به گزارش اشراف – نیلوفر مظلومی: سهراب سپهری نقاشی نبود که گاهی شعر بگوید و شاعری نبود که گاهی نقاشی بکشد. او به دنیای هر دو قلمرو حرفهای پا گذاشت، هر چند ممکن است این نگاه مقبول همه نباشد.
بهگفتۀ امیر سعیدالهی نویسندۀ کتاب «نامههایی از پاریس»، سپهری بعدها در نامهای از پاریس با عناوینی همچون «شهر خاکستری»، «افسونبار» و «غمانگیز» یاد کرده است. این شاعر ایرانی پیشتر درسهای نقاشی را در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران گذرانده بود. تحصیلاتش در دانشگاه تهران، سال ۱۳۲۷ شروع میشود و ۵ سال بعد درحالیکه مدال درجهیک فرهنگ را دریافت میکند، از دانشگاه میرود. سال ۱۳۳۶ از راه زمینی سفر درازش را به اروپا آغاز میکند تا به شهر پاریس برسد و در رشتۀ لیتوگرافی مدرسۀ هنرهای زیبای پاریس ثبتنام کند.
سپهری برای اینکه به مدت یک سال در پاریس دوام بیاورد، به کارهای مختلف تن میدهد. از جمله مدتی در یک کارخانۀ بستهبندی کار میکند و البته تمام این مدت در جستوجوی مکتب نقاشی پاریس است تا به دنیای آن وارد شود. از موزهها و نمایشگاههای مختلفی دیدار میکند، درسها میگیرد، اما همواره و همزمان با آن احساس میکند دارد فرصتهایی را از دست میدهد: «دیدن نمایشگاه چه فایده دارد. باید زندگی را مشاهده کرد.»
یک بار در بازگشت از موزۀ لوور برای دوستی مینویسد: «این را با که بگویم که تماشای سراسر موزه لوور برای من ارزش نیمروزی را ندارد که من و تهرانی در یکی از دشتهای آن دیار در سایه یکهدرختی نشسته بودیم و عظمتِ چشمانداز ما را از میان به در برده بود. در این لحظه میاندیشیم، چقدر آدمها بیراهه میروند، از کنار گُل بیاعتنا میگذرند. میروند تا شعر گُل را در صفحه یک کتاب پیدا کنند و بخوانند.
شاعر پشت هیچستان و تابلوهای گرانبهایش
سجاد باغبان ماهر، عضو هیئتعلمی گروه موزه و گردشگری دانشگاه هنر اصفهان، در گفتوگو با ایسنا و با اشاره به دنیای نقاشیهای سهراب سپهری برد و نتایج و پیامدهای آن دوران در آثارش، چنین بیان کرد: سهراب سپهری در جامعه و بین مردم بهخاطر شعرهایش و در مقام شاعر بسیار شناختهشده به شمار میآید. اما از منظری دیگر نیز میتوان به زیست هنری او نگاه کرد که قطعاً جهان نقاشیهای اوست. البته نقاشبودن و شناخت آثارش در این قلمرو بین محافل حرفهای هنر و موزه کاملاً بنام است. اما بین عامه مهجور به حساب میآید.
این نمایشگاهگردان و مشاور هنری با تأکید بر اینکه تحصیلات و تخصص و شغل سپهری بهراستی نقاشی بود و خود نیز در سرودهای فرا یاد میآورد که «پیشهام نقاشی است»، ادامه داد: مهمترین دغدغۀ کاری و هنری سپهری تا پایان عمر نهچندان درازش کشیدن نقاشی بود. سپهری که فقط ۵۱ سال عمر کرد، در طراحی و نقاشی و با بهرهمندی از تکنیکها و سبکهای گوناگون آثار پرشمار و ماندگاری را از خود به یادگار گذاشت. البته مجموعۀ شعرش با عنوان «هشت کتاب» چنان اقبال عمومی و محبوبیت یافت که شخصیت نقاش او کمتر مورد توجه قرار گرفت.
باغبان ماهر افزود: یک بعد از شخصیت هنری سپهری که بر اهل فن و محیط تخصصی هنر کشورمان پوشیده نیست، قیمت بسیار بالای آثار این هنرمند است. خیلی از آخرین حراج آثار هنری معاصر کشور در شهر تهران نمیگذارد. در این حراجی بزرگ، دو تابلوی معروف سپهری در قیمتهای حدود ۲۲ میلیارد و ۱۳ میلیارد به فروش رسید. این بینظیر است. در هنر معاصر بهنظرم ما شاید فقط ۴ هنرمند دیگر داشته باشیم که بتوانیم آثارشان را در این حد قیمتگذاری کنیم. چنین ارزشگذاریهای مادی در داخل کشور و در تاریخ معاصر هنرمان نایاب و نادر است.
او به شخصیت سپهری در عرصۀ بینالملل نیز نگاه کرد و گفت: این وصفی که از جایگاه سپهری در بین محافل نخبگانی هنر در ایران گذشت، در خارج از کشور نیز صدق میکند. درحوزۀ بینالملل هم مورد عنایت جدی مجموعهدارها و موزهدارن و علاقهمندان به هنر معاصر ایران است. این مقام هنری سپهری که از منظر اقتصادی نیز درخور اعتناست، در زمان حیات او نیز شناختهشده و مستحکم بود.
این کارشناس حوزۀ هنر تأکید کرد: در روزگار زیستش نیز این خرید و فروشها و قیمتگذاریهای بالا وجود داشت که باز هم خاصبودن جایگاه او را در عرصۀ نقاشی نشان میدهد. هنرمندان ما غالباً پس از درگذشتشان به این جایگاه میرسند، اما سپهری در همان محافل هنری زمان خویش، یعنی قبل از انقلاب ۵۷، به این مرتبه دست یافت. این زمان هنوز شاعری او به شهرت امروز نبود، اما در عرصۀ نقاشی و میان گالریداران شخصیت ویژهای داشت.
https://eshraf.ir/?p=90826