×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
صیاد؛ قربانی پرتره‌سازی در سینمای ایران

مهناز شعبانی، خبرنگار:در سریال هجوم فیلمسازان به شخصیت‌های مهم تاریخ ایران این بار جواد افشار به سراغ شهید صیاد شیرازی رفته است. «صیاد» آن‌قدر خام‌دستانه ساخته شده که صحبت درباره موفقیتش در ساخت پرتره صیاد شیرازی، در حد یک شوخی به‌نظر می‌رسد. فیلم آن‌قدر در اجرا ضعیف است که هروقت بازیگران دهان خود را باز می‌کنند، گمان می‌کنی با یک پروژه‌ دانشجویی مبتدی مواجه هستی. دیالوگ‌ها به‌شدت مصنوعی نوشته و ادا شده‌اند و ذره‌ای باورپذیر نیستند. چنین ایرادی در این فیلم به‌طور خاص، بیشتر توی ذوق می‌زند؛ چراکه فیلمساز تمام بار قصه‌گویی و شخصیت‌پردازی را بر دوش دیالوگ‌ها قرار داده است. کارگردان در ساخت موقعیت ناتوان است و اهل تلویزیون بودنش کاملا به‌چشم می‌آید. جنگ‌ها به‌خوبی کارگردانی نشده‌اند و هیجانی را منتقل نمی‌کنند. کلیشه‌ای بودن در هر جزء فیلم مشهود است و کلیشه، از عدم شناخت موضوع می‌آید. کار تحقیقی درباره یک موضوع، لزوما به شناخت عمیق و حسی نسبت به آن منجر نمی‌شود؛ وقتی هم که خود فیلم‌ساز حسی را تجربه نکند، نمی‌تواند آن را به مخاطب منتقل کند. «صیاد» فیلم‌نامه ضعیفی دارد که نمی‌تواند تماشاگر را روی صندلی نگه دارد. دغدغه‌های کاراکترها تبدیل به دغدغه‌های مخاطب نمی‌شوند. بیننده حتی خطر دشمن را به‌درستی حس نمی‌کند که بخواهد دغدغه‌ای برای شکست آن داشته باشد. فیلم آن‌قدر سریع از هر واقعه عبور می‌کند که هیچ‌کدام از نبردها با دشمنان مختلف به‌درستی شرح داده نمی‌شوند. حتی خطر بنی‌صدر به‌عنوان دشمن داخلی نیز حس نمی‌شود؛ درواقع هوشمندانه عمل نکردن فیلمساز در پرداخت موجب شده که بنی‌صدر حتی از کاراکتر صیاد کاریزماتیک‌تر باشد. «صیاد» تبدیل به شخصیت نمی‌شود. هیچ‌کدام از ویژگی‌ها، دغدغه‌ها یا ضعف‌های کاراکتر به‌درستی معرفی نمی‌شوند. درواقع گویی اصلا کاراکتر ضعفی ندارد و چنین ایراد بزرگی در شخصیت‌پردازی مانع ارتباط‌گیری مخاطب با شخصیت می‌شود. معنویت صیاد هم که در چند نمای بی‌حس از نماز خواندنش خلاصه شده است.
رابطه صیاد با خانواده‌اش نیز کاملا مغفول مانده. ما هیچ شناختی از همسر او نداریم و بدتر آن‌که صدای این همسر به‌عنوان راوی فیلم استفاده شده است. این صدا در فیلم به صدای درونی صیاد تبدیل می‌شود اما تماشاگر صدای یک زن را به‌عنوان صدای درونی کاراکتر صیاد نمی‌پذیرد؛ به‌خصوص که این زن اصلا در فیلم پرداخت نشده است. چنین وضعیتی به ما حتی یک تیپ دوست‌داشتنی هم نمی‌دهد، چه برسد به پرتره‌ای از شخصیتی مانند شهید صیاد شیرازی.
فیلم‌ساز تلاشی هم در جهت ساخت مسئله کشمکش بین سپاه و ارتش می‌کند؛ اما هم این کشمکش کاملا سطحی روایت می‌شود و درحد جدال‌های توییتری است و هم حل شدن این مسئله بسیار سردستی برگزار شده است. انگار اختلاف ارتش و سپاه در انتخاب اسم عملیات‌ها خلاصه شده و حل شدن اختلاف هم صرفا با خارج شدن دو نفر از یک جلسه اتفاق می‌افتد!
معلوم نیست تا کی قرار است سوژه شخصیت‌های مهم تاریخمان با ساخت چنین آثار کم‌مایه‌ای هدر برود. هرسال جشنواره محل نمایش بسیاری آثار پرهزینه دولتی است که نه‌تنها کمکی به ارائه یک تصویر خوب از قهرمان‌های تاریخ ایران نمی‌کنند، بلکه بیشتر گویی در تخریب آن‌ها مشارکت دارند. ارگان‌های دولتی چطور در انتخاب کارگردان آثاری چنین مهم دقت نمی‌کنند؛ البته شاید هم واقعا در سینمای ما قحط‌الرجال است!

برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.