
به گزارش اشراف به نقل از فرهنگیان پرس، در سالهای اخیر انتقادها به فرآیند استخدام فرهنگیان در ایران افزایش یافته است. با وجود نقش حیاتی معلمان در تربیت نسل آینده، نظام جذب و بهکارگیری این نیروها با چالشهای ساختاری، مالی و گزینشی متعددی روبهروست. از محدودیتهای سنی و معدل گرفته تا حقوق ناکافی و توزیع نامتوازن نیروها، این نواقص نه تنها انگیزه داوطلبان را کاهش داده، بلکه کیفیت آموزش را نیز تحت تأثیر قرار داده است. این گزارش به بررسی عمیق موانع موجود در مسیر استخدام معلمان و پیامدهای آن بر سیستم آموزشی کشور میپردازد.
محدودیتهای سختگیرانه و رد صلاحیتها
شرایط ورود به دانشگاه فرهنگیان و آزمونهای استخدامی وزارت آموزش و پرورش، به عنوان دو مسیر اصلی جذب معلمان، با محدودیتهای سنی، معدل بالا و الزامات گزینشی همراه است.
به عنوان مثال، داوطلبان رشتههای ریاضی و تجربی باید معدل دیپلم بالای ۱۴ و رشته انسانی معدل بالای ۱۵ داشته باشند، اما در عمل، رقابت شدید باعث میشود تنها داوطلبانی با معدل کتبی بالای ۱۸ شانس قبولی داشته باشند .
از سوی دیگر، فرآیند گزینش عقیدتی و سیاسی با انتقادهای فراوانی مواجه است. در سالهای اخیر، هزاران داوطلب به دلیل «عدم تطابق با معیارهای گزینش» رد صلاحیت شدهاند. به گفته عضو کمیسیون آموزش مجلس، در آزمونهای ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳، حدود ۲۴ هزار رد گزینشی ثبت شد که تنها ۱۰ هزار مورد آن تاکنون حل شده است . این رویه باعث ناامیدی داوطلبان شده است.
طولانی بودن فرآیند گزینش و استخدام
مراحل استخدام از آزمون کتبی تا مصاحبه و تأیید نهایی ممکن است ماهها به طول بینجامد. داوطلبان پس از قبولی در آزمون، باید مراحل سهگانه ارزیابی عمومی، تخصصی و گزینش عقیدتی را پشت سر بگذارند، که هرکدام امکان رد صلاحیت را افزایش میدهد. این پیچیدگی، به ویژه برای داوطلبانی که به صورت قراردادی استخدام میشوند، مشکلات مضاعفی ایجاد میکند، چرا که دورههای آموزشی آنها به عنوان سابقه کاری محسوب نمیشود.
حقوق ناکافی و نابرابری درآمدی
حقوق معلمان در ایران، به ویژه در مقایسه با حجم مسئولیتهای آنها، همواره مورد انتقاد بوده است. بر اساس گزارشها، حقوق ماهانه معلمان قراردادی گاه به حداقل دستمزد کشور نزدیک میشود، در حالی که معلمان رسمی نیز با وجود اجرای طرح رتبهبندی، همچنان شکاف درآمدی و رفاهی قابل توجهی با سایر کارمندان دولت دارند زیرا این رتبه بندی ها و افزایش حقوق متناسب با میزان تورم کنونی کشور نیست. این مسئله منجر به اعتراضات مکرر فرهنگیان و کاهش انگیزه در بین نیروهای جوان شده است.
استخدامهای قراردادی و نبود امنیت شغلی
استخدامهای غیررسمی و قراردادی در آموزش و پرورش، به معضلی ساختاری تبدیل شده است. بویژه کسانی که در مدارس غیر دولتی مشغول به کار هستند. برخی از این نیروها از مزایایی مانند بیمه تکمیلی، بازنشستگی پیشازموعد و امنیت شغلی محرومند و همواره با تهدید اتمام قرارداد مواجه هستند. وزیر آموزش و پرورش اخیراً وعده داده است که مشکل ۸۰ هزار نیروی خرید خدمات را تا پایان سال ۱۴۰۴ حل کند، اما هنوز اقدام عملی چشمگیری مشاهده نشده است.
چالشهای ساختاری و توزیع نامتوازن
تمرکز نیروهای آموزش و پرورش در مناطق شهری بیشتر است. توزیع نامتعادل معلمان در سطح کشور، به ویژه محرومیت مناطق روستایی و مرزی، از نواقص مزمن سیستم آموزشی است. بسیاری از معلمان به دلیل مشکلات معیشتی یا نبود امکانات، تمایلی به خدمت در مناطق محروم ندارند. این در حالی است که طرحهای اجباری مانند «خدمت در مناطق کمبرخوردار» به عنوان جایگزین سربازی برای معلمان مرد، نتوانسته مشکل را برطرف کند.
محدودیتهای انتقال و تغییر محل خدمت هم راه را برای خدمت مقطعی علاقمندان به حضور در مناطق محروم سد می کند. گاهی حتی در صورت تمایل معلمان به انتقال به مناطق دیگر، فرآیند اداری این کار به دلیل ساختار سلسلهمراتبی آموزش و پرورش بسیار پیچیده است.
معلمان برای تغییر محل خدمت خود نیاز به ارائه دلایل قانعکننده دارند که این موضوع انعطافپذیری سیستم را زیر سوال برده است .
پیامدهای نواقص استخدامی بر کیفیت آموزش
کاهش جذب نیروهای متخصص و باانگیزه اولین پیامد نقص در استخدام نیروست.
سختگیریهای گزینشی و حقوق ناکافی، باعث شده است بسیاری از فارغالتحصیلان نخبه رشتههای تربیتی به سمت مشاغل دیگر گرایش پیدا کنند. این مسئله به کاهش کیفیت آموزشی و افزایش استفاده از نیروهای غیرمتخصص در مدارس منجر شده است.
فشار روانی بر معلمان نیز بر افت عملکرد برخی معلمان تاثیرگذار است. معلمان با حجم بالای کار، انتظارات والدین و کمبود امکانات روبهرو هستند.
بررسیها نشان میدهد فشار روانی ناشی از مدیریت کلاسهای شلوغ و تعامل با دانشآموزان متنوع، یکی از عوامل اصلی فرسودگی شغلی در بین فرهنگیان است.
راهکارهایی برای اصلاح سیستم
اگرچه وزیر آموزش و پرورش اخیراً وعده داده است بخشی از مشکلات استخدامی را تا پایان سال برطرف کند اما حل ریشهای این چالشها نیازمند اصلاحات ساختاری است.
بازنگری در معیارهای گزینش و کاهش ردصلاحیتهای غیرمنطقی و همچنین تغییراتی در معیار سن استخدام می تواند برخی چالش های استخدام فرهنگیان را کاهش دهد.
افزایش بودجه آموزشی متناسب با نرخ تورم کشور و بهبود حقوق و شرایط معیشتی معلمان راهکار دیگری برای بهبود شرایط معیشتی معلمان و ارتقای سطح کیفی مدارس است.
سادهسازی فرآیند انتقال و ایجاد انگیزه برای خدمت در مناطق محروم و همچنین حمایت از معلمان قراردادی از طریق ارائه بیمه و مزایای رفاهی نیز راهکارهای موثر و زودبازدهی برای تغییر شرایط موجود هستند.
بدون توجه به این اصلاحات، سیستم آموزشی ایران در دستیابی به اهداف «سند تحول بنیادین آموزش و پرورش» ناکام خواهد ماند و شکاف کیفیت آموزشی بین مناطق مختلف کشور عمیقتر خواهد شد.
https://eshraf.ir/?p=113504