×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
نقدی بر کتاب شوهر آهو خانم

به گزارش اشراف، زهرا سلیمانی: رمان شوهر آهو خانم اثر علی محمد افغانی، داستان زندگی زنی به نام آهو را در کرمانشاه سال ۱۳۱۳ روایت می‌کند. آهو، دختری جوان از خانواده‌ای فقیر، به اجبار با سید میران، مردی مسن و ثروتمند که از ازدواج قبلی‌اش سه پسر و یک دختر دارد، ازدواج می‌کند. سید میران، نانوا و رئیس صنف نانوایان کرمانشاه است و از موقعیت اجتماعی و اقتصادی خوبی برخوردار است.
آهو با امید به زندگی بهتر، وارد خانه سید میران می‌شود، اما خیلی زود متوجه می‌شود که زندگی در این خانه چندان هم که فکر می‌کرد آسان نیست. سید میران، مردی سرد و بی‌محبت است که هیچ علاقه‌ای به آهو ندارد و با او مانند یک کنیز رفتار می‌کند. علاوه بر این، خانواده شوهر نیز با آهو بدرفتاری می‌کنند و مدام در زندگی او دخالت می‌کنند.
آهو در این خانه احساس تنهایی و غربت می‌کند. او هیچ دوست و آشنایی ندارد و نمی‌تواند با کسی درد دل کند. تنها دلخوشی او، کتاب‌هایی است که گاهی اوقات از کتابخانه سید میران برمی‌دارد و می‌خواند.
میران، رئیس صنف نانواها، در مغازه‌اش با زنی جوان و زیبا به نام هما آشنا می‌شود. هما، که از همسرش جدا شده و دو فرزند دارد، برای خرید نان به مغازه می‌آید. برخورد کوتاه آن‌ها، ذهن میران را به خود مشغول می‌کند. میران، مردی متدین و با اخلاق، به زنانی که حجاب کامل دارند، احترام زیادی می‌گذارد. با این حال، زیبایی هما، او را تحت تاثیر قرار می‌دهد.
روز بعد، هما دوباره به مغازه می‌آید و این بار، فرزند صاحب‌خانه‌اش را نیز همراه دارد. دست کودک با نان داغ می‌سوزد و این بهانه‌ای می‌شود برای گفتگوی بیشتر بین میران و هما. هما از زندگی خود و جدایی از همسرش برای میران می‌گوید.
میران، که تحت تاثیر داستان زندگی هما قرار گرفته، دچار تردید می‌شود. او بین احساس مسئولیت در قبال همسر و فرزندانش و احساسی که نسبت به هما پیدا کرده، مردد است.

میران، که تحت تاثیر صحبت‌های هما قرار گرفته، به او قول کمک می‌دهد. در ادامه داستان کتاب شوهر آهو خانم، میران و هما با مشکلات و چالش‌های زیادی روبرو می‌شوند. میران، که مردی مذهبی و با اخلاق است، درگیر احساسی می‌شود که نسبت به هما پیدا کرده و این موضوع، زندگی او و خانواده‌اش را تحت تاثیر قرار می‌دهد.

رفته رفته، آهو متوجه می‌شود که سید میران، علاوه بر او، همسر دیگری نیز دارد که سال‌ها از وجودش بی‌اطلاع بوده است. این زن، هما نام دارد و زنی جوان و زیباست که با ورودش به خانه سید میران، زندگی آهو را پیچیده‌تر می‌کند.
هما، بر خلاف آهو که زنی آرام و صبور است، زنی جسور و خودرای است و به راحتی با سید میران و خانواده‌اش مقابله می‌کند. او از حقوق خود دفاع می‌کند و اجازه نمی‌دهد کسی به او زور بگوید. حضور هما در خانه سید میران، باعث ایجاد تنش‌های زیادی بین او و آهو می‌شود.
آهو که از این وضعیت خسته و درمانده شده است، تصمیم می‌گیرد که از سید میران جدا شود. اما، در جامعه‌ای که زنان از حق و حقوق چندانی برخوردار نیستند، طلاق برای آهو کار آسانی نیست. او نه پولی دارد و نه کسی که از او حمایت کند.

نقد کتاب شوهر آهو خانم از دیدگاه روانشناسی شخصیت‎‌ها
شوهر آهو خانم از دیدگاه روانشناسی، رمانی پیچیده و چندلایه است که به خوبی زوایای تاریک و پنهان روان انسان را به تصویر می‌کشد. در این رمان، شخصیت‌ها نه خوب مطلق‌اند و نه بد مطلق، بلکه ترکیبی از ویژگی‌های مثبت و منفی را در خود دارند که این امر، آن‌ها را به انسان‌هایی واقعی و ملموس برای مخاطب تبدیل می‌کند.

شخصیت آهو
شخصیت آهو در رمان شوهر آهو خانم چگونه است؟ او به عنوان زنی صبور، فداکار و قانع، نمادی از زنان سنتی ایرانی در آن دوران است که تمام زندگی خود را وقف خانواده‌اش می‌کند. اما این فداکاری و صبر، گاهی به انفعال و تسلیم در برابر خواسته‌های همسرش منجر می‌شود. از دیدگاه روانشناسی، می‌توان گفت که آهو دچار نوعی “ذهنیت قربانی” شده بود. او برای حفظ خانواده‌اش، از خود و خواسته‌هایش چشم‌پوشی می‌کند و تمام انرژی خود را صرف خدمت به همسر و فرزندانش می‌کند. این رفتار، اگرچه نشان از بزرگواری و ایثار آهو دارد، اما می‌تواند ناشی از عدم اعتماد به نفس و وابستگی شدید او به همسرش نیز باشد.

شخصیت میران
میران مردی مذهبی و نانوا است که در ابتدا، شخصیتی مثبت و قابل احترام دارد. اما با ورود هما به زندگی‌اش، جنبه‌های تاریک شخصیت او نمایان می‌شود. میران در برابر وسوسه‌ی هما، تسلیم می‌شود و به همسرش خیانت می‌کند. از دیدگاه روانشناسی، می‌توان گفت که میران دچار نوعی “دوگانگی شخصیتی” شده است. او از یک سو، مردی مذهبی و پایبند به اصول اخلاقی است و از سوی دیگر، مردی شهوت‌ران و هوس‌باز است که در برابر هما، نمی‌تواند مقاومت کند.

رمان نشان می‌دهد که مردان در آن دوره، از قدرت بیشتری در خانواده برخوردار بودند و می‌توانستند تصمیمات خودسرانه‌ای بگیرند که زندگی زنان و فرزندانشان را تحت تاثیر قرار می‌داد. روابط خانوادگی در آن دوران، بیشتر بر اساس سنت‌ها و باورها بود و کمتر به احساسات و نیازهای افراد توجه می‌شد.

شخصیت هما
هما زنی است که برای رسیدن به خواسته‌هایش، حاضر به انجام هر کاری است. او از زیبایی و جذابیت خود برای فریب میران و رسیدن به ثروت و موقعیت اجتماعی استفاده می‌کند. از دیدگاه روانشناسی، می‌توان گفت که هما دچار نوعی “اختلال شخصیت نمایشی” است. او به شدت به جلب توجه دیگران نیاز دارد و برای رسیدن به این هدف، از هر وسیله‌ای استفاده می‌کند. او با عشوه گری نظر سید میران را به خود جلب می‌کند.رمان شوهر آهو خانم، به تفاوت‌های طبقاتی در جامعه‌ی ایران آن دوران نیز می‌پردازد. میران و آهو، از طبقه‌ی متوسط جامعه هستند و زندگی نسبتاً مرفهی دارند. اما هما، از طبقه‌ی پایین جامعه است و برای رسیدن به ثروت و موقعیت اجتماعی، حاضر به انجام هر کاری می‌شود. رمان نشان می‌دهد که تفاوت‌های طبقاتی، می‌تواند منجر به نابرابری‌ها و بی‌عدالتی‌های اجتماعی شود.

داستان شوهر آهو خانم از نظر ساختاری، رمانی منسجم و خوش‌ساخت است. پیرنگ اصلی داستان، به خوبی با خرده‌پیرنگ‌ها و شخصیت‌پردازی قوی، درآمیخته شده است و فضاسازی مؤثر، به جذابیت داستان افزوده است. زاویه دید سوم شخص دانای کل نیز، به نویسنده امکان داده است که داستان را به خوبی روایت کند و به تحلیل عمیق شخصیت‌ها و روابط آن‌ها بپردازد.
با این حال، برخی از منتقدان، ساختار رمان را ساده و فاقد پیچیدگی‌های لازم دانسته‌اند. همچنین، برخی دیگر، لحن رمان را در برخی از قسمت‌ها طولانی و خسته‌کننده دانسته‌اند. با این وجود، به دلیل پرداختن به موضوعات مهم اجتماعی و فرهنگی، شخصیت‌پردازی قوی، و نثر روان و گیرا، همچنان یکی از آثار برجسته و ماندگار در ادبیات معاصر فارسی است.

قسمتی از متن کتاب شوهر آهو خانم:

“آهو خواه ناخواه می‌بایست به زندگی هووداری که شوهرش به او تحمیل کرده بود تن در دهد؛ بسوزد و هر طور هست با وضع جدید بسازد. اگر سید میران مردی بود که شاهین عدل و انصاف را میان دو همسر راست نگه می‌داشت و اگر هما به حق خود قانع بود او چندان غمی نداشت؛ اما نه شوهرش چنان مردی بود و نه هوویش چنین زنی. از وقتی که دوباره نوبت برقرار شده بود شوهرش البته یک شب در میان پهلوی او بود، ولی چه بودنی، دلش که همه حرف‌ها بر سر آن بود همراهش نبود. گویی این حقّه رازی نهان را همان لحظه که از سوگلیش جدا می‌شد به دست ظریف و امانت‌دار وی می‌سپرد تا از دستبرد غیر محفوظ بماند.”

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.