به گزارش اشراف – هدیه اردبادی: دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا با وضع تعرفه های جدید بار دیگر چین را تهدید کرد. تعرفه های جدید این بار شامل ۱۰% جریمه برای ۳۰۰ میلیارد دلار کالای چینی باقی مانده در گمرک است.
تعرفه های گمرکی جدید از اول سپتامبر اعمال خواهند شد و ایت تعرفه ها تغییراتی در ماهیت عملکرد دو دولت آمریکا و چین ایجاد خواهد کرد. البته فشار شدید ترامپ درخصوص اعمال این تعرفه ها، امریکا را بر لبه تیز تیغ قرار داده و کارشناسان پیش بینی کرده اند این کار شوک جدی و سنگینی را به اقتصاد آمریکا وارد خواهد کرد.
تعرفه های به عنوان یک اهرم بازدارنده سبب ایجاد جنگ تجاری شده و در عین حال، هشداری برای فرار از تورم در جایگاه مصرف کننده ای که هزینه ها را با تعرفه های جدید پرداخت کرده است، نیز می باشد. بنابراین حوزه اقتصاد با استخدام تعداد زیادی از افراد، تورم را به پایین تر از نرخ صندوق فدرال خواهد برد و بازار سهام نیز از ابتدای جنگ تجاری در ماه آوریل با شیب ملایمی به سمت بالا حرکت خواهد کرد. البته این اطلاعات، نظریه کارشناسان را درخصوص وضعیت اقتصادی به خوبی بیان نمی کند. اکندر حال حاضر، کارشناسان آمریکایی در رابطه با فشار اقتصادی از این منظر که چاره ای جز تبادل تجاری با چین ندارند با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
یک روزنامه حزب کمونیست چینی اعلام کرده است که چین هرگز تسلیم این فشار ها نخواهد شد. چه کسی میداند، ممکن است این ادعا درست باشد. اما اگر چین تسلیم این فشارها نشود، عمده تولیدات آنها به سمت کشورهای ویتنام و هند کشیده خواهد شد. گروه های زیادی از کارگران سختکوش به مکزیک روی خواهند آورد که در حال حاضر چین را به عنوان شریک تجاری جدید خود در برابر آمریکا جایگرین کرده اند. چین وجهه و جایگاه منحصر به فرد خود را در شبکه های تولید جهانی و همچنین قدرت نفوذ خود را در سیاست های جهانی از دست خواهد داد. و اما تمام این اتفاقات به سود منافع ملی آمریکا بوده و همچنین جنگ تجاری ترامپ به سود متحدان آمریکا پیش خواهد رفت.
در واقع، چین تنها کشوری است که در جهان، ارتباط زنجیره های ارزشمند اقتصادی را حفظ می کند. دولت آمریکا حتی در بدترین شرایط هم تحت تاثیر جنگ تجاری قرار نگرفته است. کشورهای ویتنام، هند و مکزیک، برندگان اصلی این جنگ می باشند. بنابراین اتحادیه اروپا از هر یک از اصلاحات ایجاد شده در اقتصاد چین که حاصل از جنگ تجاری باشد ذی نفع است و بنابراین تنها بازنده این میدان کشور چین خواهد بود. اگر چین، قربانی تهاجمات آمریکا قرار می گرفت، مساله جنجالی می شد. لذا همه در این خصوص اتفاق نظر دارند که این کشور چین بوده که تاکنون توانسته قوانین تجاری دو دهه اخیر را زیر پای بگذارد نه آمریکا.
حتی رئیس جمهور چین نیز تصمیم به ایجاد نفوذ چین در اقتصاد و تاثیر آن در سیاست جهانی داشت. به ندرت دیده شده است که قشر سیاسی یک کشور با عزم و اراده راسخ، کمر به تخریب و تضعیف موفقیت های دولت خود ببندد. کارشناسان آمریکایی بر این باورند که قطع به یقین مقامات چینی برای حفظ چهره و آبروی خود از تسلیم شدن در این جنگ امتناع می ورزند. کارشناسان همچنین بر سر این قضیه که دولت آمریکا این خواسته را برآورده خواهد کرد با یکدیگر اختلاف نظر دارند.
به نظر می رسد که همه فراموش کرده اند که آمریکا در این جنگ تجاری معامله ای را انجام داده است . در آوریل گذشته، قبل از تبدیل جنگ سرد به گرم ، آمریکا و چین توافقنامه مفصلی را با یکدیگر امضا کردند که شامل بند هایی مانند نقل و انتقالات اجباری فناوری، سرقت های سایبری، حقوق مالکیت معنوی، خدمات و سرویس دهی ها، ارز، کشاورزی و تعرفه های غیر مجاز تجاری بود.
کشور چین در ظاهر همه این توافقات را پذیرفت اما در روند اجرایی آنها بر خلاف آن عمل نمود. این همان چیزی است که رهبران چینی تلاش دارند تا به وسیله آن وجهه خود را حفظ کنند. در واقع آنها این مفاد را تایید کرده اند اما انگار هیچ معامله ای در کار نبوده است. ترامپ با اعمال تعرفه ها تصمیم داشت تا چین را به مذاکره دعوت کند، ای در حالی است که چنانچه او در این مذاکره موفق نشود کشور چین متضرر خواهد شد.
در واقع، این مساله به نفع دولت چین نیست اما کشور چین توسط گروهی خودمختار اداره می شود که گاهی منافع کشور را فدای منافع شخصی خود می کنند. آنچه که ترامپ باید در نظر داشته باشد منافع دولت آمریکاست و این به معنای افزایش فشارها به ایجاد یک جنگ تجاری است. همانطور که در سال ۱۹۸۹ در برهه ای از تاریخ، این جنگ جهت سرکوب دولت جماهیر شوروی به راه افتاد، سال ۲۰۱۹ نیز برهه ای تاریخی جهت سرکوب دولت چین است، لذا ترامپ نباید این فرصت را بدون انجام هیچ توافق یا معامله ای از دست بدهد.
منبع: نشنال اینترست
https://eshraf.ir/?p=5822