به گزارش اشراف-سیده مهدیه قرشی:اگر جاه طلبی برای ماجراهای نظامی در خارج از کشور مانند جزر و مد حرکت کند، در حال حاضر ما شاهد شن و ماسه و گل بیشتری نسبت به آبهای آبی (دریا) هستیم. آمریکاییها نگران شروع جنگ های بیشار نیستند، برعکس، آنها معتقدند که مداخلات ایالات متحده امنیت آنها را تضعیف کرده است و آنان میخواهند گزینه دیگری را امتحان کنند. به عنوان مثال، تحقیقاتی که به طور مشترک توسط موسسه چارلز کووک و مرکز علاقهمندی ملی دریافتند که ۵۱ درصد از آمریکاییها بر این باورند که سیاست خارجیشان پس از ۱۱ سپتامبر امنیت آنان را به کمترین حد رسانده است. لذا آنها میخواهندبه جای ایجاد امنیت ملی در خارج از کشور، منابع بیشتری برای ساخت کشور در داخل اختصاص داده شود تقریبا هشت نفر از ده نفر پاسخ دهندگان به تحقیقات موسسات مذکور از اختصاص در پرداخت مالیات، دلار اضافی را به هزینه های داخلی اختصاص داده اند، نه افزایش نیروهای نظامی.
در همین حال، نظرسنجی که توسط کمیته سیاست خارجی مسئول، انجام شده نشان میدهد که قریب به ۷۱ درصد از آمریکاییها، از نمایندگان خود در کنگره میخواهند تا مداخله واشنگتن را در امور خارج از کشور را محدود کنند. آمریکاییها معتقدند جنگ آخرین اقدام است. آنها تمایل دارند «اهداف واضح و مشخصی را در اختیار ارتش در خارج از کشور قرار دهند؛ از جمله یک جدول زمانی و گزینههایی که منتج به پیروزی میشود؛ [و] نظارت و پاسخگویی از کنگره در مورد جایی که سربازان مستقر هستند و آنچه در خارج از کشور انجام میشود.» اکثریت قاطع آمریکایی ها، طبق نظرسنجی، همچنین میخواهند اطمینان حاصل کنند که سلاح و تجهیزاتی که به دیگران ارائه میشود، به شیوهای استفاده نمیشوند که به غیر نظامیان بیگناه آسیب وارد کند.
بیل دولوف سخنگوی این کمیته اظهار داشت: این تحقیق نشان داد که ۴/۶۷ درصد از رای دهندگان آمریکایی نپذیرفتند که رهبری کنگره بدون تصویب رسمی اجازه درگیری و اقدام نظامی و یا حتی بحث در این باره را به (دولت امریکا) بدهد. اگرچه دونالد ترامپ نتوانسته با دیدگاه سیاست خارجیاش در ریاست جمهوری موفق شود، اما او در میان رای دهندگانی که شک داشتند کشور در مسیر درست حرکت میکند به خوبی عمل کرد. این موضوع حاصل نارضایتی از تجربههای امریکاییها در جنگهای اخیر بود.
البته با وجود سخنان ترامپ درباره تخلیه باتلاق (خلاص کردن واشنگتن از فساد) و توجه به استقرار یک سیستم در همان راستا وی هنوز اصلاحات رادیکال سیاست خارجی کشور را آغاز نکرده است.
او تشدید جنگ در افغانستان را تصویب کرد و قول داد که نیروهای ایالات متحده به طور نامحدود آسیای مرکزی را ترک کنند. وی همچنین تعداد نیروهای ایالات متحده در اروپا را گسترش داده است. حضور گسترده دریایی ایالات متحده در منطقه آسیا و اقیانوس آرام را حفظ کرده است و عمیقا در جنگ های داخلی که در سوریه و یمن بوجود آمده است امریکا را درگیر کرده است. حتی به نظر می رسد او قادر است با شروع جنگ در شبه جزیره کره، تمامی درگیریهای پس از ۱۱ سپتامبر را به زندگیهای از دست رفته و ثروت بر باد رفته گره بزند.
این در حالی است که دیگران در اهداف مختلف خود دیدگاههای متفاوتی دارند. مثلا جان بولتون بر خلاف برنامه مشترك برنامه جامع (JCPOA) ، توافقنامه مذاكره اي را كه محدوديت هاي شديدي براي برنامه هسته اي ايران اعمال مي كند، تحقير ميكند، اما ترامپ (از همان ابتدای دوران ریاست جمهوریاش) از این توافق متنفر بوده است. بولتون به جای سیاست فشار بیشتر بر ایران با هدف پایان دادن به انقلاب ۱۹۷۹ در سالگرد ۴۰ سالگی این انقلاب، از آن حمایت میکند.
گزارشهای معتبری را شنیدم که مقامات ارشد امنیت ملی در دولت ترامپ از محققان و دانشگاهیان کانونهای تحقیقاتی ناامید شدهاند چراکه آنان به این نتیجه رسیدهاند که هیچ راه حل نظامی قابل ملاحظهای برای درگیری مداوم با کره شمالی وجود ندارد.
کاخ سفید از این مساله نگران است که تحقیقات که درباره برآورد میزان مرگ و نابودی در صورت وقوع جنگ انجام شده اعتبار تهدیدهای آنها را تضعیف کند و احتمال قبول درخواستهای امریکا از کیم جونگ اون را كاهش دهد. اما اگر چنین داستانهایی درست باشد، دولت ترامپ نباید سرشناسان بلدوی و تلویزیون را به خاطر گفتن حقیقت سرزنش کند. رئیسجمهور و مشاوران امنیت ملی او باید درک کنند که بعید به نظر میرسد نارضایتی گسترده مردم آمریکا از جنگهای که این ملت دچارش شدهاند به زودی کاهش یابد. .
به طور خلاصه، رئیس جمهور باید ایمان خود را به راه حلهای نظامی برای مشکلات پیچیده و شاید مشکل بازنگری کند. و اگر او و دیگران در اطراف او معتقد باشند که جنگهای بیشتری به ما آسیب برساند، عموم مردم احتمالا شروع به جستجو برای یافتن رهبران جدیدی میکنند که نگرانیهایشان را جدی بگیرند.
منبع:
Christopher A. Preble/ نشنال اینترست/ ۱۷ ژانویه ۲۰۱۸
https://eshraf.ir/?p=1069