به گزارش اشراف، زهرا سلیمانی: مژگان شیخی از جمله نویسندگانی است که آثار بیشماری از او روانه بازار کتاب شده است. کار نوشتن را با داستان «بلبل نوکطلا و باغ آرزوها» آغاز کرد. از آثار شیخی میتوان به بسیاری از کتابهای این نویسنده که در کتابنامه رشد آموزش و پرورش معرفی شده و کتابهای توصیهشده در متن درسی کتاب فارسی سوم دبستان، اشاره کرد. از این نویسنده دو کتاب با عناوین «کلیله و دمنه» و «تاریخ بیهقی» تجدید چاپ شده است. به همین بهانه با مژگان شیخی درباره بازآفرینی متون تاریخی و اهمیت و ضرورتهای بازآفرینی صحبت کردهایم که در ادامه این گفتوگو را میخوانید:
– ضرورت بازآفرینی برای مخاطب کودک و نوجوان امروز چیست؟
ما پیشینه بسیار غنی از ادبیات کهن ایران داریم و میبایست همواره تلاش کنیم کودکان و نوجوانان را با بزرگان تاریخ و ادبیات فارسی، عارفان و افراد صاحبقلم آشنا کنیم. ایران جزو معدود کشورهایی است که چنین پیشینه و تاریخ غنی، فیلسوف و نویسنده دارد که کودکان باید با آنها آشنا شوند. زمانی که بچههای ما با این افراد آشنا میشوند با هویت و افکار آنها نیز آشنا میشوند. قالب داستان در میان قوالب دیگر بهترین انتخاب برای بازآفرینی است که میتواند حکایات و متون کهن را به خوبی انتقال دهد تا نسل جدید آداب و طریق و هویت ایرانی را بشناسند. علاوه بر اینکه آثار کهن، منبعی مهم و غنی برای نسل فعلی است، آنها را با کلمات، فرهنگ لغت و مفاهیم عمیق آشنا میکند. داستانهای بازآفرینیشده چندلایه هستند؛ یعنی زمانی که کودک این داستانها را در سنین پایینتر میخواند یک لایه از این داستان را درک میکند و زمانی که در سنین نوجوانی و بزرگسالی میخواند مفاهیم عرفانی آن را درک میکند.
بازآفرینی ادبیات کهن برای کودکان و نوجوانان کار سادهای نیست؛ زیرا اگر کمی نثر دشوار باشد و انتخاب داستانها درست نباشد، باعث دلزدگی مخاطب میشود و ما را از هدف آشنایی با ادبیات و اشخاص کهن دور میکند. نویسندهای که میخواهد کار بازآفرینی متون کهن انجام دهد، میبایست با ادبیات کلاسیک آشنا باشد و زبان متون را به خوبی درک کند و با شرایط تاریخی اثر آشنا باشد. علاوه بر این، نویسنده باید در انتخاب داستانها، علایق و سلیقه کودکان برای ارتباطگیری آنها با متن را در نظر داشته باشد.
– چه شد برای بازآفرینی سراغ داستان «کلیله و دمنه» و «تاریخ بیهقی» رفتید؟
«کلیله و دمنه» جزو داستانهای موردعلاقه کودکان و حتی بزرگسالان است؛ بهخاطر شخصیتپردازیهای حیوانات و داستان در داستانهایی که بین آنها دیالوگ میشود. علاوه بر این، کتاب «کلیله و دمنه» نکات اخلاقی و تربیتی بسیار هوشمندانهای دارد. من ۵۴ داستان را به جز یک یا دو داستان که مناسب سن کودکان نبود، برای نشر مهرک (واحد کودک و نوجوان انتشارات سوره مهر) بازنویسی کردم. بعضی از داستانها در حد یک خط بودند؛ اما همان یک خط را به علت داشتن مفاهیم تربیتی خوب، بازآفرینی کردم. در تمام مراحل بازآفرینی سعی داشتم هیچ آسیبی به متن و معنای آن وارد نشود و همان حالوهوا را انتقال دهم. بسیاری از نویسندگان معتقدند که اثر بازآفرینی میتواند خلاقانه باشد و میتوان آن را با مفاهیم دنیای فعلی ادغام کرد و برخی دیگر بر این باورند که باید به همان شکل و فرم قدیم بماند. ترجیح من هم در نوع دوم بازآفرینی است. در مورد کتاب «تاریخ بیهقی» هم باید بگویم که کتاب پُرجاذبه و پُرمغزی است که یک دوره از تاریخ غزنویان را مستندنگاری کرده و تمام جزئیات تاریخ را با بیانی زیبا ثبت کرده است. از همان زمانی که در دوران نوجوانی داستان «حسنک وزیر» را خواندم، جزئیات داستان در ذهنم حک شد؛ جزئیات در این داستان بسیار گیرایی دارد. توصیف دقیق لباسها، حالات و چهره افراد و … را طوری بیان میکند که به خوبی میتوان آن را تصور و تخیل کرد؛ همین نکته یکی از دلایل انتخاب من بود.
من در زمینه ادبیات کهن کارهای بسیاری داشتهام از جمله «سیاستنامه»، آثار عطار نیشابوری، «کیمیای سعادت»، «گلستان و بوستان سعدی»، «قابوسنامه» و سعی داشتم برای کودکان و نوجوانان آثاری را که کمتر برایشان آشناست، بازآفرینی کنم. کتابهایی مانند «عجایبالمخلوقات» و «اسرارالتوحید» و سه کار جدید من به نامهای «لطایفالطوایف»، «حدیقهالحقیقه» و «زهرالربیع» است که داستانهای بسیار زیبایی دارند؛ من آنها را بازآفرینی کردم تا نسل جدید را بیشتر با ادبیات کهن آشنا کنم.
– در بازآفرینی یک اثر، نویسنده باید بر چه نکاتی تأکید کند تا کار از بازنویسی صرف، فاصله بگیرد و به سمت بازآفرینی برود؟
بازنویسی درباره برخی از داستانها در ادبیات کهن هم باعث جذابیت خوانش میشود؛ اما چون این اتفاق به کَرّات افتاده است، خیلی مورد پسند قرار نمیگیرد. البته ظرافتهای بازنویسی هم مهم است اینکه چه لغاتی انتخاب شود؛ اما اینکه کار به سوی بازآفرینی برود به تلاش و خلاقیت بسیاری احتیاج دارد. با توجه به اینکه در حال حاضر سرگرمیهای بسیاری برای کودکان وجود دارد، چه بهتر اینکه ما بتوانیم بازآفرینی جذاب خلق کنیم؛ زیرا کودک با خواندن آن کتاب، علاوه بر آشنایی با متون کهن با صاحب اصلی اثر و حتی آثار دیگر او آشنا میشود. کتاب «۳۶۵ قصه برای شبهای سال» را بسیاری جزو ادبیات کهن میدانند؛ اما اینطور نیست و این کتاب در حقیقت ۳۶۵ داستان تألیفی بود. داستان و رمانهای بسیاری برای کودکان و نوجوانان نوشتهام و در کنار این، خلاقیت در ادبیات کهن را هم ادامه دادم. من در کتاب «قصههای حسنی» از یک شخصیت الهام گرفتم و داستان دیگری را خلق کردم؛ به این صورت که شخصیت حسنی را به دنیای افسانهها بردم و حسنی و شخصیتهای دیگر همچون کلاهنمدی، ماهپیشونی و … را که در دنیای فعلی زندگی میکنند با پیداکردن یک کتاب به دنیای قدیم میروند.
– برای بازآفرینی میتوان به همه متون کهن رجوع کرد؟
از نظر محتوا شاید هر محتوایی را نشود برای کودک و نوجوان مطرح کرد؛ بهخصوص که متون کهنِ ما بیشتر داستانهای خیلی عاشقانه و مفاهیمی هستند که با معیارهای امروز سازگار نیستند. داستانهایی که در آن موضوع پهلوانی، گذشت، ایثار، وجوه انسانی، بخشش، دوستداشتن، کمک به دیگران و احترام بزرگترها وجود داشته باشد، به دلیل اینکه در زندگی روزمره با این موضوعات درگیر هستیم و فقط هم خاص کشور ایران نیست و متعلق به همهجا است، مناسب بازآفرینی است.
– بازآفرین چقدر باید به متن اصلی وفادار باشد؟
نویسنده باید پیرنگ و خط اصلی داستان را حفظ کند و به آن وفادار باشد. در ساختار افسانهها، نویسنده نباید در پی توضیح روابط علی و معلولی باشد. باید داستان را طوری بیان کند که آن را پذیرفت؛ اما همین اثر وقتی بازآفرینی میشود باید وقایع آن بر اساس علت و معلول پیش بروند و دلیل اینکه قهرمان، فلان عمل داستانی را انجام داده باید توسط نویسنده یا همان بازآفرین مشخص شود. این مسئله داستان را برای بچههای امروز که بسیار هوشمند و بهروز هستند منطقیتر میکند.
– حتماً برای بازآفرینی داستانهای «کلیله و دمنه» و «تاریخ بیهقی» با تعمق و غور بیشتری به این دو کتاب رجوع کردید. به چه دریافت جدیدی از آنها رسیدید؟
بله، با تعمق بیشتری کتاب را خواندم البته این تنها درباره کتاب «کلیله و دمنه» نیست؛ برای بازآفرینی هر کتابی در ادبیات کهن نیاز به تمرکز و تعمق بیشتری است. برای بازآفرینی کُتُب از کسانی که این آثار را تصحیح کردند و همچنین منابع معتبر، استفاده و سعی میکنم درباره تاریخ آن اثر نیز مطالعه داشته باشم. برای مثال، برای بازآفرینی کتاب «تاریخ بیهقی» درباره حکومت غزنویان مطالعه کردم و حتی درباره حکومت پس از آن یعنی صفاریان و سامانیان نیز تا اطلاعات جامعتر و دقیقتری برای خلق اثر داشته باشم. راه دیگر این است که کتابهای بازآفرینیشده در بازار را بخوانم؛ اینکه به چه سمتوسویی رفتند و از تکرار شیوه آنها بپرهیزم تا اثر نو و دور از تکرار برای مخاطبان کودک و نوجوان خلق کنم. سعی میکنم با دقت زیادی کار بازآفرینی و انتخاب داستان را انجام بدهم تا از نظر زبان، محتوا و شخصیتسازیها برای مخاطبان مناسب باشد.