×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
جان‌هایی که در جاده‌ها جا می‌مانند

اشراف – شاهرخ صالحی کرهرودی: یکی از اقدامات دستگاه‌های اجرایی برای نوروز امسال، راه‌اندازی پویش «نه به تصادفات» بود که با تبلیغات گسترده‌ای نیز همراه بود؛ این کمپین اگرچه با هدف افزایش آگاهی عمومی و کاهش تصادفات شکل گرفت، اما در عمل، تأثیر ملموسی بر بهبود اوضاع نداشت. پویش «نه به تصادفات جاده‌ای» با شعارهای پرزرق‌وبرق و تبلیغات گسترده رسانه‌ای آغاز شد؛ بیلبوردهایی در سطح شهر، تیزرهایی در تلویزیون، و هشتگ‌هایی در شبکه‌های اجتماعی. اما آنچه در عمل مشاهده شد، بیشتر یک حرکت سطحی و نمادین بود تا یک مداخله مؤثر و ساختاری. این پویش، به جای پرداختن به ریشه‌های اصلی تصادفات، صرفاً بر هشدار دادن به راننده‌ها تمرکز کرد؛ گویی تمام مسئله، فقط به تصمیم لحظه‌ای فرد پشت فرمان خودرو برمی‌گردد و سایر عوامل نقش چندانی در وقوع تصادفات ندارند.

مشکل اساسی اینجاست که چنین کمپین‌هایی بدون پشتوانه اجرایی و تغییر واقعی، به زودی فراموش می‌شوند. هیچ گزارش شفافی از اهداف، ارزیابی‌ عملکرد یا نتایج این پویش منتشر نمی‌شود. معلوم نیست چه نهادی مسئول پیگیری آن بود، چه بودجه‌ای برایش صرف شد، و مهم‌تر از همه، چرا تغییری در آمارها ایجاد نکرد. اگر هدف صرفاً اطلاع‌رسانی بود، آیا این اطلاع‌رسانی با ابزار درست و به مخاطب درست رسید؟ و اگر هدف تغییر رفتار بود، چرا ابزار تغییر رفتار (در آن دیده نمی‌شد؟ اگرچه پلیس راهور فراجا، با اعمال سختگیرانه‌تر نسبت به اجرای قوانین راهنمایی و رانندگی تلاش کرد تا خودروهای متخلفان را توقیف کند و گواهینامه رانندگان پر خطر را نیز ضبط کند اما همچنان این اقدامات به کاهش تلفات منجر نشده است.

واقعیت تلخ این است که ما سال‌هاست در مواجهه با بحران‌های انسانی، به پویش‌سازی‌های لحظه‌ای و نمایشی عادت کرده‌ایم. پویش‌هایی که بیشتر از آن‌که مسئله را حل کنند، وظیفه‌شان آرام‌سازی وجدان عمومی یا پاسخ دادن به انتقادات موقت است. در حالی که کاهش واقعی تصادفات، نیاز به برنامه‌ای ملی، چندلایه و مداوم دارد؛ چیزی بسیار فراتر از یک شعار در ایام نوروز. تصادف را نباید صرفاً به عنوان اشتباه یک راننده در نظر گرفت. اگرچه بی‌احتیاطی و قانون‌گریزی رانندگان عامل مهمی در بروز حوادث است، اما ماجرا بسیار پیچیده‌تر از این‌هاست. ریشه‌های این بحران را باید در لایه‌های پنهان‌تری از ساختار جامعه جست‌وجو کرد؛ از کیفیت خودرویی که مردم سوار می‌شوند تا وضعیتی که جاده‌ها دارند و آموزش‌هایی که در اختیار رانندگان قرار گرفته است.

یکی از پایه‌های مهم این معضل، صنعت خودروسازی داخلی است. سال‌هاست که خودروهایی در کشور تولید می‌شوند که از ابتدایی‌ترین استانداردهای ایمنی بی‌بهره‌اند. نبود ترمزهای مناسب، کیسه‌هوای ایمنی، ضعف سیستم تعلیق و حتی طراحی بدنه‌ای که هنگام برخورد به‌جای محافظت از سرنشین، بیشتر شبیه تله‌ای مرگبار عمل می‌کند، همه نشان از بی‌توجهی ساختاری به جان انسان‌ها دارد.

از سوی دیگر، زیرساخت‌های جاده‌ای نیز اغلب فرسوده، ناقص و غیرایمن‌اند. آسفالت‌های نامناسب، نبود نور کافی در جاده‌های فرعی، خط‌کشی‌های پاک‌شده، و تابلوهای نامرئی یا گیج‌کننده، همه بخشی از منظره آشنای رانندگی در جاده‌ها هستند. با چنین جاده‌ای، توجه تمامی تقصیر به راننده جوابگوی مشکلات نخواهد بود.

و در نهایت، مشکل فرهنگی نیز نباید نادیده گرفته شود. فرهنگ رانندگی در ایران نیازمند بازنگری جدی‌ست؛ از آموزش‌های ابتدایی در مدارس گرفته تا نحوه گرفتن گواهی‌نامه. بسیاری از رانندگان بدون درک درست از مسئولیت اجتماعی و حقوق دیگران، پشت فرمان می‌نشینند. نبود آموزش مستمر و مؤثر، در کنار نظارت‌های ناکارآمد، باعث شده تا رفتارهای پرخطر در رانندگی نه‌تنها قبح نداشته باشد، که گاه نوعی زرنگی یا مهارت تلقی شود.

برای کاهش واقعی تلفات جاده‌ای، نیازمند برنامه‌ریزی جامع و اصلاحات ساختاری هستیم. این امر مستلزم بهبود کیفیت خودروهای تولیدی، ارتقای زیرساخت‌های جاده‌ای، آموزش مؤثر فرهنگ رانندگی و اعمال نظارت‌های دقیق‌تر است. تنها با چنین رویکردی می‌توان امیدوار بود که نوروزهای آینده، با خبرهای خوش‌تر و آمار تلفات کمتری همراه باشند.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.