به گزارش اشراف ـ فرزاد روستایی، ورزش ایران در سالیان نه چندان دور به صورت آماتور اداره می شد. ورزشکاران برای سلامتی خود فعالیت می کردند و در کنار آن افتخاراتی هم در مسابقات بدست می آمد.
تشکیلات ورزشی منسجی وجود نداشت و بضاعت این تشکیلات هم در حد توسعه یافتگی آن بود. در آن زمان بازیکن به عشق پیراهن تیم محبوب خود، تیم شهر خود، شهر یا کشور خود ورزش می کرد و هدفی جز افتخار آفرینی نداشت. در سوی دیگر هدایت و مدیریت تیم ها و باشگاه ها هم خودجوش و با توجه به قوانین ابتدایی صورت می گرفت که اگر اشتباه یا قصوری صورت می گرفت، قابل چشم پوشی بود.
امروز ورزش به عنوان یک صنعت و شغل برای ورزشکاران حرفه ای معرفی شده است. مربیان مجهز به علم روز ورزش شده اند، قراردادهای حرفه ای و دقیق بسته می شود، بودجه های چندین تا چند صد میلیاردی برای ورزش ها درنظر گرفته می شود. حامیان مالی به میدان آمده اند، حق پخش تلویزیونی و دست آخر وکلای زبردست و کارکشته در کنار مشاوران کار بلد مدیران، ورزشکاران و فدراسیون ها را حمایت می کنند.
در ورزش ما، ورزشکاران و مربیان قراردادهایی متناسب با تورم می بندند، باشگاه خرج های آنچنانی می کنند که در نهایت فقط بدهی و آبروریزی به بار می آورد. صدا و سیما حق پخش نمی دهد، زمين تمرین استاندارد نداریم و تیم ها خانه به دوش هستند. قیمت بلیط افزایش می یابد اما مسابقات همچون قرص خواب است!
مربیان و بازیکنان خارجی در سایه غفلت ـ بخوانیم بی دانش بودن و مدیریت از روی شکم سیری ـ مدیران ورزشی به خصوص فوتبال، به نان و نوایی مي رسند. بازیکن مي آید بدون تمرین و تست قرارداد می بندد و دست آخر مي رود. کار به شکایت می کشد و ورزش ایران محکوم به خسارت می شود.
از این دست مثال ها بسیار است تا جایی که اعتباری برای فوتبال ایران باقی نمانده است و رویه بر این منوال است که هر پرونده ای از ایران در فیفا مطرح شود، حکم به محکومیت فوتبال ایران داده می شود، چرا؟
نقش مدیران کاربلد چیست؟ وکلای آنان چه کاره اند؟ چرا قراردادها با نگاه به نوک بینی ـ اشاره به عدم آینده نگری است ـ منعقد می شود!
چرا بازیکنی همچون استوکس به ایران مي آید با تراکتور به مشکل می خورد، این تیم را محکوم می کند، غرامت می گیرد و با پرسپولیس قرارداد می بندد، مرخصی می گیرد و غیبت می کند. با او به نرمی رفتار می شود تا او در جدیدترین اتفاق تقاضای ۲۰ هزار دلار باقی مانده خسارت خود را کند؟! او پیروز خواهد شد و این مبلغ را خواهد گرفت چون می داند از قانون چطور استفاده کند، چون مدیر برنامه کاربلد و وکیل کار کشته دارد، درست همان چیزهایی که ورزش ما ندارد!
به راستی پاسخگوی این نوع افتضاحات کیست؟ نقش مدیران دولتی در این بین چیست؟ تا چه زمانی ورزش ما که از عقد یک قرارداد حرفه ای عاجز است باید تاوان ندانم کاری مدیران ورزشی را بدهد؟ مدیرانی که نمی دانند چه باید انجام بدهند ! مي آیند بدهی به بار مي آورند، آبرو ریزی می کنند و بعد بدون پاسخگویی بر کنار می شوند!
https://eshraf.ir/?p=7269