اشراف – شاهرخ صالحی کرهرودی: موضوع مدارس هوشمند اگرچه برای اولین بار در دهه ۸۰ میلادی در آمریکا مطرح شد اما رشد و توسعه این مدارس در کشورهای توسعه یافته مربوط به دو دهه گذشته بود و در ایران نیز همزمان با دنیا تلاشهای اولیهای در این جهت صورت گرفت. اولین گام برای هوشمندسازی مدارس، ایجاد کارگاههای رایانه در مدارس بود، به طوریکه با آموزش درس مبانی کامپیوتر در دوره متوسطه، این نیاز وجود داشت تا دانشآموزان بتوانند به طور عملی با رایانه و عملکرد آن آشنا شوند. البته در حدود دو دهه قبل به دلیل دسترسی پایین به اینترنت و محتوای آموزشی الکترونیک، همین میزان از دسترسی نیز قابل توجه به نظر میآمد. با رشد تکنولوژی و دسترسی به نسل سوم و چهارم ارتباطات اینترنتی، نوع دیگری از هوشمندی مد نظر قرار گرفت و بر پایه آن، استقاده از لپتاپ، تبلت و رایانکهای کوچک در کلاسهای درس برخی مدارس رایج شد هرچند که هنوز هم مشکلات جدی در استفاده از این تکنولوژیها در کشور وجود داشت.
یکی از خصوصیات برجسته مدارس هوشمند که در دنیا مورد توجه قرار دارد این است که فرایند یادگیری محدود به ساعات خاصی از روز نیست و میتوان گفت مدارس هوشمند هیچگاه تعطیل نخواهند بود. در این مدارس هر دانش آموز می تواند در هر ساعت از شبانه روز از طریق اینترنت و شبکه و یا نرم افزار ها به یادگیری پرداخته و در کلاس های آموزش از راه دور حضور داشته باشد. مدارس هوشمند از قوانین سنتی مدارس که به همراه داشتن جزوات و کتب درسی است، مستثنی هستند. در یک مدرسه هوشمند، دانشآموزان برای شرکت در یک کلاس تنها نیازشان، یک لپ تاپ و یا تبلت است که از طریق آن بتوانند مباحث درسی را دنبال کنند.
اگرچه مدارس هوشمند با تعاریف گفته شده در کشور ما هنوز شکل نگرفته و فاصله زیادی در این خصوص وجود دارد اما موضوع بعدی که باید به آن توجه کرد، سطح دسترسی دانشآموزان به فضای اینترنت و محتواهای مجازی است. در کشورهای توسعه یافته در سالهای اخیر مباحثی چون «زیستبوم مجازی کودکان» به صورت فراگیر مورد توجه قرار دارد و علاوه بر تهیه سیمکارتهای مخصوص کودکان، اینترانت مخصوصی نیز بر پایه شبکههای ملی در اختیار دانشآموزان قرار میگیرد تا نظارت کاملی بر دسترسی آنها در فضای مجازی فراهم باشد. همچنین شبکه تولید بازی رایانهای و برنامههای مبتنی بر تلفن همراه نیز تحت نظارت و بر اساس قواعد گروههای سنی به تولید محتوا میپردازند. در کشور ما اگرچه اقداماتی تحت عنوان زیست بوم مجازی کودکان شکل گرفته و بخشی از اپراتورهای تلفن همراه به فعالیت در این زمینه پرداختهاند اما هنوز ایجاد بستر امن ارتباطی برای کودکان در کشور فراهم نشده است و به دلیل عدم آموزش صحیح والدین، کودکان به ارتباطی دسترسی دارند که نه مناسب سن آنهاست و نه برای آنها تهیه شده است.
متولی زیست بوم مجازی کودکان کیست؟
البته نبود متولی مشخص در حوزه زیستبوم مجازی به یک مشکل در کشور بدل شده است، آذرماه پارسال بود که وزیر ارتباطات و فناوری اطلاعات در اظهار نظری گفته بود که «در حوزه ارتباطات و فناوری اطلاعات وظیفه نداریم به کودکان و صیانت از آنها و همینطور به رسانههای نوین بپردازیم اما به علت نپرداختن دیگران به این مسایل ما مجبوریم و به آن عمل میکنیم.»
محمد جواد آذری جهرمی تصریح کرده بود: «آنها که در این حوزه مسئولیت اصلی را داشتند و وارد موضوع نشدهاند.»
اگرچه مسئولیت شورای عالی فضای مجاری، مرکز ملی فضای مجازی، وزارتخانههای آموزش و پرورش، فرهنگو ارشاد اسلامی و ورزش و جوانان، سازمانهایی نظیر تبلیغات اسلامی، حوزه هنری و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در حوزه تولید محتوای کودک محل بحث است اما به نظر میرسد که وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات نیز به عنوان مسئول تنظیم مقررات در این حوزه قابل توجه باشد. ایجاد زیستبوم، صدور مجوزهای لازم و نظارت بر فعالیت آنها در وهله اول بر عهده رگلاتوری وزارت ارتباطات و در وهله بعد در حوزه نرمافزاری بر عهده دستگاههای گفته شده است که متاسفانه نه در حوزه رگلاتوری و نه در حوزه تولید محتوا اقدام چندانی صورت نگرفته است.
جای خالی سواد رسانه ای
در حوزه آموزش رسمی، آموزش و پرورش تنها به کتاب درسی آموزش سواد رسانهای در پایه ششم ابتدایی و آموزش کار با رایانه در دوره متوسطه بسنده کرده و در سایر بخشها نیز اقدام در خوری صورت نگرفته است. در واقع حلقه اتصال مدرسه هوشمند به فضای مجازی خارج از مدرسه، زیستبومهای مجازی هستند که نقش هدایت و کنترل دانشآموز را در دنیای بهم پیوسته دهکده جهانی برعهده دارند.
حمیرا مقدمی، پژوهشگر پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات، در خصوص توجه به موضوع سلامت و نشاط دیجیتال در دوران کودکی و نوجوانی میگوید: « فراوانی انواع فناوریهای نوین و مدت استفاده کاربران از آنها چالشهای بزرگی را در حوزه سلامت جسمانی ایجاد کرده است. عدم آگاهی از عوارض و معایب استفاده بیش از اندازه اینترنت و دستگاههای هوشمند به بروز آسیبهای فکری، اجتماعی ـ فرهنگی، اخلاقی و جسمی منجر خواهد شد. مثلاً، نگرانیهای بسیاری درخصوص اعتیاد به فناوری اینترنت، مشکلات بینایی و خشکی چشم و کمتحرکی، کمرنگ شدن یا حتی از بین رفتن رابطههای عاطفی سلامتی جسمی و روحی كودكان و نوجوانان را به مخاطره انداخته است. بنابراین باید در راستای توسعه آیندهای متعادل در حوزه سلامتی و نشاط برای شهروندان به ویژه قشرکودک و نوجوان توجه ویژه صورت گیرد. »
وی در ادامه با تعریف دو مفهوم سلامت دیجیتال و نشاط دیجیتال میگوید: « نشاط دیجیتال مفهوم نسبتا جدیدی است که رابطه ما با جهان مجازی آنلاین و تاثیر آن بر سلامت جسمی و روانی را مورد بررسی قرار میدهد. زمانی از نشاط دیجیتال برخوردار خواهیم شد که بتوانیم دركنار فناوریهایی كه به طور روزافزون بر تعداد و قدرتشان افزوده میشود، با سرزندگی و پویایی هر چه بیشتر، درصدد دست یافتن به تعادل و هارمونی درونی بین زندگی در محیط آنلاین و آفلاین باشیم. سلامت دیجیتال نیز مفهومی است که به همگرایی فناوری اطلاعات و ارتباطات، سلامت، درمان و مراقبتهای بهداشتی اشاره دارد. به طور کلی، سلامت و نشاط دیجیتال به آرامش جسمی، روحی و ذهنی در دنیای دیجیتال اشاره دارد. »
با این صحبتها میتوان نتیجه گرفت که هم آموزشهای رسمی و تربیتی در مدارس باید در جهت هدایت دانشآموز به سمت نشاط و سلامت دیجیتالی باشد و هم کنترلها و هدایتهای والدین باید به این سمت معطوف شود. البته نقش تولیدکنندههای محتوای دیجیتالی نیز نباید مورد فراموشی قرار بگیرد؛ زیرا حضور دانشآموز در دنیای دیجیتال و فضای مجازی یک زنجیره کامل از مدرسه، خانواده و جامعه است.