به گزارش اشراف – سیده معصومه معاف رودپیشی،همیشه تاثیر و تاثر در اشعار وجود داشته و دارد، مثلا شهریار شعری سروده با این مطلع «آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا/ بیوفا حالا که من افتادهام از پا چرا» بسیاری از شعرای جوان از این بیت الهام گرفتهاند، خود استاد در غزل آیینی با مطلع «علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را/ که به ما سوا فکندی همه سایه خدا را» از شعر مشابه دیگری از افتخارالعلما متخلص به صبا (دوره ناصری) نیمقرن پیش از شهریار در کتاب افتخارنامه حیدری با مطلع «علی ای سحاب رحمت/ تو چه آیت خدایی» تاثیر پذیرفته است. اما حافظ یا سعدی؟ مقایسه بین این دو شاعر که در غزل ید طولایی دارند برای همه زیباست.
اهلفن در سرایش اشعار شیخاجل را پیغمبر میدانند درکنار فردوسی و انوری. این سه شاعر پرآوازه در شعر پیمبری را بر دوش میکشند که سعدی با معجزه غزل عاشقانه و فردوسی در حماسه در بین این نامی جاودان دارند.
شاید شنیده باشید که
در شعر سه تن پیمبرانند/ هرچند که لانبی بعدی
ابیات و قصیده و غزل/ فردوسی و انوری و سعدی
حال از حافظ بگوییم که از شاعرانی چون سعدی و خواجویکرمانی و سلمان ساوجی و دیگران تاثیر گرفته اما الهامی که از شیخاجل گرفته بیش از سایرین است. اشعاری که حافظ از سعدی وام گرفته و این تاثیر ذیری حافظ است نسبت به سعدی:
منظور مقایسه نیست و نیاز به توجه است که اگر برخی مصرعهای لسانالغیب را در جای مصرعی از سعدی بگذاریم، مضمون شعر اغلب همان است.
اگر مصرعهای فرد را از سعدی و مصرعهای زوج را از حافظ بگذاریم بهشکلی که بهمعنا خدشهای وارد نشود، میبینیم که معنا همان است که سعدی گفت با کمی تغییرات.
(سعدی)ای بلبل اگر نالی من با تو همآواز/ مبنال بلبل اگر با منت سر یاری ست(حافظ)
(سعدی)تو عشق گلی داری من عشق گلاندامی/ که ما هر دو عاشق زاریم و کار ما زاریست(حافظ)
(سعدی)گر کند میل به خوبان دل من خرده مگیر/ من ار چه عاشقم و رند و می کش و سیاه(حافظ)
(سعدی)شبی و جمعی و گویندهای و زیبایی/ دو بار زیرک و از باده کهن دو منی (حافظ)
(سعدی)ندارم از همه عالم جزین تمنایی/ فراغتی و کتابی و گوشه چمنی(حافظ)
از این دست مثال بسیار و جوینده یابنده است، امید که جرقهای کوچک در ذهنتان زده باشیم برای تامل بیشتر در آثار این بزرگان.
https://eshraf.ir/?p=10398