اشراف – شاهرخ صالحی کرهرودی: دوره جدید مجلس شورای اسلامی در حالی قرار است در کمتر از دو ماه آینده آغاز به کار کند که کمیسیون فرهنگی مجلس، به عنوان یکی از کمیسیونهای تخصصی و مهم، نقش موثری در جریان سازی فرهنگی کشور دارد. اما واقعیت این است بروز و ظهور کمیسیون فرهنگی مجلس، در رویدادهای فرهنگی کشور چندان قابل توجه نبوده است و حالا، انتظار از مجلس آینده این است که فرهنگ کشور، بیش از گذشته مورد توجه مجلسنشینان قرار گیرد.
کاغذ گران و نزول فرهنگی
در سالهای اخیر، صنعت چاپ و نشر به واسطه گرانی کاغذ روز به روز نحیفتر شده است؛ گرانی کتاب و کاهش خریداران کتاب از یکسو و قاچاق و نشر زیرزمینی کتابهای بیکیفیت هم از سوی دیگر به ضربههای جدی و بزرگی برای صنعت چاپ و نشر کشور بدل شده است. اگرچه بخشی از این امور وابسته به موضوعات اجرایی است و نمایندگان مجلس امکان ورود به این حوزه را ندارند ولی واقعیت این است که نظارت بر تخصیص ارز، نظارت بر نحوه توزیع یارانه کاغذ و البته افزایش اعتبارات در حوزه کاغذ از جمله بخشهایی است که به طور خاص در صلاحیت نمایندگان مجلس قرار دارد و شاید با این نظارتها و حمایتها، کمی مرهم بر شرایط بحرانی کاغذ در کشور گذاشته شود. هرچند که در کنار مشکل کاغذ، نظارت بر نحوه عملکردها و مجوزهای صادره نیز میتواند تا بخش زیادی راهگشا باشد.
سینما، سریال و ساترا
اوضاع در حوزه هنرهای نمایشی کشور کمی پیچیده است؛ علی رغم صرف بودجههای آنچنانی برای تولید کارهای سفارشی، اما خروجی این کارها چندان چنگی به دل نمیزند و باعث انتقاد بسیاریها به نهادهای دولتی برای سفارش چنین آثار شده است. از جمله انتقادهای منتقدان و سینماگران از کیفیت نازل آثار ارائه شده در جشنواره فجر سال گذشته نیز مشتی از خروار این انتقادها بود. از سوی دیگر، در چند سال اخیر تنها معدودی آثار سینمایی – که به سینمای تجاری و گیشهای معروف هستند – توانستهاند با اقبال و البته فروشهای خوبی مواجه شوند اما جریان کلی حاکم بر سینمای کشور، نه اقبالی داشته و نه فروش خوبی کسب کرده است. بخشی از ریشه یابی این مشکل را باید در نحوه تخصیص بودجهها، بخشی را در نحوه اعطای مجوزها و بخشی را هم باید در مشکلات صنفی هنرمندان جستجو کرد. شاید نیاز باشد، مجلس آینده با ورود جدیتر و البته نظارتی هم به بحث صرف بودجههای فرهنگی و هم نحوه تعامل دولت با نهاد صنفی هنرمندان، مسیر ریل گذاری شده برای حوزه نمایشی کشور را تغییر دهد.
در کنار شرایط حاکم بر سینما، دو گانگی برخورد با شبکه نمایش خانگی (VODها) هم به معضلی برای حوزه فرهنگی کشور بدل شده است. بر اساس قانون اساسی، صداوسیما، تنها رسانه فراگیر صوت و تصویر در کشور به شمار میرود و تشکیل تلویزیونهای خصوصی در کشور ممنوع است. با این وجود، با توسعه اینترنت، بسترهای تولید و پخش آثار صوت و تصویر فراگیر کشور گسترش یافت و بر همین اساس، سازمان صداوسیما، تشکیلات جدیدی با عنوان سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر در فضای مجازی با نام مخفف ساترا، در شهریور ۱۳۹۴ تشکیل داد. شبکه نمایش خانگی، که حالا چند صباحی است بر بستر پلتفرمهای آنلاین پخش میشود، قبلا زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بود، اما این بار با اصرار صداوسیما، زیر نظر ساترا قرار گرفتند و همین مسئله موجب حرف و حدیثهای زیادی، به خصوص در سه سال گذشته، شده است. فارغ از ابهامات در استاندارد دوگانه صداوسیما در رسانه ملی و نظارت بر این شبکهها، کیفیت برخی از این آثار و البته رد و بدل شدن برخی پولها در ساخت این سریالها نیز به محل بحث تبدیل شده است. شاید مجلس دوازدهم، باید یکبار برای همیشه با یک قانون جامع، تکلیف متولی این شبکهها، نحوه نظارت بر آنها، نحوه هزینهکرد و شفافیت در موضوعات مرتبط با آنها را نیز مشخص کند.
بازار فراموش شده هنرهای تجسمی
هنرهای تجسمی و بازار هنر هم از جمله موضوعاتی است که کمتر مورد توجه سیاستگذاران بوده است و از اقتصاد هنر که به طور خاص، در بخش هنرهای تجسمی میتواند ارزش افزوده داخلی و خارجی داشته باشد، غافل شده است. هنرمندان تجسمی خوبی در کشور مشغول فعالیت هستند که اگر به آنها توجه شود و زمینه برای معرفی و فروش آثارشان فراهم شود، بدون شک میتواند خوش بدرخشند. امسال هم به عنوان سال جهش تولید با مشارکت مردم نامگذاری شده، بهترین فرصت برای بها دادن به این حوزه مغفول اقتصادی است. هرچند که قوانین موجود، تکافوی حمایت از هنرمندان تجسمی و صنایع دستی را نمیدهد اما مجلس آتی میتواند با ایجاد زیرساختهای قانونی و البته اتخاذ سیاستهای تقنینی و نظارتی، توسعه بازارهای هنری و صنایع دستی را در کشور رونق ببخشد.
بازار هنر در دنیا، سود سرشاری را هم نصیب هنرمندان کرده و هم ارزش افزوده بالایی را برای اقتصاد کشورها به ارمغان میآورد اما در بازار داخلی که خریدار چندانی وجود ندارد و در بازار خارجی هم زمینه برای توسعه صادرات و حضور در بازارهای جهانی چندان مهیا نیست. مجلس میتواند در این حوزه، مشارکت خوبی داشته باشد و تسهیلات لازم را هم در حوزه تقنین و هم بودجه، اختصاص دهد.
علاوه بر اینها در حوزههای تئاتر و موسیقی و فرهنگ عمومی نیز مجلس آینده باید با برنامهریزی جدیتری وارد عمل شد. زبان فرهنگ و هنر، بهترین وسیله برای معرفی ظرفیتهای کشور است. اگر به درستی از این ظرفیت استفاده شود، هم ارتقای فرهنگ اجتماعی را در پی دارد و هم به رونق اقتصادی کشور کمک میشود.