به گزارش اشراف ـ فرزاد روستايي، در کشور ایران هر سال روز ولادت حضرت زینب (س) که پنجم جمادی الاول است به نام روز پرستار نامگذاری شده است که امسال مصادف با ۳۰ آذر است. بله، همزمان با شب یلدا !
اگر در این ایام کرونایی از ما در خصوص قدردانی از پرستاران پرسید شود، کلماتی درخشان به زبان می آوریم، به به و چه چه می کنیم، قدردان هستیم اما هجوم مردم به میدان تره بار، بازار و فروشگاه های زنجیره ای برای تهیه مهمات دورهمی هایی که در شب یلدا خواهد شد، در عمل پیام دیگری دارد.
شاید در اعتراض بگوئید ” هنوز شب یلدا نیامده آیه یاس می خوانی ” از یک طرف حق با شماست چون هنوز شب یلدا نیامده اما از طرف دیگر کافی است سر به فلک گذاشتن قیمت آجیل و میوه را مد نظر قرار دهید. بله قبول دارم که همه چیز گران شده اما گرانی ناگهانی در شب یلدا در ایام کسادی بازار و بی پولی مردم حکایتی دیگر است! این گرانی ها نشانگر حضور فعال خریدار در بازار شب یلدا است، به همین سادگی.
چند روز قبل عکسی را در فضای مجازی دیدم. پرستاری ملاقاتی دارد! بعد از گذشت ۲ ماه، فرزند خود را پشت ورودی بیمارستان و با فاصله، آن هم برای چند دقیقه می بیند. این همان پرستاری است که قدردان او هستیم، سلامتی او را طلب می کنیم و آنان را فرشتگان سفیدپوش لقب داده ایم. اگر با همین پرستاران صحبت کنیم فقط از ما یک چیز می خواهند ” به شیوع کرونا کمک نکنید”.
به نظر خواسته راحتی است اما به چشم دیده ام که رعایت نمی شود، یا ماسک نمی زنند یا اگر می زنند به اجبار و از روی ترس است.
هر روز صبح برای گرفتن نان به نانوایی سر کوچه می روم. آدم هایی که برای نان گرفتن می آیند شامل طیف مشخصی از مردم محل و رهگذران هستند. از سرهنگ اداره آگاهی، مامور آتشنشانی ـ که لباس فرم دارد ـ ، متصدی داروخانه، زباله جمع کن و آقایان اتوکشیده ای که از اتومبیل های شخصی خود خارج می شوند تا نان بگیرند، گرفته تا کارگر افغانی همه بدون ماسک برای گرفتن نان می آیند، ماسک ندارند، عجله هم دارند و در جلوی پنجره نانوایی سینه به سینه و رخ به رخ می ایستند. غافل از این که برای انتقال کرونا فقط یک نفس کافی است!
بیشتر افرادی که در بالا از آنان گفتم در سیستم اداری خود حتما ماسک می زنند چون مجبورند اما زمانی که به خواسته و انتخاب می رسیم، عملی در کار نیست زیرا ارزشی برای دیگران قائل نیستند.
قصد موعظه و پند دادن ندارم چون به اندازه کافی گفته شده است. فقط یک سوال دارم. اگر مجبور باشیم به جای پرستاران در بیمارستان کرونایی ها خدمت کنیم، چه حالی به ما دست می دهد؟ اگر دولت به جای جریمه کردن متخلفان آن را مجبور کند در بیمارستان ها کارهای عام المنفعه انجام دهند، فریاد دادخواهی ایشان به عرش نمی رسد؟!! نمی گویند چه خطایی کردیم که باید به این سرنوشت دچار شویم؟
کار در بیمارستان به معنای مبتلا شدن به کرونا نیست اما تصور حضور در آن ساختمان پر از افراد مبتلا به کرونا هم، وحشتناک است. آیا حاضریم به این مطلب فکر کنیم که در این روزهای تاخت و تاز کرونا به پرستاران یک ماه مرخصی داده شود، آنان استراحت کنند و دیگران ـ متخلفانی که شیوه نامه های بهداشتی را رعایت نمی کنند ـ به جای آنان در بیمارستان ها خدمت کنند. جواب قطعا منفی است.
عزیزان، جان عزیزی که هنوز می گویید ” کرونا را باور ندارم ” حال که حاضر نیستید لحظه ای به جای پرستاران باشید، کمتر شعار بدهید و بار سنگین آنان را سنگین تر نکنید. شب یلدا را به دورهمی تبدیل نکنیم.