.
به ایشان گفتم بدون عبا رفتن آبروریزی است! ایشان گفتند: اگر آبروی من در گروی این عباست و این عبا هم به بهای از خواب پریدن مادرتان است، نه آن عبا را میخواهم، نه آن آبرو را».
https://eshraf.ir/?p=52397