
اشراف – نسیم اسدپور: این روزها، خداوند درهای رحمتش را به روی کشور عزیزمان باز کرده و برف شهرهای مختلف را سفیدپوش کرده است. همراه با برف، سوز سرد بهمنماه نیز کل کشور را در برگرفته است. البته هر ساله برخی از روزهای سال آنقدر سرد میشود که مصرف گاز را بسیار بالا برده و به همین دلیل به اصطلاح موجب ناترازی در انرژی میشود. به همین خاطر، در چنین زمانهایی از سال دائما از سوی مسئولان درخواست میشود که ادارات و شهروندان در مصرف انرژی حداکثر صرفهجویی را داشته باشند. اما این داستان «صرفهجویی» واقعا تا چه اندازه میتواند تاثیرگزار باشد؟!
* بحران انرژی، بخاطر فقر فرهنگی
واقعیت این است که در کشور ما آنطور که باید و شاید، مصرف درست منابع انرژی آموزش داده نشده و به همین خاطر بسیاری از افراد هنوز هم نمیتوانند در مصرف منابع انرژی، اعم از آب، برق و گاز به درستی عمل کنند. این در حالی است که مصرف درست انرژی نه تنها در کاهش هزینههای جاری خانوار موثر است، بلکه به حفظ محیط زیست و کاهش آلودگی نیز کمک خواهد کرد.
آذرماه امسال بود که یکی از رسانه های رسمی کشور نوشت: «ایران با وجود اینکه دومین دارنده ذخایر گازی در جهان است با چالشهای قابل توجهی در حوزه تأمین و توزیع گاز طبیعی مواجه شد. ناترازی گاز یکی از مسائلی است که به دلیل افزایش مصرف، کاهش تولید و همچنین مسائل زیرساختی، به شدت به گستره اقتصادی و اجتماعی کشور آسیب میزند چرا که رابطه مستقیمی با زندگی مردم دارد».
اما چرا با وجود اهمیت مقوله اصلاح الگوی مصرف، هنوز هم شاهد رفتارهای نادرست در این رابطه هستیم؟! به طور مثال، کافی است سری به ادارهها و شرکتها در سطح شهر بزنیم، گاهی با افرادی مواجه میشویم که از یک طرف شوفاژ اتاقشان روشن است و از طرف دیگر پنجرهها را نیز باز گذاشته اند. گاهی در برخی خانهها که دارای چند اتاق است، برخی اتاقها استفاده کمتری دارند اما در سراسر زمستان گرمایش آنها روشن است و مورد استفاده هم قرار نمیگیرد!
* معجزه آموزش در خانه و مدرسه
واقعیت امر این است که نوع استفاده درست از منابع انرژی از جمله برق و گاز و مهمتر از همه، آب را باید به درستی آموزش داد. این آموزش همگانی بدون شک تاثیر بسیار چشمگیری در فرهنگسازی عمومی خواهد داشت. اول از همه نیز این آموزش ها باید از رسانه ملی آغاز شود. همه میانبرنامههای «بابابرقی» را در دهه ۷۰ به یاد داریم. یکی از شعرهایی که هنوز هم کودکان و نوجوانان آن دهه به یاد دارند و حتی امروز برای فرزندان خود تکرار میکنند، همان جملاتی بود که در قالب پیام بازرگانی به کودکان آموزش داده میشد. هنوز هم پدر و مادرهای دهه شصتی این جمله «هرگز نشه فراموش، لامپ اضافی خاموش» را به یاد دارند و گاه و بیگاه آن را استفاده میکنند.
این موضوع دو مطلب را یادآور میشود؛ اول این که بدون شک تاثیر رسانه ملی آن هم در قالب آیتمهای بسیار کوتاه اما جذاب، میتواند در آموزش فرهنگ درست استفاده از گاز و برق و آب بسیار زیاد باشد. دوم این که قطعا کودکان و نوجوانان بهترین مخاطبانی هستند که میتوان امیدوار بود با آموزش و یادگیری مصرف بهتر، بقیه افراد جامعه را نیز با خود همراه کنند. به خصوص، در قالب هایی مانند آنچه در قوانین رانندگی شاهدش بودیم و کورکان و نوجوانان با نام «همیار پلیس» فعالیت داشتند. البته قالبهای دیگر تولید، مانند سریالهای کودکان و نوجوانان نیز در این زمینه بسیار ضروری است.
اما نباید فقط از رسانه ملی توقع داشت. بلکه نهادهای دیگر مانند آموزش پرورش نیز میتوانند این نوع اصلاح رفتاری را در مدارس به دانشآموزان یاد بدهند. البته در برخی شهرها اتفاقات خوبی در این زمینه رخ داده است. مانند طرح آموزشی «همیار گاز» در بستر اینترنت ویژه آموزش مصرف بهینه و ایمن گاز طبیعی به دانشآموزان.
نقی سیاهکالی مرادی مدیرکل آموزش و پرورش استان قزوین در این رابطه معتقد است: معلمین همچون همیشه که در ارتقای سطح علم و دانش دانشآموزان نقش دارند باید در زمینه آموزش رعایت الگوی مصرف به دانشآموزان نیز وارد عمل شوند. اعتقاد داریم که آگاهی، خردورزی و فرهنگ غنی جامعه مرهون زحمات معلمین است و بدون وجود ارزشمند این گروه زحمتکش، آگاهی در سطح جامعه اشاعه نخواهد یافت، از همین رو در اجرای طرح مهم همیار گاز و آگاهسازی دانشآموزان به معلمین و نقش آنها نگاه ویژهای شده که این نگاه گویای کارنامه درخشان این گروه در مقاطع مختلف زمانی و اثرگذاری آنها است.