به گزارش اشراف ـ فرزاد روستايي، سالهاست شاهد هستیم که هر زمان وضعیت مالی دو باشگاه سرخابی فوتبال به فاجعه نزدیک می شود، صحبت از واگذاری سهام این دو باشگاه دولتی در بورس به میان می آید تا مُسکنی باشد و التهاب موجود فروکش کند.
به منظور ورود سهام نهاد یا موسسه ای به بورس در وهله اول تراز مالی آن مورد توجه قرار می گیرد. میزان دارایی، املاک و سوده بودن آن زیر ذره بین می رود. اگر بخواهیم تنها سه مورد عنوان شده را مد نظر قرار دهیم پی خواهیم برد که ارائه سهام سرخابی ها در بورس چه سرنوشتی پیدا می کند.
دو باشگاه سرخابی از نظر دارایی آن قدر سبک بار هستند که با وزش هر باد شدید مالی تا مرز بر باد رفتن پیش می روند. این دو باشگاه ـ بخوانید تیم ـ در اثر بی برنامگی و نبود آینده نگری حتی زمین تمرین هم ندارند تا بتواند در تراز مالی لحاظ شود. اگر بخواهیم زمین های تمرینی هدیه داده از طرف دولت را مد نظر قرار دهیم، کاملا مشخص است که هدیه داده شده و نتیجه عملکرد مالی موفق مدیریت باشگاه ها نیست. به راستی پس از نیم قرن فعالیت ورزشی ره آورد مالی این دو باشگاه چه بوده است؟ فقط جریمه و ضرر !!! این دو باشگاه توانسته اند یک آجر به آجرهای باشگاه اضافه کنند؟
در بخش سوده بودن که شرط اصلی ورود به بورس است، شما به خوبی از رنج نامه های مالی سالیان اخیر اطلاع دارید و همچنان هم ادامه دارد. به جرات می توان گفت، دو باشگاه سرخابی به حفره های بدون انتهایی تبدیل شده اند که پول دولت، اعتبار ورزش، حیثیت باشگاهی و آرامش هوادار را به شکل سیری ناپذیری می بلعند! که در این بین مدیران کارنابلد هم قوز بالا قوز شده اند تا بر مشکلات بیافزایند.
با شرایط موجود دولت برای رهایی از هزینه سنگین اداره این دو باشگاه، دست به دامن بورس شده است! بورسی که همچون مریض بد حال در تب و لرز است. هر روز نوسان شاخص بورس تنها کام عده ای سودجو را شیرین می کند! بورسی که با حال بد نمی تواند اعتماد از دست رفته سرمایه گذارانی را کسب کند که مال باخته اند و به خون بورس تشنه!
سرمایه گذاری که وارد بورس می شود فقط به دلیل کسب سود و افزایش سرمایه اقدام به خرید می کند. بسیاری از سرمایه گذاران امروز در صف خرید هستند و فردا با کوچکترین افت قیمت به صف فروش هجوم می بردند، نگاه بلند مدت ندارند، عجول هستند و بد از اینکه به بورس هم اعتماد ندارند.
در همین راستا می توان پیش بینی کرد سرمایه گذاران حرفه ای بورس به علت نبود توجیه اقتصادی تمایلی به خرید سهام نشان نمی دهند. تنها می ماند هوادار باشگاه که به عشق تیم خود پا پیش بگذارد. باید دید کدام تماشاگر عاقلی حاضر است پول خود را وارد بورس کند و در پایان سال مالی سودی دریافت نکند؟ چرا چون باشگاه زیان ده است و سودی در کار نیست!
با توجه به تمام نکات گفته شده چطور می توان امید داشت که دولت بتواند شرایط ورود باشگاه های سرخابی را به بورس فراهم کند؟ و چنانچه این مهم صورت پذیرد با اعتماد خدشه دار شده خریداران سهام چه خواهد کرد؟! فراموش نکنیم بسیاری به توصیه دولت وارد بورس شدند، ضرر کردند و امروز به سایه خود هم اعتماد ندارند چه برسد به بورس!