×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

افزونه جلالی را نصب کنید.  .::.  اخبار منتشر شده : 0 خبر
آینده‌ای که دود می‌شود

اشراف – شاهرخ صالحی کرهرودی: سیگار کشیدن برای زنان، اگرچه در دوره پهلوی تا حدودی رواج داشته اما بعد از انقلاب اسلامی، چندان مرسوم نبوده است. سیگار کالایی مردانه بوده و کمتر زنان به آن گرایش داشته‌اند اما حالا چند سالی است که مصرف سیگار و البته مواد افیونی شبیه گل در بین دختران نوجوان گسترش بالایی پیدا کرده است. بسیاری از دختران جوان سیگار را نه به‌عنوان یک اعتیاد، که به‌مثابه نمادی از استقلال، بلوغ یا حتی نوعی اعتراض خاموش به انگاره‌های سنتی مصرف می‌کنند. حالا سوال اینجاست: این پدیده، چرا و چگونه پا گرفته؟ و مهم‌تر از آن، چه تبعاتی در سطح تربیتی، اجتماعی و سلامت عمومی به دنبال دارد؟

از منظر جامعه‌شناختی، بخشی از این تغییر رفتار را می‌توان در دل تحولات نسلی و دگرگونی در سبک زندگی جوانان دنبال کرد. بسیاری از دختران امروز، میان سیگار و مرزهای آزادی فردی، پیوندی نمادین برقرار کرده‌اند. آن‌ها در مواجهه با محدودیت‌های گوناگون، با ژستی از «انتخاب شخصی» به استقبال چیزی می‌روند که روزگاری به‌شدت مذموم بوده است. از سوی دیگر، الگوبرداری از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی، که اغلب زنان را در نقش‌هایی مدرن و رها از قیدوبندهای سنتی بازنمایی می‌کنند، نقش بی‌بدیلی در عادی‌سازی این رفتار ایفا کرده است.

اما آن‌سوی این ماجرا، واقعیتی سخت‌تر و نگران‌کننده‌تر نهفته است. بنا بر گزارش مرکز تحقیقات دخانیات وزارت بهداشت، در دهه گذشته مصرف سیگار در میان زنان ایرانی رشدی کم‌سابقه داشته؛ به‌طوری‌که درصد دختران ۱۸ تا ۳۰ ساله‌ای که تجربه مصرف دخانیات را دارند، طی سال‌های اخیر دو برابر شده است. با اینکه نرخ اعتیاد کامل به سیگار در میان زنان همچنان کمتر از مردان است، اما روند رو به رشد، زنگ خطری جدی برای آینده سلامت جامعه است.

جای نگرانی بیشتر، آنجاست که در کنار سیگار، مصرف گل یا ماری‌جوانا نیز در میان برخی نوجوانان و جوانان دهه هشتادی به پدیده‌ای رو به گسترش تبدیل شده است. گل، که برخلاف باور عمومی ماده‌ای سبک و کم‌خطر پنداشته می‌شود، در واقع یکی از پرریسک‌ترین انواع کانابیس است که هم وابستگی روانی بالا دارد، هم اثرات جدی بر مغزهای در حال رشد.
نسل موسوم به «Z»  در مواجهه با تبلیغات بی‌پایان اینترنتی درباره “بی‌ضرر بودن” یا “خاص بودن” مصرف گل، گاه آن را نه‌تنها مخرب نمی‌دانند، بلکه بخشی از سبک زندگی مدرن و حتی روشنفکرانه می‌پندارند. این ساده‌انگاری، زمینه‌ساز عادی‌سازی خطرناکی است که در بلندمدت پیامدهای تربیتی و روانی گسترده‌ای خواهد داشت. مسئله زمانی پیچیده‌تر می‌شود که بدانیم دختران امروز، مادران فردایند. زنان در فرهنگ ایرانی، همچنان نقشی کلیدی در تربیت فرزندان، سلامت خانواده و انسجام عاطفی آن دارند. حال اگر این نقش با عواملی همچون وابستگی به نیکوتین یا مواد روان‌گردان گره بخورد، اثرات آن تنها به خود فرد محدود نمی‌ماند. تحقیقات پزشکی نشان داده که استعمال سیگار و گل در زنان، ریسک بروز مشکلات باروری، اختلالات روانی، زایمان زودرس، تولد نوزادان با وزن پایین و ابتلای فرزندان به بیماری‌های تنفسی را افزایش می‌دهد.

از زاویه‌ای دیگر، پیامدهای تربیتی نیز قابل تأمل است. دخترانی که دخانیات را «حق شخصی» خود می‌دانند، ممکن است این عادت را به نسل بعد منتقل کنند. در جامعه‌ای که هنوز میان «انتخاب فردی» و «تأثیر اجتماعی» مرز روشنی ترسیم نشده، گسترش چنین الگوهایی می‌تواند در درازمدت، نسلی بی‌تفاوت به سلامت خود و دیگران پرورش دهد.

اما راهکار مقابله با این پدیده نه در سرزنش مستقیم و نه در نادیده‌گرفتن آن است. جامعه نیاز به گفت‌وگویی صادقانه و بدون داوری دارد؛ جایی که دختران جوان بتوانند از دلایل انتخاب‌هایشان بگویند و در مقابل، متخصصان سلامت و نهادهای فرهنگی با زبانی همدلانه، واقعیت‌های تلخ مصرف دخانیات را بازگو کنند. سیگار و گل، هرچند ممکن است در قاب برخی نگاه‌ها نشانی از جسارت یا رهایی باشد، اما در واقع، پاشنه آشیل سلامت زنان و نسل آینده است.

امروز بیش از هر زمان دیگری، ما نیازمند توازن هستیم؛ توازنی میان احترام به آزادی فردی و مسئولیت اجتماعی، میان درک تحولات نسلی و حفظ ارزش‌های بنیادین خانواده. شاید شروع این مسیر، با نگاهی مهربان و گفت‌وگویی عمیق آغاز شود؛ گفت‌وگویی که نه برای حذف، بلکه برای آگاهی و انتخاب آگاهانه باشد.

  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.