به گزارش اشراف-شیما ابوالفضلی، به نظر میرسد هر دو طرفین دعوا در سمت اشتباه ماجرا ایستادهاند. اولین انتقاد به حبیب کاشانی وارد است. آیا صرف انتخاب شدن به عنوان مدیر تیم ملی امید مسئولیت انتخاب سرمربی جدید را به او محول میکند؟
آیا کاشانی به بهانه فراهم آوردن امکانات برای این تیم، اجازه دارد در امور فنی نیز چنین تصمیمهای مهمی بگیرد؟ فراهم آوردن پول و امکانات برای تیم ملی امید به هیچ وجه نباید مشروط باشد. از سوی دیگر این انتقاد به امیر قلعه نویی نیز وارد است که اصرار دارد نزدیکانش را در همه پستهای مهم قرار بدهد. امیر در مقطع قبلی حضور در تیم ملی نیز رفتار مشابهی داشت و در نهایت از این رفتار لطمه خورد. تیم ملی ملک آب و اجدادی هیچکس نیست که این چنین برایش برنامه بریزند و صندلی حراج کنند. رویه غلطی که در دوران کارلوس کیروش نیز رواج داشت و حالا باید اصلاح شود. اگر تیم ملی امید با سرمربی مدنظر قلعه نویی نتیجه نگیرد آیا این مربی در مورد انتخاباش پاسخگو خواهد بود؟
دعوای قلعه نویی و حبیب کاشانی هر چه باشد یک دعوای ملی نیست و به سود فوتبال ایران نیز نخواهد بود. به نظر میرسد این فدراسیون است که باید مقتدرانه سرمربی جدید را انتخاب کند و تمام قد پای انتخاباش بایستد. این مسئولیت فدراسیون است که بی توجه به تنشهای موجود و بدون غش کردن به سوی یکی از طرفین ماجرا، استقلال کافی را از خودش نشان بدهد و سرمربی جدید تیم ملی امید را هرچه زودتر انتخاب کند. این تیم آنقدر زمان از دست داده که حالا دیگر برای چنین اختلافنظرهایی اصلاً وقت ندارد. اختلافنظرهایی که در نهایت فوتبال ایران را از المپیک دور و دورتر خواهند کرد.