به گزارش اشراف، فاطمه شهدوست: محمدحسین مهدویان با فصل سوم «زخم کاری» بار دیگر به دنیای پرالتهاب مالک، مردی گرفتار در تار و پود قدرت، فساد و انتقام بازگشته است. سریالی که در فصل اول با روایتی نفس‌گیر و فضایی تاریک، تابلویی تکان‌دهنده از فساد اقتصادی در لایه‌های مختلف جامعه را به تصویر کشید و حالا در فصل سوم، زخم‌ها عمیق‌تر شده‌اند و چالش‌های تازه‌ای در برابر مالک و اطرافیانش قرار گرفته است. این مجموعه در فصل اول با فضایی نوآر و شخصیت‌پردازی‌های جالب توجه، نظر مخاطبان را به خود جلب کرد و بعد از افت نسبی ریتم و داستان در فصل دوم، حالا در فصل سه با حفظ و تقویت همان رگه‌های تاریک و رازآلود، به پختگی بیشتری رسیده است.

خط قصه در «زخم کاری ۳» نیز از نکات اصلی سریال است. بازگشت مالک به داستان، نه تنها حس نوستالژی و پیوند با فصل اول را تقویت می‌کند، بلکه با معرفی رویدادهای جدید و پیچیده، هیجان و تلاطم تازه‌ای به قصه می‌افزاید. ماجرای رد خون و انتقام که در این فصل پررنگ‌تر شده، به داستان عمق بیشتری می‌بخشد و باعث می‌شود تا بیننده با اشتیاق بیشتری منتظر رخدادهای بعدی باشد.

مالک، ضدقهرمان زخم کاری، که در فصل دوم سرنوشتی مبهم برای او رقم خورد، در این فصل با قدرت و عطشی افزون‌تر از گذشته بازمی‌گردد. گویی زخم‌ها و مصیبت‌های گذشته او را به موجودی خشمگین و بی‌رحم تبدیل کرده که برای رسیدن به اهداف خود از هیچ تلاشی فروگذار نمی‌کند. این بازگشت، فصل سوم را به میدان نبردی تماشایی تبدیل می‌کند که در آن مالک تحت لوای انتقام، قرار است با دشمنان سرسختی روبه‌رو شود تا تاوان خون فرزندان و زندگی برباد رفته‌اش را از آن‌ها بگیرد.

در کنار مالک، شخصیت‌های دیگر سریال نیز در این فصل به تکامل خود ادامه می‌دهند و این باعث شده تا شاهد دگردیسی شخصیت‌هایی باشیم که در فصول گذشته تحت تأثیر اتفاقات مختلف قرار گرفته و حالا هر کدام مسیری تازه‌ای را در پیش گرفته‌اند یا به شکل دیگری درگیر بازی شده‌اند که مالک آن را به راه انداخته است.

همچنین زنان این سریال، برخلاف بسیاری از آثار مشابه، صرفاً نقشی حاشیه‌ای ندارند. بلکه به عنوان شخصیت‌هایی پیش برنده، در طول داستان حضوری فعال و تأثیرگذار دارند. آن‌ها نه تنها به توسعه داستان کمک می‌کنند، بلکه با تصمیم‌ها و اقداماتشان، جریان قصه را به سمت و سوی جدیدی می‌برند. این شخصیت‌ها با پیچیدگی‌ها و تعارضات درونی خود، به عمق بیشتری به روایت‌ها می‌دهند و بیننده را با خود همراه می‌سازند.

اما «زخم کاری۳» تنها به روایت جدال‌های قدرت و انتقام‌جویی شخصیت‌ها خلاصه نمی‌شود. مهدویان در این فصل با جسارت بیشتری سراغ موضوعی چالش‌برانگیز رفته است؛ فساد اقتصادی و سیستماتیک. ردپای این فساد در تار و پود داستان تنیده شده و به وضوح قابل مشاهده است.

در واقع باید گفت که در این فصل، خط داستانی در پرداختن به مقوله فساد اقتصادی و سیستماتیک، جسورانه‌تر در حال پیشروی است و بدون لفاظه‌پردازی، تصویری واقعی از زدوبندها، رشوه‌ها و معاملات پشت پرده سواستفاده از قدرت را به نمایش می‌گذارد. در فصل سوم این نگاه بار دیگر خود را نشان می‌دهد و ما شاهد آشکار شدن این فساد در سطوحی بالاتر و درگیری‌های پیچیده‌تر هستیم.

پرداختن به این موضوع پرجنجال (فساد کلان اقتصادی) باعث شده تا «زخم کاری» از سطح یک سریال سرگرم‌کننده فراتر رفته و به کلیت داستان آن عمق و وزن دیگری ببخشد چراکه مهدویان به جای اینکه صرفاً فساد را به تصویر بکشد، با مسیری که برای روایت آن در نظر گرفته، مخاطب را به تأمل در ریشه‌ها و پیامدهای آن وا می‌دارد و در نهایت سؤالی که به ذهن مخاطب می‌رسد این است که آیا این فساد گسترده و سیستماتیک به پایان خواهد رسید و اگر بله، چگونه؟

در نهایت باید گفت که «زخم کاری ۳» با ترکیب هوشمندانه‌ای از عناصر داستانی، شخصیت‌پردازی‌های عمق‌دار و پرداختن به موضوعات اجتماعی و اقتصادی جدی، توانسته با تمام نقدهایی که به آن وارد است، جایگاه خود را در میان سریال‌های ایرانی پیدا کند؛ حال با توجه به روندی که داستان در پیش گرفته، باید دید که چگونه این سفر پیچیده و پر از چالش به پایان خواهد رسید، هر چند که این پایان نقطه آغازی برای ادامه قصه این زخم در فصل چهارم خواهد بود.